
محمدرضا سرشار:
«ملداش» یک داستان بلند است
محمدرضا سرشار در حاشیه نشست نقد و بررسی کتاب «ملداش» گفت: ما در ادبیات معاصر خودمان بیشتر از ۲۰ رمان نداریم. در ایران داستانی را که از ۵۰ هزار کلمه بیشتر شود رمان میخوانند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، محمدرضا سرشار در حاشیه نشست نقد و بررسی کتاب «ملداش»، به تفاوت بین رمان و داستان بلند پرداخت و گفت: «ملداش» یک داستان بلند است و رمان نیست. رمان سبک و قاعده و قالب خودش را دارد. به ضرس قاطع میتوان گفت ما در ادبیات معاصر خودمان بیشتر از ۲۰ رمان نداریم. در ایران داستانی را که از ۵۰ هزار کلمه بیشتر شود رمان میخوانند. رمان سختی و تأملات و ظرافتهای خاص خودش را دارد و ساختارش یپچیدهتر است.
سرشار با مفید خواندن نقد در ادبیات و عرصههای مختلف نویسندگی گفت: یک نویسنده نباید از نقد بترسد. منتقد هم نباید از ناراحتی نویسنده از شنیدن نقدش بترسد. نقد برای ادبیات یک کشور مفید و خیر است. البته این نکته هم لازم است که بگوییم نمایشگاه جای نقد آثار نیست. اصولا ناشران به دنبال فروش بیشتر هستند و نقدهای مورد نظرشان، منوط به فروش بیشتر است.
وی با انتقاد به شخصیتها و جریانهای شبه روشنفکری که بعداز مشروطه چهره جامعه روحانیت را به دروغ مخدوش کردند گفت: از زمان مشروطه به بعد ادبیات ما به دست افرادی افتاد که فقط مهارت نوشتن داشتند و تحت تأثیر آثار ترجمهای قضاوتهای غلطی از آثار وطنی کردند. شبهروشنفکران ما هم قالب و هم درونمایه داستان را از غربیان گرفتند. شما ببینید خود غربیان عصر قرونوسطا را چگونه سیاه نشان دادند. آنطور که روشنفکران غربی از قرون وسطا قلم زدند، همه با کشیش و جامعه روحانیت مسیحی ضد شدند. شبکه روشنفکران ایرانی هم به تقلید از غربیان جامعه روحانیت را سیاه نشان دادند. کجای دین اسلام دادگاههای تفتیش عقاید وجود داشت؟ بعد از مشروطه یک کتاب معقولانه درباره روحانیت ننوشتند.