تصویری بدون توصیف
شنبه 21 اسفند 1400

یادداشت زینب آزاد

تصویری بدون توصیف

به گزارش روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر: همۀ ما شنیده‌ایم که رخدادهای قرن بیستم، جزو رخدادهای نادر تاریخ است؛ چراکه همۀ حوزه‌ها و همۀ اقشار جامعه را در هر سن و هر صنفی، درگیر خود کرده است. اگر اتفاقات این دوره را مرور کنید، به یک سرمنشأ و سرچشمۀ واحد می‌رسید؛ اما حرف من در این یادداشت، بررسی علل و عوامل رخدادهای قرن بیستم نیست. حرف من روایتگری وقایعی است که می‌تواند از کاه کوه بسازد. اگر دربارۀ وقایع قرن بیستم، چند کتاب از چند حوزۀ مختلف خوانده باشید که با استناد به اتفاقات تاریخ‌نگاری شده است، حرف من را تأیید می‌کنید. روایت‌های مختلفی از این دوره وجود دارد که گاه، تصویر روشن و تلخی را به مخاطب نشان می‌دهد و گاهی در میان توصیفات ناشیانه، راه اصلی را گم می‌کند و به حاشیه می‌رود. برخی گزاره‌ها یک تصویر از یک رخداد را ارائه می‌دهند که می‌تواند افراد مختلفی را درگیر و ماندگار کند؛ اما از طرفی برخی از گزاره‌ها، حتی بدون غرض و منظور خاصی، مخاطب را به بیراهه می‌برد و چیزی را خلاف واقعیت نشان می‌دهند. علت هم این است که در توصیف، به‌دلیل بازبودن دست نویسنده و محدودنبودن کلمات، رشتۀ کلام از دست خارج شده و مطلب اصلی گم می‌شود.

دفاع مقدس ما هم نیاز به چنین تصویرسازی‌هایی دارد؛ تصویرهایی واقعی و به‌دور از توصیف. نویسندگان ما می‌توانند با تکیه بر توانایی‌های خود و بررسی مستندات موجود، تصویری از دفاع مقدس ارئه کنند که نتیجه‌اش چیزی جز تقویت روحیه و انگیزۀ وطن‌پرستی نباشد. برای تحقق این هدف باید از شعارزدگی دوری کنند؛ چراکه دفاع مقدس پتانسیل بسیار بالایی را ایجاد کرده و زمینۀ فعالیت گستردۀ آنان را در پرداختن به موضوعات مختلف فراهم کرده است. خلق آثار ادبی و هنری ارزشمند از دوران دفاع مقدس و ثبت و ضبط افتخارات این دوران و انتقال آن به نسل‌های بعدی از طریق هنر و ادبیات، از جمله پنجره‌هایی بود که جنگ و دفاع مقدس به روی هنر و ادبیات باز کرد.

با توجه به اینکه ژانر جنگ در جهان مخاطبان زیادی دارد و بسیاری از بزرگان ادبیات دربارۀ جنگ حداقل یک اثر دارند، باید با دقت نظر بیشتری به این موضوع پرداخته شود. درست است که بیان روایتی از جنگ تخصص خاصی نمی‌خواهد، اما بیان آن به زبان مخاطب، نیازمند یک مهارت است؛ مهارتی که می‌تواند مخاطب را راغب و حتی معاند اصل ماجرا کند. به همین دلیل، حرف‌زدن از ادبیات جنگ برای نسلی که آن را نچشیده‌اند و میان هجمه‌ای بزرگ از تحریف‌ها و زخارف گوناگون قرار دارند، مهارت می‌خواهد و برای این مدعا باید از توصیفات اضافه چشم‌پوشی کرد.

آنچه در تصویرسازی از جنگ حائز اهمیت است، این است که می‌تواند بدون درنظرگرفتن شغل و تحصیلات و جایگاه اجتماعی مخاطبان، روحیه و انگیزۀ وطن‌پرستی را تقویت کرده و مفاهیمی همچون قهرمان، مرگ با عزت، دفاع مقدس و امثال این‌ها را به‌خوبی تبیین کند.

در این مبحث، جایی برای شعار و عرض‌اندام و به‌رخ‌کشیدن استعداد نیست، اینجا حرف از تصویر است، حرف از واقعیت است. جنگ هشت‌ساله هم صرفاً یک روایت نیست؛ یک دنیا روایت است که می‌توان از لحظه‌به‌لحظه‌اش نکات ارزشمندی را بدون اغراق بیان کرد و مخاطب را تحت‌تأثیر قرار داد. دفاع مقدس ما هنوز هم تصاویر زیبایی دارد که هیچ نویسنده‌ای به سراغ آن‌ها نرفته است. جوانان و نوجوان این دوره را هم نمی‌توان نادیده گرفت. نمی‌توان از بیان اتفاقاتی صرف‌نظر کرد که در کمتر از نیم‌قرن گذشته‌شان رخ داده است. هیچ‌کس نمی‌تواند منکر ضرورت آشنایی نوجوانان و جوانان امروزی با موضوعات دفاع مقدس شود. این آشنایی سبب می‌شود نوجوان امروزی در آینده، رویدادهایی را که در کشورش اتفاق می‌افتد، آگاهانه‌تر دنبال کند و تصویر خوبی از چگونگی پشتیبانی برادران و پدران و مادران از جنگ داشته باشد؛ همان طور که تصویر تاریخی از قرن بیستم، به تحلیل و بررسی رخدادهای بعدی و پیشگیری از آن کمک می‌کند.

با توجه به گذشت چند دهه از جنگ هشت‌ساله، متولیان این حوزه به بلوغ فکری واحدی رسیده‌اند و می‌توانند در این حوزه سرمایه‌گذاری‌های ارزشمندی کرده و نتیجۀ مطلوبی هم دریافت کنند. نویسندگان ما هم می‌توانند از مستندات معتبر و حتی شاهدان زنده‌ای که جنگ را به‌عینه دیده‌اند، استفاده کنند و با دانش و توانایی خود، تصویری واقعی را ارائه دهند که اگر این کار را نکنند، جنگ به روایت غربی‌ها نه‌تنها به نفع ما نیست، که تیشه به ریشۀ تمام تاریخچۀ ما می‌زند.

نظر بدهید