
پروندۀ ویژه
گفتوگوی مجله شیرازه کتاب با داوران دومین جایزه شهید اندرزگو
دومین دورۀ جایزۀ ادبی شهید اندرزگو با هدف روشنگری دربارۀ حقایق دورۀ پهلوی و مقابله با تحریف تاریخ و تطهیر پهلویها در آذرماه ۱۴۰۰ برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، رویکرد جایزۀ ادبی شهید اندرزگو بیان حقایق درباره دوره منحوس پهلوی است. داوری دومین دورۀ این جایزه را متخصصان حاضر در این عرصه همچون؛ «حامد اشتری »، «سنا ثقفی»، «مهدی کرد فیروزجایی»، «وجیهه سامانی »، «راضیه تجار»، «حسین زحمتکش زنجانی»، «مهدی اسلامی»، «جعفر مرادحاصلی» و «سعید فخرزاده» برعهده داشتند که در ادامه میتوانید گفتوگوی مجله شیرازه کتاب با آنها را بخوانید.
مسئلهای ماندگار میشود که روایت شود
حامد اشتری نویسندۀ موفق کتاب قربانی طهران است که پس از درخشش این اثر، دو کتاب دیگر را با عناوین من از گاوی که لگد میزند میترسم و هِلو برادر روانۀ بازار نشر کرده است. او در جایگاه داور بخش کودک و نوجوان دومین دورۀ جایزۀ ادبی شهید اندرزگو، اهمیت روایت تاریخ انقلاب و قبل از انقلاب برای نسل جدید را به اهمیت روایت مرتبط کرده و گفت: «جایگاه روایت در دنیای امروز، این است که هر مفهوم و مسئلهای را که میخواهند ماندگار کنند و اقشار مختلف مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، حتماً باید روایت شود. همچنین، کسانی که میتوانند با دیگران صحبت و ارتباط برقرار کنند، باید بلد باشند روایتگری کنند. پس روایتگری در دنیای امروزی، جزئی لاینفک است. مقالهها و کتابهای خوبی در زمینۀ تاریخ داریم؛ اما بسیاری از اینها چون مخاطبان خاص دارد، در کتابخانهها خاک میخورد. این محتوا وقتی بهصورت روایت درآید، به دست عموم مردم و اقشار مختلف میرسد و همه میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. داستان از گونههایی است که قطعاً هم جالب توجه است، هم بیشترین میزان تأثیرگذاری بر مخاطبان و ارتباطگیری با آنها را دارد.»
اشتری دربارۀ ملاک ارزیابی آثار برگزیده در این دوره گفت: «یکی اهداف جایزه، بازنمایی واقعی و بهدور از تحریف و اغراق جریانات زمان پهلوی بود. قرار بر این بود که آثاری برگزیده شوند که اولاً، استانداردهای لازم کیفی را در روایتگری و داستانپردازی داشته باشند و ثانیاً، تناسب محتوایی با این جشنواره داشته باشند.»
سرداور بخش کودک و نوجوان جایزۀ شهید اندرزگو با اشاره به اینکه آثار رسیده به این دوره از جایزه، مختلف و متناسب با زبان فعلی کودک و نوجوان بود، گفت: «ما آثاری داشتیم که نویسنده کاملاً توانسته بود مناسبات نوجوان پسر و مدرسهای را که در آن رفتوآمد میکند، دربیاورد. آثاری هم داشتیم که تلاش کمتری کرده بودند و در زمینۀ فضاسازی و درک نیازهای نوجوان امروز و فضایی که او در آن تنفس میکند، کمکاری کرده بودند. طبیعتاً آثاری که به دورۀ نهایی راه پیدا کردهاند، آثاری بودند که در مقایسه با دیگر آثار، استانداردهای مطلوبتری داشتند. آنچه تا حالا تولید شده، بسیار کم است. اگر بخواهیم درصدی حساب کنیم، یکدرصد نیاز نسل جوان را پوشش میدهد. با وجود ترجمههای مختلف و غیرمتناسب در فضای رمان نوجوان، جا دارد حداقل با همین تعداد نیرو و ساختار و سختافزار و نرمافزاری که در جبهۀ فرهنگی انقلاب وجود دارد، ده برابر این میزان اثر تولید شود.»
