
بیانیه هیئت داوران بخش داستان و رمان بزرگسال
بسم الله الرحمن الرحیم
انقلاب اسلامی ایران تنها انقلاب مبتنی بر دین و اسلام و تنها انقلاب موفق و پیروز قرن بود؛ انقلاب شکوهمندی که خواست و دستاورد همۀ ملت ایران بود و به احیای دوبارۀ دین و ارزشها و کرامت انسانی کمک کرد. انقلابی که متأسفانه، بهسرعت زیر سایۀ جنگی تحمیلی و طولانی رفت و هنر و ادبیات برآمده از همین انقلاب هم نتوانست حق مطلبش را ادا کند؛ آنقدر که حتی به تحریف واقعیات دچار شد و جای خالی نویسندگان و سرایندگان و مستندنگاران انقلابی را ذهنهای بیمار و سیاه و قلبکنندگان حقیقت و وارونه جلوهدهندگان تاریخ پر کرد و این، کار هنرمندان و نویسندگان متعهد سرزمینمان را سختتر و سنگینتر کرده است؛ چراکه انقلاب بخش مهمی از تاریخ پرفرازونشیب کشورمان است و نویسندۀ متعهد و دغدغهمند نمیتواند به آنچه در کشورش روی داده، اهمیت ندهد. او باید بهدور از هرگونه تحریف و تطهیر، از سوژههای دمدستی و تکراری، به چیستی و چرایی و چگونگی انقلاب برسد.
ماندگاری وقایع تاریخی به اندازۀ طول عمر آدمی است؛ اما وقتی در قالب داستان و رمان روایت شود، چون با جان و اندیشه و احساس مخاطب سروکار دارد، اثرگذاری و ماندگاری آن صدچندان میشود.
هیئت داوران بخش داستان و رمان بزرگسال دومین دورۀ جایزۀ ادبی شهید اندرزگو، متشکل از خانمها راضیه تجار و وجیهه سامانی و دکتر حسین زحمتکش، ضمن تقدیر و تشکر از همۀ ناشران و نویسندگان برای حرکت در مسیر ماندگاری این دستاورد بزرگ، اعلام میکند بعد از بررسی و مطالعۀ دقیق همۀ آثاری که برابر با سیاستها و اهداف جایزه به این مسابقه راه یافته بودند، با پشتسرگذاشتن ساعتها نقد و نظر و دفاع تکتک داوران، سرانجام در جلسۀ نهایی، با پنج اثر برگزیدۀ زیر همراه شدند:
با ماتی خان تا دوران سیاه پهلوی اول رفتیم. تا کنار قوم نجیب و غیور ترکمن و اسکان اجباریشان در منطقۀ مرزی حاشیۀ رود اترک و از دفاع شرافتمندانهشان از عفت و حجاب بانوان خواندیم.
با چهلویکم رفتیم تا فاجعۀ مسجد گوهرشاد و بهخاکوخون کشیدهشدن مردان و زنانی که حاضر نشدند ناموس این مملکت را به حراج بگذارند و بر سر شرفشان معامله کنند.
با جامانده از پسر رفتیم به سال 1342، سال آبستن حوادث بزرگ و تماشاگر تقابل پدر و پسری شدیم که میخواستند ویرانهها را از نو بسازند؛ اما سهراب این بار قربانی نمیشود و پدر را از تاریکی شک و ظلمت رهایی میبخشد.
با بینام پدر همراه با یکی از تیمسارهای فاسد رژیم شاه و عامل مستقیم انگلیس و مؤسس انجمن بهایی رفتیم تا غائلۀ سرکوب کردها و قاچاق مواد مخدر؛ اما این بار دست سرنوشت، پدر و فرزندی ناآگاه از هم را با اتفاقاتی شگرف روبهروی هم قرار داد.
و با تشریف همپای حرکت انقلابی مردم شهر همدان در آذر 1357، برای درک و تشرف به ساحت قدسی حضرت ولیعصرf آماده شدیم و قدم به قدم با شخصیت داستان به سیر آفاق و انفس پرداختیم تا از حقیقت بگوییم و به حقیقت برسیم. و چه چیزی حقیقیتر از بشارت ظهور.
امید اینکه این انقلاب زمینهساز انقلاب جهانی حضرتش باشد و متصل به دوران شکوهمند و روشنی که بسیار نزدیک است، انشاءالله.
سرداور بخش داستان و رمان بزرگسال، وجیهه سامانی
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته