طنز از نوع حاجی‌آبادی
یکشنبه 08 تير 1399

طنز از نوع حاجی‌آبادی

صالحی در نوشتن سبک خودش را داشت. شاید از دید خیلی‌ها اصول داستان‌نویسی را رعایت نمی‌کرد؛ اما آن‌چنان با خلوص نیت قلم به دست می‌گرفت که مخاطب را جذب خودش می‌کرد.

محسن صالحی حاجی‌آبادی، نویسندۀ جانباز نجف‌آبادی که چندین کتاب همچون مجموعه آثار «اکبر کاراته» را از خود به یادگار گذاشته است، نویسنده‌ای بود که برای کودکان و نوجوانان در عرصۀ دفاع مقدس با زبانی متفاوت قلم می‌زد و در میان این قشر و حتی جوانان، طرف‌داران بسیاری پیدا کرده بود. این نویسندۀ دفاع مقدس نزدیک به سه سال در جبهه، از جمله عملیات کربلای 5، حضور داشت و از جهادگران و یادگاران دفاع مقدس و جانباز شیمیایی بود که در اردیبهشت سال جاری دعوت حق را لبیک گفت. در خصوص این نویسندۀ شهید با رضا کاظمی، مدیرمسئول مؤسسۀ فرهنگی‌هنری مطاف عشق که چاپ کتاب‌های شهید صالحی را بر عهده داشت، گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

 

دربارۀ آشنایی شهید محسن صالحی با مؤسسۀ مطاف عشق بفرمایید.

مؤسسۀ روایت سیرۀ شهدا در سال 1379 تأسیس شد و بخش اعظم کارش مربوط به اردوهای راهیان نور و اعزام مبلغ برای یادوار‌ه‌های شهدا بود. شهید صالحی نیز از ابتدای تشکیل مؤسسه، به‌صورت جهادی فعالیت می‌کرد و دست به قلم بود. از سال 1387 که معاونت فرهنگی این مؤسسه به اسم مؤسسۀ مطاف عشق تغییر کرد و تبدیل به یک شخصیت حقوقی و برای انتشار کتاب مستقل شد، شهید نیز نوشته‌‌های خود را برای چاپ می‌آورد.

آثار شهید بیشتر با چه سبکی نوشته شده و مخاطبانش چقدر از آن استقبال می‌کردند؟

تخصص اصلی شهید حوزۀ کودک و نوجوان در عرصۀ دفاع مقدس بود. ابتدا با نشریه‌‌های مختلف از جمله نشریۀ پوپک در قم همکاری می‌کرد. همچنین علاوه بر داستان‌نویسی، در حوزۀ شعر نیز فعال بود؛ اما زمانی که به‌صورت متمرکز به داستان‌نویسی روی آورد، مجموعۀ ده‌جلدی «اکبر کاراته» را نوشت که مخاطبان از آن استقبال کردند و حتی بعضی از جلد‌های این مجموعه بیش از ده بار به چاپ رسید. البته ایشان به غیر از مجموعۀ «اکبر کاراته»، کتاب‌های دیگری هم نوشته است؛ از جمله خواستگار ذلیل‌مرده و لیلا تا ویلا. اما به‌دلیل وضعیت جسمانی‌اش که هر روز وخیم‌تر می‌شد، سعی کرد که بر مجموعۀ «اکبر کاراته» متمرکز شود.

صالحی در نوشتن سبک خودش را داشت. شاید از دید خیلی‌ها اصول داستان‌نویسی را رعایت نمی‌کرد؛ اما آن‌چنان با خلوص نیت قلم به دست می‌گرفت که مخاطب را جذب خودش می‌کرد. صداقت در متن‌هایش به‌گونه‌ای بود که مخاطب متوجه می‌شد این کتاب، داستان و تخیل نویسنده نیست؛ بلکه ماجرایی است که واقعاً در دوران دفاع مقدس رخ داده است. نکتۀ مهم دیگر در خصوص شخصیت وی، پیشتازی در معرفی رزمنده‌ها به‌عنوان اشخاص پرانرژی و پرنشاط بود. او دفاع مقدس را این‌گونه لمس کرده بود و به نسل نوجوان هم منتقل می‌کرد. «اکبر کاراته» روایتگر داستان چند نوجوان حاجی‌آبادی است که پر از انرژی هستند و با ایمانی که دارند، دغدغۀ جنگ را به دست فراموشی سپرده‌اند. صالحی این واقعیت را چاشنی کتاب‌‌های کودک و نوجوان عرصۀ دفاع مقدس کرد.

چرا شخصیتی چون نویسندۀ کتاب‌های «اکبر کاراته»، بعد از شهادتش پررنگ‌تر دیده شد؟

محسن صالحی را بر خلاف کتاب‌هایش زیاد نمی‌شناختند. خاطرم هست سه سال پیش در برنامۀ خندوانه، خانوادۀ شهید داریوش رضایی، از شهدای هسته‌ای، دعوت شده بودند. وقتی مجری برنامه از دختر شهید برای معرفی کتاب سؤال کرد، او کتاب «اکبر کاراته» را معرفی کرد. این یعنی خوش‌نشستن کتاب در دل کودک و نوجوان. با اینکه یکی از کتاب‌های او در حوزه به‌عنوان کتاب سال معرفی شد، اما بسیار گمنام بود. در واقع، جامعۀ هنری به او کم‌لطف بود. چند بار از خندوانه برای حضور این جمع پرانرژی دفاع مقدس که خاطرات طنز دارند و مجروح جنگی هستند، پیگیری کردیم؛ اما جوابی داده نشد.