اشتری با اشاره به اینکه وقتی سراغ روایتگری، داستانپردازی، ماجراپردازی و داستاننویسی میرویم، خیلی از چیزهایی که روایت میشود، جذابیت خاصی ندارد، افزود: «این راوی و داستانگو است که با خلق درام و با داستانپردازیاش به آن موضوع ضریب میدهد و جذابش میکند. این مقوله جدا از مقولههای دیگر نیست. تعداد مسائلی که ممکن است ذاتاً برای نوجوان مسئله و سوژۀ جذابی داشته باشد، بسیار کم است. این هنر داستاننویس و روایتکننده است که باعث میشود مسائلی که برای این قشر مهم و مفید است، جذاب و داستانی جلوه کند.»
این نویسنده با بیان اینکه ما برای موفقیت آثار، باید درک صحیحی از تفکر کودک و نوجوان داشته باشیم و به چند آیتم نیاز داریم، افزود: «باید فرایند تفکر و نگاهکردن نوجوانان را به دنیا بدانیم و بشناسیم. در عین حال، دقت کنیم این سیستم لزوماً سیستم چهل یا پنجاه سال پیش نیست و با توجه به تغییرات دنیای مدرن، ممکن است این فرایند در آنها متفاوت شده باشد. فضایی که نوجوان در آن تنفس میکند و اِلمانهایی که با آن ارتباط میگیرد، میتواند قلاب شود و نوجوان را همراه خودش بکشد. در یک رمانِ نوجوان هم باید اینها در نظر گرفته شود. هرکدام از اینها که لنگ بزند، اثر ما یکی از چرخهایش را از دست میدهد و یکی از آن مواد لازم را که اثر را تکمیل میکند تا موجود ناقصی به وجود نیاید، از دست خواهد رفت.»
سرداور بخش کودک و نوجوان مهمترین ویژگی را که یک اثر بتواند توجه نسل جدید را جلب کند، جذابیت داستانی و قدرت قصهگویی دانست و افزود: «قدرت پرداخت واقعی شخصیت بسیار مهم است. وقتی نویسنده بتواند شخصیت نوجوانی را خلق کند که مسئله و ماجرا دارد و با زبانی صحبت کند که برای نوجوان مفهوم است، باعث جذابیت اثر خواهد شد.»
وی آثار تولیدشده در این دوره از جایزۀ شهید اندرزگو را اینطور ارزیابی کرد و گفت: «اولاً، من حرکت ادبیات انقلاب را روبهجلو میبینم. به نظرم، هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی روبهجلو هستیم. آثاری که امسال دیدیم، یک خصوصیت داشت: استعدادهای جدیدی در نویسندگی داریم که توانستهاند گوی سبقت را از پیشکسوتها بربایند. نویسندگان نوقلم در داستاننویسی و رماننویسی پا به این عرصه گذاشته و توانستهاند آثاری خلق کنند که بسیاری اوقات، از آثار پیشکسوتان پیشی گرفته است. این نشان میدهد که افق روشنی پیش روی ماست.»
**
نوجوان باید بتواند با آثار همذاتپنداری کند
سنا ثقفی، کارشناس ارشد ادبیات کودکان و پژوهشگر دینی که داوری بخش داستان کودک و نوجوان جایزۀ اندرزگو را به عهده داشت، دربارۀ اهمیت روایت تاریخ انقلاب و قبل از انقلاب گفت: «تاریخ و گذشته میتواند ریشههای کودک را شکل بدهد و آن را محکم کند. علیالخصوص، زمانی که این موضوع در ساختار و قالبی مثل انقلاب قرار بگیرد، میتواند هویت دینی بچهها را تقویت کند. ریشههای ملی و دینی کودکان و نوجوانان، با روایت انقلاب و الگوسازی از شخصیتهایی مثل امام یا کسانی که در انقلاب نقشی داشتهاند، تقویت میشود. این کار برای نوجوان بیشتر امکانپذیر است؛ چون نوجوان درک زمانی دارد و میتواند تاریخ را درک کند و بفهمد؛ ولی سختی این کار برای کودک بیشتر است.»
