رونمایی سه عنوان از کتاب‌های نشر راه یار برگزار شد
پنجشنبه 21 ارديبهشت 1402

رونمایی سه عنوان از کتاب‌های نشر راه یار برگزار شد

مراسم رونمایی از سه عنوان کتاب نشر راه یار، «دایکه‌کان ایستاده‌اند»، «خیرالنسا» و «گردان نانواها» با حضور نویسندگان آثار پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی،  مراسم رونمایی از سه عنوان کتاب نشر راه یار، «دایکه‌کان ایستاده‌اند»، «خیرالنسا» و «گردان نانواها» با حضور نویسندگان آثار پنجشنبه 21 اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد. فضای بومی کتاب‌ها باید حفظ شود زهره یزدان‌پناه، نویسنده کتاب «دایکه‌کان ایستاده‌اند» در این نشست بیان کرد: ایده این کتاب را کسی به من سفارش یا پیشنهاد نداد و این کتاب سال‌ها جزو دغدغه‌های ذهنی من بود. در طول سال‌های دفاع مقدس، منطقه بزرگی از کشور شامل غرب و جنوب درگیر جنگ بودند؛ اما طی سال‌ها فعالیت اجتماعی متوجه شدم منطقه غرب مظلومیت مضاعفی دارد؛ زیرا غرب هم مورد هجوم مرزی رژیم بعث بود، هم حضور منافقان را تحمل می‌کرد، هم حضور دموکرات و کومله را. همچنین به عنوان یک منطقه مرزنشین از لحاظ معیشتی محرومیت خاصی داشت. همه اینها باعث شد تا مظلومیت غرب مضاعف شود و خیلی دلم می‌خواست درباره این منطقه کار کنم. همچنین کتب زیادی درباره جنوب تولید شده بود؛ اما غرب مغفول مانده بود. یزدان‌پناه ادامه داد: بنابراین به سراغ موضوع پشتیبانی زنان غرب کشور از جنگ رفتم. چون بانوان این منطقه نقش عظیمی داشتند. در جریان این کتاب به طور حضوری به منطقه غرب می‌رفتم و برای پژوهش‌هایم بازدید میدانی می‌کردم. در میان تولید این کتاب، اعزام من به سوریه پیش آمد و سه سال و نیم نگارش این اثر متوقف شد. به محض اتمام نگارش کتاب سوریه به سراغ این کار بازگشتم و سال پیش زمستان منتشر شد.

نویسنده «دایکه‌کان ایستاده‌اند» با اشاره به اهمیت جایگاه گویش در کتاب‌ها و آثار ادبی گفت: هر کتابی که نوشته می‌شود، مربوط به هر منطقه‌ای که هست، باید فضای بومی‌اش در کتاب حفظ شود و یکی از مواردی که بومی بودن منطقه را حفظ می‌کند، گویش است. من سعی کردم متن را متن رسمی فارسی بنویسم؛ اما گویش‌های منطقه را رعایت کنم. به همین دلیل سه منطقه کردنشین را به کردی نوشتم. اما در بخش آذریایجان غربی گویش را به زبان ترکی نوشتم. حتی کوشیدم جزییات و تفاوت‌های میان گویش‌های این منطقه را رعایت کنم. یزدان‌پناه در پایان گفت: یکی از تاسفات من این است که با وجود گذشت چهل سال از انقلاب و با وجود این همه سازمان عریض و طویل فرهنگی، برای این مردم کاری انجام نشده است. من وقتی سراغ این مردم رفتم، می‌گفتند یا کسی سراغ ما نیامده یا اگر کسی آمده، ما چیزی ندیدیم که تولید شود. به همین دلیل وقتی کتابم چاپ شد، بلافاصله از طریق افرادی که در هر استان معین کرده بودم، کتاب را به دست مردم منطقه رساندم که بسیار خوشال شدند. اما اتفاقی که در این میان افتاد که باعث تاسف من شد، بعضی از راوی‌ها از دنیا رفتند و نتیجه کار را ندیدند. خیرالنسا شبیه یک هسته پیشرفت بود در ادامه جلسه سمانه آتیه‌دوست، نویسنده کتاب «خیرالنسا» گفت: جمله‌ای را در کتاب «یک عاشقانه آرام» اثر نادر ابراهیمی خواندم که می‌گوید ساده بودن سطحی بودن نیست. من این جمله را در یک زن روستایی مسلمان ایرانی دیدم و نوشتم که این زن خیرالنسا بود. او پر از سادگی و صمیمیت بود؛ ولی در عین حال سطحی نبود. چرا میگویم سطحی نیست؟ چون ما با روایت زندگی این بانو به جنگ یک سری از کلیشه‌ها می‌ر‌ویم که در فضای امروز وجود دارد. خیرالنسا در خانواده‌ای کاملا ساده و متدین و روستایی بزرگ شد و با مشکلات بسیاری زندگی‌اش را گذراند؛ ولی در عین حال ویژگی‌های شخصتی خاصی دارد. این ویژگی‌ها همه مربوط به قبل از انقلاب است در زمانی که زن‌ها فرصت اثرگذاری اجتماعی نداشته‌اند.

