هویت بصری جای خود را پیدا کرده
انتشارات بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) با دراختیارداشتن بیست فروشگاه در سطح شهر مشهد و بیست فروشگاه و نمایندگی در سایر شهرها، بزرگترین ناشر شرق کشور است. بهنشر تا کنون 2600 عنوان کتاب منتشر کرده و در سه سال گذشته، موفق به کسب 53 جایزه و لوح افتخار از جشنوارههای مختلف کشور شده است. حسین سعیدی از سال 1395 بهعنوان مدیرعامل جدید شرکت بهنشر منصوب شد. در دورۀ مدیریت سعیدی، این انتشارات رنگوبوی تازهای گرفت. توسعۀ کمی و کیفی فروشگاهها، برگزاری نشستهای تخصصی و برنامههای تبلیغی و ترویجی، رویآوردن به قالبهای جوانپسند بهویژه رمان، افتتاح فروشگاه الکترونیک و حضور در بازار کتابهای الکترونیک، از مهمترین تحولات بهنشر در دورۀ مدیریت سعیدی است. وی در این گفتوگو نشر جبهۀ انقلاب در سالهای اخیر را ارزیابی کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر شاهد آن بودیم، رشد تعداد عناوین تولیدی ناشران جبهۀ فرهنگی انقلاب است. این موضوع باعث شده است تا مردم انتخابهای معتددی داشته باشند و دست ناشران جبهۀ انقلاب پر باشد. آیا شما این گزاره را قبول دارید؟ این افزایش تولید را فارغ از کیفیت تولیدات، چگونه ارزیابی میکنید؟
بله، بهطور کلی قبول دارم. این رشد بهخصوص در حوزۀ ادبیات پایداری ملموستر از سایر حوزهها است. اتفاقات سالهای اخیر بالاخص در بحث دفاع از حرم اهلبیت در سوریه و عراق و شکلگیری پدیدهای با نام «مدافعان حرم»، باعث شکلگیری فصل جدیدی از ادبیات پایداری و سیرۀ شهدا و خانوادههای آنان شد. در این زمینه، ناشران جبهۀ انقلاب اسلامی خروجیهای متعددی داشتند؛ اما به نظر میرسد رشد تعداد عناوین سبب همپوشانی آثار شده است. در این وضعیت، شاید مجمع ناشران بتواند با برنامهریزی مناسب و کسب اطلاع از برنامههای ناشران و با هماهنگی خود ایشان، شرایط را برای پرداختن به خلأهای موضوعی فراهم کند و در زمینههای مورد نیاز دیگر مانند ادبیات دینی، ادبیات داستانی، علوم انسانی و روانشناسی با رویکرد دینی و بررسی مسائل روز دنیای مسلمین نیز که در آنها با خلأهای جدی مواجه هستیم، آثاری با کیفیت و کمیت و تنوع مقبول تولید شود. همچنین، تولید محتوا برای گروههای سنی مختلف بهویژه مخاطب کودک و نوجوان در موضوعاتی که طرح شده، از دغدغههای جدی است.
اما فارغ از کیفیت و بحث تکبعدیبودن و محدودیت موضوعی، نوعی کمیت بالا و موازیکاری نیز در این آثار دیده میشود که خودش یکی از آسیبهای مهم در این زمینه به شمار میرود و به کیفیت ضربه زده است. کمیت همیشه باید با افزایش کیفیت همراه باشد. در غیر این صورت، افزایش کمیت آثار متوسط، ویترین آثار خوب را کوچکتر میکند؛ مشکلی که برای کتابهای مذهبی بهخصوص در بخش کودک ایجاد است.
مسئلۀ دیگر موضوع افکار جمعی است و اینکه در فکر جامعه، خریدهای دولتی و گزینششده نفوذ کرده و این ذهنیت را به وجود آورده که آثار ناشران جبهۀ انقلاب بهدلیل حمایت سازمانهای دولتی، تیراژ و فروش غیرواقعی دارد که بایستی تدابیری برای رفع این ذهنیت اندیشیده شود.