وی با اشاره به اینکه آثار ارسالشده به این جشنواره، از چند بُعد بررسی شدهاند، گفت: «معیار ما برای انتخاب آثار در وهلۀ اول، محتوا بود. با این لنز و عینک وارد شدیم و کتابها را خواندیم که آیا نگاه و محتوایی در کتاب وجود دارد که متناسب با نیاز و سطح فهم نوجوان و کودک باشد؟ آیا آنچه از یک کتاب توقع میرود، به کودک و نوجوان منتقل میشود؟ بعضاً موضوعاتی مربوط به مبارزه داشتیم و هیچ رنگ و بویی از انقلاب در آن اثر نبود. ما از لحاظ محتوایی و ساختاری، آثار را بررسی کردیم که این داستانی که جلوی ماست، ساختارش چه شکلی است، پیرنگش درست شکل گرفته، یا شروع و پایانش چطور است و چقدر تعلیق و گرهگشایی دارد. در آثار کودک و نوجوان بهلحاظ زبانی، سهلانگاریهای زیادی میبینیم. یکی از ملاکهای من بحث زبان بود. سادگی و سهل و ممتنع بودن زبان در بعضی از این آثار برگزیده، خیلی خوب و درست شکل گرفته بود. در این دوره، کارهای خیلی خوبی انجام شده بود؛ یعنی در آثار برگزیده حرکتی روبهرشد و فزاینده داشتیم؛ مخصوصاً در بخش رمان نوجوان که آثار ترجمهای در حال یکهتازی هستند؛ اما بعضی از این آثار بهخوبی میتوانستند با آثار جهانی و ترجمهای رقابت کنند.»
وی در خصوص نزدیکی قلم نویسندگان به ادبیات رایج این گروه سنی گفت: «بعضی از کتابها در بحث زبان و ساختار ضعیف بود و با آنچه علاقه و نیاز و دغدغۀ کودک و نوجوان است، فاصله داشت؛ اما در بخش نوجوان، حرکتهای خیلی خوبی صورت گرفته بود. انگار دغدغۀ نوجوان و مسائلی را که برای نوجوان امروزی جالب است، نویسندههای ما کمکم دارند میشناسند و در حال قدمگذاشتن در آن مسیر هستند.»
ثقفی با بیان اینکه آثار تولیدشده در بخش کودک و نوجوان تأمینکنندۀ نیاز آنها نیست، گفت: «وقتی ما کودک و نوجوان را در یک دسته فرض میکنیم، این میتواند آسیبهایی داشته باشد؛ کمااینکه در آثار این حوزه داشته است. نوجوان درک زمانی دارد و بهلحاظ ذهنی و فکری، قدرت تفکر و تشخیص تاریخ و اتفاقات گذشته و انسانهایی را که در گذشته بودهاند و در زمان حال نیستند، دارد؛ اما کودک درک زمانی ندارد. برای انتقال بحث انقلاب به کودک، یا مقابله با جریان تطهیر پهلوی در حوزۀ کودک، چطور باید وارد شد؟ بحث تاریخ برای کودک را باید بررسی کرد و در خصوص آن اندیشید. آثاری داشتیم که با یک سوژه، هم برای کودک نوشته شده بود، هم برای نوجوان. اینها صرفاً در زاویهدید یا حجمشان با هم متفاوت بودند؛ اما نگاهشان یکی بود. باید کودک و نوجوان را دو انسانی در نظر گرفت که در مراتب متفاوتی از زندگی قرار داشته و نیازها و اقتضاهای خاص خودشان را دارند. بعد، ببینیم که این نیازها چیست.»
