ادبیاتی که به جنگ آغشته شد
افزایش آثار ادبیات دفاع مقدس در گونههای مختلف، علاوه بر شناخت ادبیات، مخاطب، بازار و...، نیازمند بررسی و آسیبشناسی حوزههای مختلف اعم از تولید، ترویج، توزیع و... است که بتواند با شناخت قوتها و ضعفهای شرایط موجود، نیازهای این افزایش تولید را بشناسد و به فکر راهکار تأمین آن نیازها باشد.
«ادبیات» و «جنگ» دو مفهومی هستند که در تاریخ ادبیات با هم گره خوردهاند و گویا حالا حالاها هم قصد جدایی ندارند. از زمانی که انسان دست به قلم برد، یکی از سوژههای ثابت و اصلیاش جنگ بوده و تا امروز نیز همچنان این همراهی ادامه داشته است. این ژانر پرطرفدار در کشورهای مختلف، نامهایی متفاوت هم داشته است؛ برای مثال، در ادبیات آمریکا «ادبیات جنگی»، در فرانسه «ادبیات مقاومت» و در روسیه «ادبیات دفاع کبیر میهنی» نام گرفته است.
از طرفی دیگر، وقتی شاخصترین آثار ادبی دنیا را بررسی میکنیم، بخش چشمگیری از آثار، ادبیات جنگ یا تحتتأثیر یکی از جنگهای تاریخ است. نمونۀ بارز آن شاهکاری از تولستوی به نام جنگ و صلح است که به جنگ روسیه و فرانسه میپردازد و برخی معتقدند که برترین اثر ادبیات تاریخ است. تأثیرگذاری معنادار ادبیات جنگ بر جوامع و همراهشدنش با استقبال و علاقۀ مردم دنیا به این ژانر از ادبیات، فرصتی مغتنم برای جامعهشناسان و متخصصان مردمشناسی در دنیا بوده که از این ادبیات در اثرگذاری مثبت جوامع خود نظیر افزایش اعتمادبهنفس ملی، افزایش عزتمندی و... بهرهبرداری کنند.
هشت سال جنگی که بین ایران و عراق شکل گرفت نیز ادبیات ایران را دوباره به جنگ نزدیک کرد و شروع فصلی جدید در ادبیات ایران را نوید داد. معطوفشدن عواطف و توجههای نویسندگان و پژوهشگران بهسمت جنگ و در کنار آن توصیهها، حمایتها و تشویقهای رهبر معظم انقلاب از سالهای آخر دهۀ شصت تا امروز را از مهمترین دلایل شکلگیری ادبیات مقاومت در ایران باید دانست. همان سال 1369 که دفتر ادبیات پایداری حوزۀ هنری 63 کتاب را تولید کرده بود، رهبر انقلاب مسئولان این دفتر را به تولیدات بیشتر و باکیفیتتر تشویق کردند و امروز پس از سی سال، این رقم به بیش از بیستهزار عنوان رسیده است که در این بین، آثار شاخصی نیز وجود دارد.
حالا پس از حدود سی سال، رهبر انقلاب مطالبهای را مطرح کردند که فعالان این عرصه را به تلاش و برنامهریزی بیشتر وامیدارد؛ تلاشی که اگر با نگاهی جهادی و جامع همراه باشد، دست برتر را در اختیار فرهنگ مقاومت قرار میدهد و نسلی را که در آینده کشور را در اختیار خواهد گرفت، با فرهنگ مقاومت و پایداری مأنوس میکند. از سویی دیگر، افزایش تولید در این برهه از تاریخ انقلاب، زمانی اهمیت خود را نشان میدهد که متوجه شویم در حال ازدستدادن برخی از منابع محتوایی مانند پدران و مادران شهدا، جانبازان و رزمندگان هستیم و این نکته اهمیت ثبت خاطرات را دوچندان میکند.
افزایش آثار ادبیات دفاع مقدس در گونههای مختلف، علاوه بر شناخت ادبیات، مخاطب، بازار و...، نیازمند بررسی و آسیبشناسی حوزههای مختلف اعم از تولید، ترویج، توزیع و... است که بتواند با شناخت قوتها و ضعفهای شرایط موجود، نیازهای این افزایش تولید را بشناسد و به فکر راهکار تأمین آن نیازها باشد.
معتقدم «صدبرابریشدن ادبیات دفاع مقدس» از آن دست مطالبی است که رویشها، ابتکارات و موفقیتهای بزرگی را به همراه خواهد داشت و پس از تحقق آن، چهرهها، آثار، فرایندها و مدلهای نوینی را به یادگار خواهد گذاشت و مرهمی خواهد بود بر صنعت غریب نشر کشور.
نویسنده: مهدی سلیمانی