برای ترسیم شمایل مولا، بر لبه تیغ راه رفتیم
ما در این مورد روی لبه تیغ حرکت کردیم. از آنجایی که بنده با ادبیات و هنر سر و کار داشتم، در تالیف کتاب نیاز است که مخاطب با نویسنده همراه شود، همذاتپنداری است و زمانی این موضوع رخ میدهد که مخاطب تصوری از قهرمان داشته باشد.
دریای فضایل مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی؟ع؟ را به جد میتوان حلقه مفقودهای دانست که همچون دریایی بیکران هرچه در اعماق آن فرو رویم، زیبایی بیشتری را مشاهده میکنیم که همین مشاهدات میتواند به عنوان چراغ راهی پرفروغ نهتنها در زندگی شخصی بلکه در موضوعات کلانی همچون کشورداری و... الگویی روشن برای همگان باشد. همین موضوعات اهمیت شناخت این شخصیت درجه یک نهتنها جهان تشیع بلکه جهان اسلام را چندبرابر میکند. به موجب اهمیت شناخت گوشهای از شخصیت مولا علی؟ع؟ گفتوگویی داشتیم با حجتالاسلام حسین سیدی، نویسنده کتاب «امیر گلها» که در ادامه میخوانید.
مقوله نویسندگی را چطور آغاز کردید و چند سال است که فعالیت میکنید؟
در سال 62 که 20سال داشتم اولین کتاب خود را در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان نوشتم. آن کتاب 20 هزار نسخه چاپ شد. آن دوران چون ابتدای انقلاب هم بود مردم شوق عجیبی در شناخت اسلام داشتند. از آن دوران کتابهای مختلفی نوشتهام ولی به لطف خدا 15 کتاب بنده برنده یا کاندیدای جوایز گوناگون شده و برخی آثار به زبان روسی ترجمه شدهاند.
رشته خودم ادبیات و هنر بوده و تلاش خود را بر بیان زیباییهای ایران و اسلام گذاشتهام و در نتیجه از زاویه دید زیباییشناختی به موضوعات نگاه میکنم. بیشتر در حوزه داستان کوتاه و رمان ادبیات عرب هم فعالیت داشتهام و به همین منظور ادبیات داستانی را بیشتر مورد توجه قرار میدهم. بعد از کتاب «امیر گلها»، کتاب دیگری را هم مورد ترجمه قرار دادهام که به نوعی بازآفرینی هم هست و این کتاب در مورد خلقیات پیامبر عظیمالشان؟ص؟ اسلام است.
در مورد کتاب «امیر گلها» برای ما بگویید که چطور شد، ایده چنین موضوعی در کنار بسیاری از تولیدات در حوزه به ذهن شما خطور کرد؟
در حدیثی است که میفرمایند ما را با هیچکس مقایسه نکنید. نباید هیچکسی را با این خاندان عصمت و طهارت مقایسه کنیم؛ اما من چند سال پیش دچار تناقضی شدم و آن این بود که اگر این عزیزان در تمام حوزههای زندگی و جوامع بشری و همچنین علوم مختلف جامع و کامل هستند، چرا اینها در زندگی ما حضور ندارد و چرا از سیره این عزیزان در زندگی خود بهره نمیبریم.
من خواستم نشان دهم که چطور این عزیزان و بزرگان میتوانند برای بشر امروز الگوی کامل و جامعی محسوب شوند تا بشر بتواند از ائمه اطهار حتی در جزئیات زندگی خویش نیز بهره ببرد.
بگذارید کمی بیشتر به جزئیات کتاب وارد شویم. در فصل اول کتاب شما چند مثال جزئی از سیره حضرت علی؟ع؟ را به صورتی خواست در کنار هم چیدهاید که مخاطب در آن احساس همگرایی ویژهای میکند. این نظم در نگارش و بیان موضوع از کجا میآید؟
هر کسی را که بخواهیم بشناسیم از دو راه این کار را انجام میدهیم؛ از طریق سخنان و رفتار است که یک فرد شخصیت خود را به نمایش میگذارد. همه ما قضاوتهایمان از روی این دو راه است. ما برای شناختن قطرهای از دریای این بزرگواران پژوهشهای گستردهای بهخصوص در کتب کهن انجام دادیم که بتوانیم اینها را به نسل جوان بهعنوان یک الگوی واقعی نشان دهیم.
از سوی دیگر من معتقد به بعد کاربردی مذهب هستم و بر این باورم که مذهب درست آن چیزی است که گرهی از کلاف سردرگم زندگی ما باز کند. به همین دلیل در این کتابها چندین موضوع کاربردی زندگی از رفتار و گفتار این بزرگواران آوردهایم.
