این کتاب حاصل دغدغه‌ای بزرگ است
چهارشنبه 24 دي 1399

این کتاب حاصل دغدغه‌ای بزرگ است

هرآنچه ما معرفت تزریق کرده­‌ایم، فقط برای مخاطب (خودی)، آن هم خودی‌­های فاضل بوده است! حقیر سعی کردم این مخاطب را تغییر دهم؛ کاملا و به طور مستقیم با یک مخاطب ضدانقلاب و دین‌‌زده صحبت کردم.

نبود اعتقادات کامل و پایبندی تمام و کمال به هر موضوع و روش و همینطور عملکرد‌های نصفه‌‌نیمه همچون معضلی است که بسیاری از جامعه‌شناسان چنین دردی را در جامعه بشری احساس می‌کنند. نشر معارف اخیری کتابی را در مورد همین موضوعات تحت عنوان «نصفه‌نیمه» به چاپ رسانده که به‌واسطه چاپ این کتاب و نوع نگاهی که به این معضل اجتماعی داشته است، با «علی شهرستانی‌منور» نویسنده این کتاب به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

 

نویسندگی را از چه سنی و چگونه آغاز کردید؟
هرچند حقیر خودم را نویسنده نمی‌‌دانم، چیزی که باعث شد در مسیر نگارش این کتاب بیفتم، دغدغه­‌ای بود که حس می‌کردم اکابر زمان بدان نپرداخته‌­اند. این دغدغه که از زمان شهادت حاج‌قاسم و ماجرای هواپیمای اوکراینی و حوادث و شلوغی‌­های بعد از آن ایجاد شد، مرا وادار کرد دنبال سؤالات نسل خودم و پاسخ‌هایش بگردم. هرآنچه برای خودم یافتم، روی کاغذ پیاده کردم. شاید اصلا  حقیر قصد نویسندگی نداشتم. خودم هم نفهمیدم چطور شد که در این مسیر افتادم.
 
    در مورد کتاب نصفه‌نیمه بگویید.
کتاب «نصفه‌­نیمه» حاصل یک دغدغه بزرگ است. همیشه وقتی کتاب­‌های معرفت­‌شناسی، سیاسی و... جبهه انقلاب و در کل، معارف اسلامی را مطالعه می­‌کردم، این نقص را می‌دیدم که مخاطب این کتاب­‌ها، صرفا  جوانان انقلابی هستند، خیلی خشک و پیچیده‌‌اند و هیچ جذابیتی ندارند؛ یعنی هرآنچه ما معرفت تزریق کرده­‌ایم، فقط برای مخاطب (خودی)، آن هم خودی‌­های فاضل بوده است! حقیر سعی کردم این مخاطب را تغییر دهم؛ کاملا و به طور مستقیم با یک مخاطب ضدانقلاب و دین‌‌زده صحبت کردم. سعی کردم با این نگاه، با مخاطب حرف بزنم. هرچند خیلی جاها سعی کردم جبهه انقلاب را هم نقد کنم تا مخاطب احساس تهاجم یکطرفه نداشته باشد. تمام تلاشم این بوده که مخاطب کتاب را با استفاده از اصول جذابیت و ماندگاری ایده، به (عمیق‌شدن) در اندیشه­‌هایش ترغیب کنم. این عمق­‌بخشی را هم با «نصفه­‌نیمگی» شرح دادم و نیاز مشترک میان همه مخاطبان در این کتاب، حرکت از نقص به سوی کمال تعریف شده است.

 

    آنطور که به نظر می‌رسد، این کتاب ترکیبی از برخی عادات نیمه و ناقص ماست؛ چطور چنین دیدی را دنبال کردید؟
عادات خیر! این کتاب شامل تمام هستی است چراکه بسیاری از موضوعات هستی نصفه‌نیمه و ناقص است و در اندیشه صدرایی، غیر از الله، هیچ کمال مطلقی وجود ندارد؛ چنین دیدی حاصل علاقه حقیر به «اصالت وجود» صدرایی است.
 