ثقفی بیان کرد: «مهمترین ویژگی یک اثر برای جلبکردن توجه نسل جدید، دقیقاً به همان پارامترهایی برمیگردد که برای بررسی آثار به آن پرداختیم. ما بهلحاظ محتوایی، به سوژهای نیاز داریم که دغدغۀ نوجوان باشد؛ مثلاً ببینیم نوجوانها به کدامیک از عناصر زندگی امروزی توجه ویژهای میکنند؛ مثل رسانههای مختلف، بافتهای مختلف، چیزی که نوجوان بتواند با آن همذاتپنداری کند و اتفاق. یکی از ملاکها این بود که ماجراجویی داشته باشیم؛ چون نوجوان امروزی حوصلۀ پند و اندرز و نصیحت و سخنرانیهای انقلابی را ندارد؛ ولی با اتفاق و ماجرا همراه میشود و پیام انقلابی را هم میپذیرد. پس اولین چیزی که به نظرم مهم است، این است که سوژه و فضایی که انتخاب میکنیم و طرح و پیرنگی که میریزیم، متناسب با دغدغۀ نوجوان باشد.»
وی در پایان گفت: «ما کتاب برگزیده در حوزۀ کودک نداشتیم؛ هرچند تعداد اندکی کتاب در گروه سنی کودک بود که به دستمان رسید. علتش این است که ظرایف کودک و نوشتن برای این طیف، بعضاً سختتر از نوشتن برای نوجوان است و درآوردن ساختار و نگاهی که برای کودک فهمیدنی باشد و بتواند بهلحاظ فنی و تکنیکی درست دربیاید، خیلی سخت است. نویسندۀ کودک در حوزۀ روایت انقلاب، کار سختتری از نویسندۀ حوزۀ بزرگسال و نوجوان دارد. در حوزۀ کودک نیاز داریم بیشتر بنویسیم و بیشتر رشد کنیم.»
**
باید اینطور نگاه کنیم که یک نفر دنبال شنیدن قصه است
مهدی کرد فیروزجایی، نویسندۀ کتابهای افعیکشی و مُلداش، در خصوص اهمیت روایت تاریخ انقلاب و قبل از انقلاب گفت: «واقفیم که اهمیت این موضوع چیست؛ ولی زمان آن گذشته است که دربارۀ اهمیتش حرف بزنیم. همۀ ما میدانیم چه خبر است و چه کاری در حال انجام است. این نیاز وجود دارد که تطهیر دوران پهلوی برای نسل امروز، در گونههای مختلف مثل سینما و تلویزیون و طنز بررسی شود. اینها ابزارهایی هستند که باید به کار گرفته شوند. این مسئله مهم بوده و نیاز این دوره است و شکی در آن نیست. احساس میکنم زمان را برای تبیین اهمیت این موضوع از دست دادهایم. ما با مقولهای به نام روایت سروکار داریم. اگر بخواهیم برای هر کاری به نسل امروز بگوییم بر ما چه گذشت و چگونه این شرایط به دست آمد و بر آنانی که این شرایط را به دست آوردند، چه گذشت و چه کسانی بودند و چه ایدههایی داشتند و مبانی اعتقادیشان چه بود، نیاز داریم که متون ارزشمندی داشته باشیم و آنها بهمثابۀ یک مادر برای بقیۀ گونهها باشند. این مهم است و باید مدنظرمان باشد.»
داور بخش کودک و نوجوان جایزۀ شهید اندرزگو ملاک ارزیابی آثار برگزیده در این دوره را اینطور شرح داد: «در بخش نوجوان، وقتی بحث داستان و رمان مطرح است، فرم برایمان اهمیت دارد. فرم بهعنوان ابزاری که انتقال محتوا را بر عهده دارد، مهم است؛ منتها فرمی که محتوای خوب و در راستای سیاستهای جشنواره را منتقل کند. تقریباً همۀ آثار، هم از لحاظ محتوا قوی بودند، هم از لحاظ فرم. در این زمینه بعضی از آثار اذیت کردند و چندان ماجرای خوبی نداشتند؛ ولی بد هم نبودند. ما با آثار بد مواجه نبودیم.»
