ترجمۀ کتاب کودک را شوخی نگیریم!
با بررسی برخی از کتابهای بهچاپرسیده در حوزۀ ترجمه، شاهد هستیم که همچنان محتوای نامناسبی از کتابهای کودک ترجمه و چاپ میشود و هیچکدام مناسب کودکان ما نیست.
ترجمه یکی از کارهای دشواری است که مترجم، بهویژه مترجم ادبیات کودک و نوجوان، با سختی آن روبهرو است. مترجم علاوه بر اینکه باید یک اثر را ترجمه کند، باید آن را با زبانی فهمیدنی برای مخاطب زبان مقصد ترجمه کند و از منظور و هدف نویسنده غافل نباشد.
آمار بانک اطلاعات خانۀ کتاب و ادبیات ایران (خانۀ کتاب سابق) نشاندهندۀ آن است که انتشار آثار ترجمه در حوزۀ کودک و نوجوان با اقبال پررنگی روبهرو شده است. از ابتدای سال 1399 تا ابتدای آذر، 3788 کتاب ترجمه راهی بازار شده است. سهم تهرانیها در انتشار آثار ترجمه 3456 کتاب و شهرستانیها 332 عنوان بوده است. در این بازه، 1477 عنوان کتاب چاپ اول و 2311 عنوان تجدید چاپ بوده است.
مسئلۀ مهم و چالشبرانگیز حوزۀ ترجمۀ کتاب کودک و نوجوان، تفاوتهای فرهنگی است. در برخی از کتابها با عناصری مواجه میشویم که در فرهنگ ما مصداقی ندارند و کودک را با ابهاماتی روبهرو میکنند. کتابهای ترجمه جهانبینی کودک را تقویت میکنند؛ اما چگونگی ترجمه و بیان مطالب اهمیت ویژهای دارد.
با بررسی برخی از کتابهای بهچاپرسیده در حوزۀ ترجمه، شاهد هستیم که همچنان محتوای نامناسبی از کتابهای کودک ترجمه و چاپ میشود و هیچکدام مناسب کودکان ما نیست. برخی این کتابها خلقت را تصادفی و بینظم میدانند یا نگهداری از حیوان خانگی را برای کودکان ترویج میکنند. موضوعی که جای سؤال دارد، نبود نظارت روی محتوای کتابهاست که بارها در این باره مطالب و گزارشهایی منتشر شده؛ اما واکنشی از سوی مسئولان نداشته است.
در این حوزه ترجمههای بد اغلب از مترجمانی است که بدون شناخت از ادبیات کودک و نوجوان، به ترجمۀ آثار این حوزه می پردازند. ممکن است آنها مترجمان خوبی در عرصۀ آثار بزرگسالان باشند؛ اما نتوانند اثر خوبی برای کودکان و نوجوانان ترجمه کنند. متأسفانه یکی از مشکلات ترجمه در کشور ما این است که ترجمۀ آثار کودک و نوجوان آسان گرفته میشود؛ در حالی که ترجمه برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی و نوجوانان و بزرگسالان تفاوتهایی دارد. حتی ویراستار این کتابها نیز باید ادبیات این چهار گروه سنی را بهخوبی بشناسد.
یکی از دلایل رونق این حوزه را میتوان سودآوری این کار برای ناشران دانست؛ زیرا با ترجمه و چاپ این کتابها نیازی به پرداختن هزینۀ بالای تصویرگری ندارند و فقط حق ترجمه را میپردازند. اما این موضوع علاوه بر تأثیر اقتصادی برای ناشران، میتواند تأثیر فرهنگی برای مخاطبان داشته باشد. مترجم و ناشر بهدلیل بیتوجهی یا بیاطلاعی، آثاری را ترجمه و منتشر میکنند که از نظر فرهنگی برای کودکان و نوجوانان مناسب نیستند.
یکی از مشکلات کتابهای تألیفی محتوای کم و جملههای سطحی و دمدستی است که میتوان آنها را کتابسازی دانست و همین آثار میتوانند در ادبیات کودکان که در حال شکلگیری است، اثر سوء داشته باشند؛ بنابراین، سیاستگذاران باید برای مسئلۀ تألیف و ترجمه سیاست مشخصی داشته باشند و نبود همین سیاستها باعث آشفتگی در بازار ترجمه و تألیف شده است.
نویسنده: سجاد شیرافکن