شبی که جرواسک نخواند
سه شنبه 03 مرداد 1396

شبی که جرواسک نخواند

داستان بلند «شبی که جرواسک نخواند» دربارۀ حوادثی است که در روزهای آغاز جنگ تحمیلی برای خانواده‌ای از اهالی خرمشهر پیش می‌آید. «میلو»، پسر خانواده، راوی داستان است. او با یادآوری خاطره‌ها و اتفاق‌هایی که برای خانواده و همسایه‌ها و دوستانش افتاده است خوانندگان داستان را با اوضاع و احوال آن روزگار آشنا می‌کند و آنان را با سختی‌ها و دشواری‌های مردم مناطق جنگی همراه می‌سازد. ماجرای این داستان در یکی از شهرهای جنوبی کشور و در اویل جنگ تحمیلی روی می‌دهد.
برچسب‌ها:
نظر بدهید