فیروزجایی ادامه داد: «خیلی از آثاری که ما مطالعه کردیم، شانه به شانۀ کتابهای موضوعی در بازار ادبیات کودک و نوجوان هستند. حتی برخی جلوتر از آنها بودند. برخی از آثار انصافاً قویتر بودند و در این دوره کم هم نبودند.»
داور دومین دورۀ جایزۀ اندرزگو اذعان کرد: «آثاری که تا به حال دربارۀ تاریخ انقلاب برای کودک و نوجوان تولید شده است، تأمینکنندۀ نیاز نسل جدید نیست. انقلاب اتفاقی بزرگ و گسترده بود. با اینکه کارهای خوبی نوشته شده و آدمهای زیاد و قوارهداری در این عرصه نوشتهاند، تعداد کارها مطابق با گستردگی این موضوع و اتفاقات و نیازهای فکری امروز جامعۀ ما نیست. باید خیلی بیشتر از این اثر تولید شود تا تأثیر بگذارد و حسی را نهادینه کند.»
فیروزجایی گفت: «مخاطبشناسی یکی از ویژگیهای یک نویسندۀ موفق است. او باید بداند برای چهکسی مینویسد و چطور باید برایش بنویسد. کار برای کودک و نوجوان زمانی موفق است که ماجرامحور باشد. نویسندۀ کودک و نوجوان باید این را درک کند که با مخاطب متفکری روبهرو است که با هدف فکر و تأمل سراغ اثر نمیرود؛ بلکه با مخاطب ماجراجویی مواجه است که میخواهد ماجراها را درک کند و از آن لذت ببرد. او نمیخواهد در مرحلۀ اول ببیند انقلاب چه بود یا چه نبود. باید اینطور نگاه کنیم که یک نفر بهدنبال شنیدن یک قصه است و باید برایش قصه بگوییم. اگر نویسنده این را درک نکند، موفق نیست و این موفقیت را من در این آثار میدیدم.»
داور جایزۀ شهید اندرزگو مهمترین ویژگی یک اثر را داشتن داستان خوب دانست و افزود: «یک اثر خوب باید از لحاظ شاخصههای داستان نوجوان، قوی باشد. اگر بخواهیم تاریخ را روایت کنیم، باید بهگونهای روایت کنیم که نوجوان امروزی بتواند با آن ارتباط برقرار کند. این کار از کسی برمیآید که تکنیکهای قصهگفتن را بلد باشد. متأسفانه، این دوره آثار خوبی داشتیم که بهلحاظ فرامتنی، مناسب سن نوجوان نبودند. اگر اینها لحاظ میشد، این کتابها بسیار موفقتر بودند. این ربطی به نویسنده ندارد و به ناشر مربوط است. البته نویسنده هم باید زیرکی به خرج دهد و با ناشری کار کند که کارش را تلف نکند.»
مهدی کرد فیروزجایی آثار این دوره از جایزۀ شهید اندرزگو را خوب ارزیابی کرد و افزود: «انصافاً برای آثار زحمت کشیده بودند؛ ولیکن ما در این زمینه، نیاز به آثار و نیروهای بیشتری داریم. ما آثار خوبی را مطالعه کردیم؛ منتها آثار کم هستند. این نیروها زحمت کشیدهاند. باید قدرشان را بدانیم و دستشان را ببوسیم؛ ولی هرچه نیروها بیشتر شوند، آثار با هم رقابت کرده و ارتقا پیدا میکنند.»