یا مثلاً با همکاری مجموعۀ رسانه‌ای شیرازه و مجمع ناشران انقلاب اسلامی و با تأیید صداوسیما، برای کتاب تیزر تلویزیونی ساخته شد؛ اما وقتی تیزر را به صداوسیما تحویل دادیم، گفتند این وهن دفاع مقدس است. خیلی‌ها با این تیزر برخورد خشکی می‌کردند که دفاع مقدس این نبود؛ در حالی که بخش زیادی از آن همین بود. شور و نشاط همراه با ایمان راسخی بود که کج‌سلیقگی بعضی از به‌ظاهر انقلابی‌ها که قاعدتاً توفیق درک دفاع مقدس را نداشته‌اند، باعث شد آن را نبینند. بخشی هم برمی‌گردد به بعضی از افراد که دل‌سوز این انقلاب نیستند و دوست ندارند که چنین شخصیت و آثاری معرفی شود و به دست مردم برسد. به همین دلیل، ایشان را معرفی نمی‌کردند. مسئلۀ دیگر اینکه خود شهید صالحی زیاد پیگیر نام و نشان نبود.

زبان طنز چقدر در انتقال مفاهیم دفاع مقدس مؤثر است؟ این زبان چقدر در حوزۀ کودک و نوجوان امتیاز محسوب می‌شود؟

با توجه به وسایل ارتباط جمعی و...، شاید برای نوجوان امروزی مطالعه‌کردن در اولویت نباشد. متن باید از جذابیت کافی برخوردار باشد تا بتواند نوجوان را به خود جذب کند. در پشت زمینۀ این زبان طنز می‌توان خیلی از مفاهیم را منتقل کرد. زبان طنز کمک می‌کند که نوجوان به‌سمت مطالعه کشیده شود و در لابه‌لای کتاب به رشادت‌ها و ایمان و هرآنچه هدف نویسنده و ناشر از انتقال مفاهیم است، دست یابد. وقتی زبان کتابی طنز باشد، به‌دنبال آن تصویر کتاب نیز طنز می‌شود و می‌تواند برای مخاطب نوجوان جذابیت ایجاد کند. مهم‌تر از همۀ این‌ها، وقتی کتاب بتواند مخاطب نوجوان را اقناع کند، آن نوجوان کتاب را به هم‌سالان خود معرفی می‌کند و به‌دنبال آن، خوانندگان بیشتری به آن روی می‌آورند.

چقدر در حوزۀ دفاع مقدس برای گروه سنی کودک و نوجوان پیشرفت کرده و موفق عمل کرده‌ایم؟

در مقابل چیزی که وجود داشته، کاری که انجام شده است، صفر است. اما در مقابل امکاناتی که وجود دارد، شاید بتوان نمرۀ قبولی را داد. نویسندگانی مثل صالحی، امیریان و... که احساس وظیفه کردند و وارد میدان شدند و با زبان طنز، از دفاع مقدس برای کودک و نوجوان نوشتند، میدان و فرصتی برای معرفی آثارشان داده نشد. با این امکانات حداقلی می‌توان گفت نمرۀ قبولی را کسب می‌کنند.

مخاطبان از چه طریقی می‌توانند به کتاب‌های محسن صالحی، به‌ویژه مجموعۀ «اکبر کاراته» دسترسی داشته باشند؟

علاوه بر فروشگاه‌های متعددی که در شهر‌های مختلف این کتب را عرضه می‌کنند، از طریق سایت Store.mataf.ir می‌توانند این کتب را به‌آسانی و با کمترین هزینه بخرند.

صحبت پایانی؟

دو ویژگی اصلی محسن صالحی، اخلاص و تواضع بود. گرچه متنی که می‌نوشت، در بعضی نکات با اصول داستان‌نویسی رایج هم‌خوانی نداشت و سبک مخصوص خودش را داشت، به دل مخاطب می‌نشست. این سبک که به‌نوعی ابداع شهید صالحی بود، واقعاً در بین نسل جدید موفق بود. با این حال، اگر مطلبی را به‌عنوان اصلاح متن به ایشان پیشنهاد می‌کردیم، بدون هیچ ادعایی پیشنهاد را می‌پذیرفتند. متنی که می‌نوشت، شاید برای بزرگ‌سالان خنده‌دار نبود؛ اما برای مخاطب نوجوان بسیار خنده‌دار بود. به نظرم نویسندگان امروز اگر این صداقت و خلوص و بی‌ادعایی را سرلوحۀ کار خود قرار دهند، موفق‌تر عمل خواهند کرد.

 

نظر بدهید