کیفیت آثاری را که ناشران جبهۀ انقلاب تولید کردهاند، نسبت به یک دهۀ قبل چگونه ارزیابی میکنید؟
بیشک، کیفیت آثار در سنجش با دهۀ گذشته ارتقای چشمگیری داشته است. با گسترش دستگاههای چاپی و تکنیکها و نرمافزارهای تولید و آمادهسازی کتاب، گریزی از این کیفیت نبوده است؛ اما هنوز تا مقصد مطلوب فاصله بسیار است. به نظر من هنوز از خط تولید آثار شاخص و باکیفیت و با تنوع موضوعی مقبول فاصله داریم و بیش از پیش باید تلاش کرد. شاخصهای اعتبار محتوا، استناد، روزآمدی، روشمندی و اثربخشی از مهمترین و حداقلیترین شاخصهای کیفیت به شمار میروند که بایستی به اینها توجه شود. در آثار اخیر، در برخی از شاخصها رشد داشتهایم و در برخی از آنها ضعفهای جدی وجود دارد. در منشورات آثار دهۀ شصت، با آثاری مواجهیم که چون با احساس نیاز و حساسیت آرمانی نسلهای پیشین همراه بوده، دارای اثربخشی پررنگی هستند. البته همۀ اشکال نبود شاخص کیفی در آثار متأخر، به خود آثار برنمیگردد؛ بلکه برخی به وضعیت رسانهها، سیطرۀ فضای مجازی، آسیبهای جامعهشناسی مرتبط با نسل جدید که در مجموع، نسلی است که حساسیت آرمانی نسل قبل را ندارد و مسائلی از این دست مربوط است.
به این نکته هم باید توجه کرد که زمانی سنجش ارتقاء آثار دقیق خواهد بود که در مقایسه با تولیدات ناشرانِ جریان معارض بررسی شود. برداشت اولیه این است که در این مقایسه هم رشد مقبولی نسبت به منشورات سایر ناشران وجود داشته است.
در دهۀ نود با وجود تمام سختیهای زیرساختی و اقتصادی، شاهد رشد تعداد فروشگاههای جبهۀ انقلاب در اقصانقاط کشور، مخصوصاً در راستۀ خیابان انقلاب تهران بودیم. به نظر شما مهمترین دلیل این رشد چیست؟
قاعدتاً فعالیت جریان فکریفرهنگی و ایدئولوژیک با پشتوانۀ شعارهای اصولی انقلاب اسلامی با مخاطبان پرشماری که وجود دارند، منجر به تأسیس بالفعل و بالقوۀ بازارهایی میشود که همسویی با این جریان، از دید صنعتیتجاری نیز اهمیت دارد. این اتفاق نتیجۀ تلاش و عزم دولت نبوده است و تنها با تدبیر، خردورزی، خطرپذیری و تلاش فردی و تشکیلاتی به ثمر نشسته است؛ تلاش فردی عدهای که دغدغههای مشترک دارند؛ اما از رقابت نمیترسند و برای باقیماندن در گردونۀ نشر، حداکثر تلاش خود را به کار میبندند. شناخت مخاطب و ایجاد احساس نیاز در ایشان و تولید محتوا بر این اساس نیز از دلایل اصلی توسعۀ فروشگاههای جبهۀ فرهنگی انقلاب است.
البته در این سؤال به مسئلۀ توزیع ملی کتاب بیتوجهی شده است. اینکه فروشگاهها در راستۀ خیابان انقلاب تهران افزایش پیدا کرده، دستاورد چشمگیری نیست. باید تا به حال به یک شبکۀ توزیع ملی برای سراسر کشور دست مییافتیم، نه راستۀ انقلاب! ضمن اینکه در همین راستۀ انقلاب نیز باید دید وضعیت ما نسبت به ناشران جبهۀ مقابل چقدر مطلوب است.
افزون بر این، به نظر میرسد حمایتهای غیرمستقیم برخی از نهادهای انقلابی بهصورت خیلی محدود در این رشد مؤثر بوده باشد. تعدادی از ناشران جبهۀ انقلاب، ناشران غیرخصوصی با بودجههای مشخص هستند و این امکانی است که ناشران خصوصی از آن محروماند و باید به بخشی از این رشد از این زاویه نگاه کرد.
همافزایی و کار مشترک بین عناصر فرهنگی مختلف در جبهۀ فرهنگی انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا روند مثبت است یا نه؟
اصل شکلگیری جریان جبهۀ فرهنگی بسیار مبارک است؛ اما به نظر میرسد در حوزۀ همافزایی و کار مشترک هنوز ضعفهایی وجود دارد. به گمان من این جریان باید تلاش کند تا با تعریف مأموریتهای اختصاصی برای ناشران مختلف با توجه به ظرفیت و توانمندی و رویکرد محتواییشان، مطالبات مشخص و افق روشن و چشمانداز و اهداف صریح را از اعضای خود مطالبه کند و در راستای تحقق آن همکاری لازم را انجام دهد و از موازیکارها جلوگیری نمایند. شکلگیری ناشران تخصصی در موضوعات مهم جبهۀ فرهنگی انقلاب، یکی از کارهای مهمی است که باید انجام شود.
