دومینوی کتاب کودک
این حجم تولید ترجمهای با هر توجیهی که باشد، قطعاً در درازمدت اثر خود را در جهات مختلف فرهنگ ایران اسلامی، از جمله بر توانمندی و خودباوری عوامل تولید اینگونه کتابها اعم از نویسندگان، تصویرگران، گرافیستها و در نهایت ناشران کتاب کودک و نوجوان خواهد گذاشت.
معمولاً آنچه در ترجمۀ کتاب کودک متبادر به ذهن میشود، تأثیرات آن بر مخاطبان این کتابها، یعنی کودکان و نوجوانان است. لکن اگر بهطور سیستمی به موضوع فرهنگ بنگریم، تولید و مصرف کالایی فرهنگی مانند کتاب کودک و نوجوان، زنجیرهای را شامل میشود که حرکت در یکی از مهرههای آن، قطعاً بهصورت دومینویی تأثیر خود را بر بقیۀ مهرهها خواهد گذاشت.
بر اساس آمارهای موجود، حدود پانزدهمیلیون دانشآموز در ایران در حال تحصیل هستند که بازار هدف تولیدکنندگان کتاب کودک و نوجوان را تشکیل میدهند. البته به این تعداد باید کودکان زیر شش سال را نیز اضافه کرد که در گروه «الف» نشر جای میگیرند. بر اساس آمارهای رسمی و غیررسمی، در حال حاضر حدود ۸۰درصد کتابهای تولیدی برای این مخاطبان، شامل ترجمه از زبانهای مختلف بهویژه انگلیسی و از نشرهای اروپایی، آمریکایی و... بوده و توسط تعدادی نشر خاص در حال انتشار است.
این حجم تولید ترجمهای با هر توجیهی که باشد، قطعاً در درازمدت اثر خود را در جهات مختلف فرهنگ ایران اسلامی، از جمله بر توانمندی و خودباوری عوامل تولید اینگونه کتابها اعم از نویسندگان، تصویرگران، گرافیستها و در نهایت ناشران کتاب کودک و نوجوان خواهد گذاشت.
وقتی ناشران نامدار و معتبر در صنعت نشر، اصل اولیه در تولید را ترجمه قرار دهند و بر اساس نیاز بازار هدف، بازار را پر کنند، از آثار ترجمهای و از نویسندگان و تصویرگران و گرافیستهای داخلی آثار درخوری را مطالبه نکنند، آنها را در چرخۀ تولید آثار باکیفیت قرار ندهند و فضای رقابتی در این عرصه ایجاد نکنند، قطعاً این استعدادهای موجود در بین عوامل تولید رشد نکرده و شکوفا نخواهد شد. در صنعت نشر کتاب کودک و نوجوان بارها با بزرگواران بااستعدادی برخورد کردهام که اگر حمایت صنعت نشر باشد، در طول دوران حرفهای خود میتوانند آثار درخوری را برای کودکان و نوجوانان این سرزمین تولید کنند. لکن چون زیرساختهای آن هنوز در صنعت نشر وجود ندارد، شاید چنین توقعی دور از دسترس باشد.
به سبب همین سبک تولید (ارزانتر و سریعتر تولیدشدن آثار ترجمهای)، بسیاری از عوامل تولید، اعم از نویسنده و تصویرگر و گرافیست، امنیت شغلی ندارند و سعی میکنند مسیر مطمئنی برای کسب درآمد داشته باشند و در کنار آن، برای دل خود آثاری را تولید کنند. با این وضع، احتمالاً تا بدلشدن آنها به متخصصانی خلاق و توانمند فاصله خواهیم داشت. تولید آثار توسط نیروهای متخصص داخلی و دیدهشدن این آثار در بازار نشر و نقد و بررسی آنها در جمعهای گوناگون اعم از مخاطبان کودک و نوجوان و متخصصان در زمینههای مختلف و مرتبط، بهمرور حس خودباوری را در عوامل تولید افزایش میدهد، زمینه را برای توانمندشدن و متخصصشدن در زمینۀ کاری خود مهیا میکند و سرعت قطار تولید داخلی را که چند سالی است به راه افتاده، افزایش خواهد داد. اما اگر همین روند تولید ترجمهای ادامه پیدا کند و نهادهای مسئول چارهای برای آن نیندیشند، در این عرصۀ نابرابر تولید و ترجمه چه انگیزهای بهغیر از عِرق ملی و مذهبی برای عوامل تولید میماند که آن هم در شرایط بحرانی اقتصادی نشر معلوم نیست چه بر سرش خواهد آمد. به موضوعات پیشگفته اضافه کنید برخی از رفتارهای حرفهای در این زمینه را که معمولاً به آثار درازمدت آن توجه نمیکنیم. برای مثال، وقتی لیست برخی جشنوارهها و جوایزی را میبینیم که برای معرفی آثار برتر در زمینۀ کتاب کودک و نوجوان در این سالها به راه افتاده، برتری آثار ترجمهای در آنها مشهود است. اثر فرهنگی چنین حرکتهایی در درازمدت این است که تولیدکنندگان داخلی از جهات مختلف بهویژه کیفیت آثار، توان رقابت با چنین آثاری را ندارند و معمولاً دست برتر با آثار ترجمهای است.
نویسنده: سیداحمد حسینی