در مورد چرایی نامگذاری چهار فصل این کتاب برای ما بگویید.
یکی از دوستان موضوعی را برای من گشود و آن این بود که انسانها از چهار طریق قابل شناخت هستند که یکی از آنها موضعگیری در قبال خویشتن است. دیگری ارتباط انسان با معبود، دیگران و طبیعت است. هیچ انسانی از این چهار بخش بیرون نیست. فلذا ما رفتار و گفتار مولا علی؟ع؟ را در همین چهار بخش آوردیم تا با این بیان به شناختهشدن ابعاد زندگی مولا امیرالمومنین؟ع؟ برای نسل جوان کمک کنیم.
در ادامه باید بگوییم که این چهار بخشی که برای شما نام بردم خودشان زیرمجموعههای بسیاری دارند که رفتار ما باید همه موجودات افراد ما را شامل شود. ما در کتاب با نمونه و مثالهایی هم که آوردیم، تلاش کردیم تا این موضوع را برای مخاطب بیشتر باز کنیم تا مخاطب بتواند به خوبی با خطکشها رفتار خود را تنظیم کند.
در فصل اول کتاب شما به گونهای جالب در مورد شمایل این حضرت هم سخن گفتهاید؛ چرا اینطور رفتار کردید؟ این نوع بیان چگونه شکل گرفت؟
ما در این مورد روی لبه تیغ حرکت کردیم. از آنجایی که بنده با ادبیات و هنر سر و کار داشتم، در تالیف کتاب نیاز است که مخاطب با نویسنده همراه شود، همذاتپنداری است و زمانی این موضوع رخ میدهد که مخاطب تصوری از قهرمان داشته باشد و به همین منظور با جستوجو در کتابهای تاریخی معتبر این موضوعات را پیدا کرده و تمامی آنها را با منابع ذکر کردیم. این کتاب در مورد هر ادعایی که میکند از جمله همین شمایلنگاری منبع دارد. این کتاب بسیار در همین موضوع شمایلنگاری، کامل است.
از آنجایی که شما این کتاب را به رشته تحریر در آوردید، طبیعتا تحقیق بسیار هم داشتید. رفتار و سیره مولا علی؟ع؟ را در موضوع حکومتداری چطور دیدید؟ در برخورد با مردم، عدالت و...
من اگر بخواهم در مورد حضرت فقط یک جمله بگویم این است که برای مولای مان هیچگاه هدف وسیله را توجیه نمیکرد، یعنی در زمان خودشان وقتی سیاسیون زمان راههایی را پیشنهاد میدادند تا از آن مسیرها راحت تر به مقاصد خود برسند، ایشان فرمودند: من پیروزی را به قیمت ستم به دست نمیآورم. ایشان که عالم به زمین و زمان بود در جایی میفرمایند که اگر تمام جهان را به من دهند تا پوست جویی را از دهان مورچهای بیرون بکشم، هرگز این کار را نخواهم کرد. اینهاست که چهره علی؟ع؟ را از پشت آن همه ابرهای تهمت و اختناق برای ما، درخشان نگه داشته است.
آنطور که امروز هم میبینیم، اگر مولای ما امروزی فکر میکرد مورچه که هیچ، جامعه و ملت هم برای یک فرد سیاستباز در عصر جدید هیچ است. اینها شگفتیهای رفتار مولای متقیان است. به بزرگی گفتند جملهای از حضرت علی؟ع؟ بگو؛ او گفت: چه بگویم از شخصیتی که دشمنانش از کینه و دوستانش از ترس نتوانستند فضایل او را بازگو کنند و در عین حال فضایل او، تمام دنیا را فرا گرفته است.
زمانی که در نروژ بودم، استاد دانشگاهی را ملاقات کردم و به من گفت من سنی هستم اما این را میدانم که اگر حب علیبنابیطالب را نداشته باشم، ایمانم ناقص است. این جمله بسیار ارزشمند است. از سیره علی؟ع؟ اگر فقط همین یک جمله را در حکومتداری خود رعایت کنیم که هدفمان وسیله را توجیه نکند، دروغ نگوییم و عدالت را رعایت بکنیم، همین باعث ماندگاری حکومت ما خواهد شد.
انسانها از چهار طریق قابل شناخت هستندکه یکی از آنها موضعگیری در قبال خویشتن است. دیگری ارتباط انسان با معبود، دیگران و طبیعت است. هیچ انسانی از این چهار بخش بیرون نیست. فلذا ما رفتار و گفتار مولا علی؟ع؟ را در همین چهار بخش آوردیم تا با این بیان به شناختهشدن ابعاد زندگی مولا امیرالمومنین؟ع؟ برای نسل جوان کمک کنیم
منبع: روزنامه صبح نو