    فصل دوم را با شعری از سهراب آغاز کردید و در ادامه شعری در پاسخ به آن آوردید؛ هدف از چنین شروعی چه بود؟
فصل دوم به آرمان­‌های نصفه­‌نیمه بشری می‌پردازد. شعر «پشت دریاها شهری است...» از سهراب سپهری، اشاره به آرمان­شهر سهراب دارد. سهراب در این شعر با اشاره به «فواره هوش بشری» و اینکه «دست هر کودک 10ساله شهر، شاخه معرفتی است...»، به همان «انفجار ایدئولوژیک» در فصل اول کتاب اشاره دارد؛ زمان‌ه­ای که انسان‌­ها بدون توجه به نقص و نصفه‌نیمگی خویش، هرروز ایدئولوژی جدیدی خلق می­‌کنند و هرروز آرمانی جدیدتر! چند خطی که بنده در پاسخ به سهراب نوشتم، نقد دیدگاه فردگرایانه سهراب بود که می­‌گفت «قایقی خواهم ساخت»؛ بنده هم اشاره کردم که برای رسیدن به چنان آرمان­شهری، باید همگی با هم سوار کشتی شویم!

 

    آنچه در کتاب بسیار به چشم می‌خورد، نقد نگاه‌ها و تناقضات رفتاری در حرکت‌های کلان است؛ از این نوع نگاه به دنبال چه هستید؟
معتقدم باید به تمام معضلات‌مان، ریشه‌ای و کلان نگاه کنیم. «هر چه می­‌کشیم، از نصفه‌نیمگی است»، شعاری است که برای کمپین این کتاب طراحی شده است. این کتاب هم سعی کرده این نصفه‌­نیمگی و این نگاه کلان را به مخاطب انتقال دهد.

 

    ارتباط این اثر با شهید مطهری چیست؟
شهید مطهری به عنوان یکی از پیروان حکمت متعالیه و به عنوان مغز متفکر تشیع انقلابی شناخته شده است، لکن متاسفانه، چیزی که حقیر در فضای دانشگاهی می‌­بینم، این است که عموم نسل جوان ما با ایشان و اندیشه متعالی‌اش ارتباطی ندارند. «بازخوانی به‌روز مطهری» یکی از ضرورت‌­هایی است که متاسفانه توجه خاصی روی آن نمی­‌شود؛ حتی گاهی اوقات از جانب برخی این‌گونه تلقی می‌­شود که اندیشه شهید مطهری فقط در نقد مارکسیسم به‌ درد می­خورد که این ظلم در حق آن شهید است. اندیشه شهید مطهری می­‌تواند مبنا و زیربنای یک تفکر سالم و متعالی باشد. کتاب «نصفه‌نیمه» هم سعی کرده دغدغه­‌ها و سوالات مهم روز جوانان را به خصوص در بحث‌های معرفت­‌شناسی از نگاه شهید مطهری پاسخ دهد. با اینکه کتاب کاملا  بر اساس اندیشه شهید بزرگوار نیست، لکن سعی شده مخاطب را تشویق به سیر در آثار ایشان کند.
 
    با توجه به سیر کتاب به نظر می‌رسد به دنبال نقد درون‌گفتمانی هستید. چنین نگاهی را چقدر مفید می‌دانید؟
نقد درون­‌گفتمانی فقط یک فصل از کتاب را در بر می­گیرد. فصل چهار یعنی «انقلاب نصفه­ نیمه» اگر اضافه نمی‌­شد، مخاطب در انبوهی از کلیات رها می‌­شد. برای اینکه پس از سه فصل معرفت‌شناسی، مخاطب وارد جزئیات و شناسایی نصفه‌­نیمگی­‌ها در کشور خودمان شود، این فصل را اضافه کردم. انقلاب اسلامی طلیعه­دار آن کمالی است که در برابر «نصفه­ نیمگی» قرار می­گیرد؛ بنابراین باید از نقص‌­ها و نصفه‌­نیمگی‌­ها تهی باشد و این فصل هم همین نقص­‌ها را بررسی می­‌کند.

 

مصاحبه‌کننده: مانی پناهپور

منبع: روزنامه صبح نو

نظر بدهید