آتیه‌دوست ادامه داد: در دوران انقلاب این ویژگی‌های شخصتی خیرالنسا بروز و ظهور می‌یابد و باعث می‌شود اثرگذاری اجتماعی پررنگی داشته باشد. زنی که در حاشیه بود، انقلاب او را وارد متن و مرکز فعالیت‌ها کرد. تا جایی که طی هشت سال جنگ در روستای صدخرو سبزوار به همراه زنان دیگر از رزمندگان پشتیبانی کردند. زنان صدخرو به مدیریت خیرالنسا یک کارخانه تولیدی برای جبهه راه انداختند که یک قلمش نان بود. این نویسنده افزود: خیرالنسا شبیه یک هسته پیشرفت بود و آدمی بود که می‌توانست آدم‌های اطرافش را با خود همراه و ظرفیت‌هایشان را شکوفا کند. داریم از زنی صحبت می‌کنیم که پیش از انقلاب حرفی از او در میان نبود. در این جلسه محمدتقی رهایی، محقق کتاب گردان نانواها» گفت: بیشتر مطالعاتی که این دوره در خصوص جنگ انجام شده، بیشتر از زبان نخبگان و متخصصان بوده. در حالی که در دوران انقلاب و دفاع مقدس هزاران هسته مردمی فعال بودند و در حوزه‌های مختلف کار می‌کردند؛ اما هیچ روایتی از اینها وجود ندارد یا بسیار کم است. تمام مردم خانوک از حاج قاسم خاطره دارند.

رهایی درباره آغاز نگارش این کتاب گفت: من سال ۹۵ در حوزه پشتیبانی جنگ تحقیقاتی را شروع کرده بودم که یکی از این موضوعات گردان نانواهای روستای خانوک بود. به همراه آقای رحیمی به این روستا رفتیم و مصاحبه کردیم و در قالب مستند «چریک پیر» به خروجی تصویری رسید. اما تحقیقاتش برای رسیدن به کتاب ناقص بود. توفیق شد سال ۹۹ مقطعی را به همان روستا رفتم و با مادران شهدا و اهالی خانوک انجام دادم. خانم ملکی هم زحمت تدوین کتاب را کشیدند. رهایی بیان کرد: حین رفت و آمد به این منطقه دیدیم فقط بحث نان پختن برای ایام دفاع مقدس نبوده و روایت‌های مختلفی در دیگر عرصه‌ها هم وجود دارد؛ چراکه اینها از پیش از انقلاب در عرصه مبارزه مشغول بوده‌اند تا جایی که آن منطقه به قم دوم معروف بوده. تمام این مردم از حاج قاسم خاطره داشتند.

نظر بدهید