برگزاری پویشهای مطالعاتی توسط مجموعههای فرهنگی یا خود ناشران باعث افزایش مخاطب و افزایش سرانۀ مطالعه در کشور شده که ما در دهههای قبل، شاهد آن نبودیم. با توجه به اینکه بهنشر نیز چند پویش سراسری برگزار کرده است، نظرتان دربارۀ این پویشها چیست؟
پویشهای مطالعاتی در فروش یک کتاب تأثیر مطلوبی دارند و به رشد کتابخوانی کمک میکنند. اگر کتاب انتخابی بهلحاظ محتوایی ارزشمند و فاخر باشد، تأثیرات مطلوب آن بیش از پیش خواهد بود و با توجه به نوع پویش، ردههای سنی مختلف، توزیع حداکثری، پخش پراکنده و گسترده، استقبال و انتخاب مخاطب هدف و همافزایی با سایر مجموعهها، شاهد افزایش تأثیر و موفقیت بیش از پیش آن خواهیم بود.
اما توسعۀ خود کتاب عوامل دیگری دارد. رشد بهمعنای افزایش کمی و توسعه بهمعنای افزایش کیفی است. پویشها تأثیر کمی فراوانی دارند؛ اما تأثیرشان در ارتقای کیفی و توسعۀ محصول اندک است که عوامل آن را باید در جای دیگری جست و به آنها پرداخت. البته مقصود این نیست که پویشها تعطیل شوند؛ بلکه موازی با آنها باید در تولید اثر کیفی کوشید. باید توجه کرد که جریانسازی با پویش مطالعاتی متفاوت است و ما امروزه فاقد کتابهایی هستیم که بتوانند به ایجاد جریان بینجامند. بهطور مثال، گروههای سنی مختلف سالها آثار شهید مطهری را بهعنوان سیر مطالعاتی دنبال میکردند و این کتابها در تربیت و ایجاد بینش اسلامی و اجتماعی نقش چشمگیری داشت؛ این در حالی بود که پویش یا جایزه و مشوقی در کار نبود. کتابهای جریانساز خودشان مسیر را پیدا میکنند.
دهۀ نود، دهۀ رشد آمادهسازی کتاب در جبهۀ انقلاب بوده است؛ بهطوری که به طراحی جلد، قطع، کاغذ مصرفی و... بسیار تأکید میشود. ارزیابی شما از اقدامات ناشران در این حوزه چیست؟
چنانکه در خود سؤال مندرج است، رشد در این زمینه بسیار محسوس است و رقابت فنی در این زمینه موجب شده است تا کتابهای این دسته از ناشران از دید کالبدی، به سطح محصولات فعالان دیگر حوزۀ نشر برسند. رشد تکنولوژی همۀ ساحات زندگی را متأثر کرده و در صنعت چاپ و طراحی و صفحهآرایی نیز اثر خود را گذاشته است. به نظر میرسد در این زمینه با رشد و جهش خوبی مواجه بودیم. امروزه در مجموع، کتابهای با کیفیت بصری فراوانی تولید میشود و هویت بصری در بین ناشران جای خود را پیدا کرده است. البته موفقیت اصلی این آثار بیشتر بهعلت محتوای آن بوده تا ظاهر؛ ولی بدیهی است ظاهر مناسب در زمان انتخاب اثر، جذابیت خرید را برای مخاطب ایجاد میکند. سطح ناشران جبهۀ فرهنگی انقلاب متفاوت است؛ اما در مجموع، کیفیت تولیدات برخی از ناشران مطلوب است.
به نظر شما مجمع ناشران انقلاب اسلامی در دهۀ پیش رو، چه مسیری را باید طی کند و چه کارهایی را باید در اولویت قرار دهد؟
علاوه بر پیگیری و مطالبۀ مسائل اصلی و مبتلابه ناشران از متولیان حوزۀ نشر در کشور، میشود به این نکات اشاره کرد:
هماهنگی و همافزایی میان ناشران عضو مجمع؛ واسطهگری واردات کاغذ باکیفیت و خاص؛ تأسیس مجلۀ علمیپژوهشی یا علمیترویجی در صنعت نشر؛ تولید کتابهای هدفمند و جریانساز مبتنی بر دو اصل نیازسنجی و مخاطبسنجی؛ تأکید و توجه به تنوع و حفظ گوناگونی موضوعات و توجه به سلیقۀ مخاطبان ارزشی؛ برگزاری و برنامهریزی برای نقد و بررسی آثار تولیدشده؛ توجه به برندینگ موضوعی در نشر؛ توجه به نشر الکترونیک و برنامهریزی جدی در حوزۀ نشر دیجیتال و استفاده از تمام ظرفیتها و پلتفرمهای نشر دیجیتال؛ احیای نهضت ترجمه و واردات و صادرات کتابهای خوب با رعایت قانون کپیرایت و تبادل کتاب با ناشران خارجی از طریق آژانسهای ادبی. هرکدام از اینها بهتنهایی جای بحث و بررسی فراوان با هماهنگی و نظر ناشران جبهۀ فرهنگی انقلاب دارد.