**
برای اینکه دربارۀ موضوعی بهدرستی بنویسیم، باید تحقیق و تجربۀ زیستی داشته باشیم
وجیهه سامانی که آثاری از جمله آن مرد با باران میآید و خواب باران را در کارنامۀ حرفهای خود دارد، دربارۀ اهمیت برگزاری جشنوارهای که به داستان انقلاب و روایت تاریخ قبل از انقلاب میپردازد گفت: «وقتی که پای جشنواره و رصدکردن آثار به میان میآید، موجی در بخش تولید، انتخاب موضوع، نویسندگان و ناشران ایجاد میشود. وقتی جشنوارهای برگزار میشود، اهمیت آن موضوع را میرساند و همین باعث ایجاد موجهایی در قلم نویسندگان و چاپ آثار میشود.»
سامانی در خصوص ملاکهای ارزیابی انتخاب آثار برتر افزود: «ما از منظر تکنیک و بحثهای حرفهای به کار نگاه میکنیم؛ یعنی باید حتماً اثری باشد که بهلحاظ فنی و حرفهای و تکنیک، کار شایستۀ دفاعی باشد؛ اما در کنار آن، به بحث محتوا هم به همان اندازه توجه میشود. در بحث محتوا و مضمون حواسمان بود که کار بهلحاظ ایده و سوژه، بدیع باشد و از منظر جدیدی به موضوع انقلاب نگاه کند و تکراری نباشد. سوژه خیلی برایمان مهم بود. به هر حال، با موضوعی سروکار داریم که ابتدا و انتها و فرجام کار برایمان همان اول لو رفته است؛ یعنی ما میدانیم انقلاب، انقلابی بوده که به پیروزی رسیده. پارامتر بعدی ما این بود که از دل این سوژۀ لورفته، ایدههای جذابی دربیاید و بتواند مخاطب را همراه کند؛ طوری که کتاب را زمین نگذارد. این به قدرت قلم و تفکر نویسنده برمیگردد.»
وی اشاره کرد: «نویسندۀ خوشفکر و خوشذوق از دل یک سوژۀ تکراری هم میتواند ایدهها و نگاههای جذاب و جدیدی را کشف کند. به هر حال، این دو پارامتر در بحث محتوا و مضمون خیلی مهم بود. پارامتر مهم دیگر، حرف کلی و پیام حاکم بر کلیت اثر بود.»
سامانی در خصوص ویژگی آثار ارسالشده به این دوره از جشنواره بیان کرد: «به نظرم در این دوره، هم تنوع موضوعی داشتیم، هم نویسندهها به نگاههای جدیدی در حوزۀ انقلاب رسیده و از دل آن، رمانها و داستانهای جذابی را بیرون کشیده بودند.»
داور جایزۀ شهید اندرزگو در ادامه گفت: «مهمترین آفتی که گریبان خیلی از نویسندهها را گرفته است، افتادن به ورطۀ تکرارینویسی و کلیشهنویسی است. برای اینکه دربارۀ موضوعی بهدرستی بنویسیم، یا باید تجربۀ زیستی داشته باشیم، یا تحقیقهای مطالعاتی. نویسندگان نوقلم با اولین سوژهای که به ذهنشان میرسد، دستبهقلم نشوند. ما از زیر موضوعات کلی هم میتوانیم موضوعات جدید و جذابی با زاویهدید خودمان بیرون بکشیم. انقلاب هم همین است. کلیات و سوژههای اولیهای که قرار بوده دربارهاش نوشته شود، نوشته شده. هنر ما این است که از این بهبعد، از دل این رویداد بزرگ، با نگاه و زاویهدید خودمان که باید با واقعیت و حقیقت هم منطبق باشد، سوژهها و داستانهای خودمان را بنویسیم. اینگونه میتوانیم مخاطب را با خود همراه کنیم. اصل حرفم این است که از کلیشهنویسی و تکرارینویسی باید پرهیز شود.»
سامانی رشد آثار مرتبط با انقلاب را خوب ارزیابی کرد و افزود: «کارهای خیلی خوبی به دست ما رسیده بود. فکر نمیکردم این حجم از داستان با موضوع انقلاب در این دوره نوشته شده باشد. فکر میکنم این جشنواره و جشنوارههای دیگر، مثل جشنوارۀ داستان انقلاب حوزۀ هنری، در روند افزایشی این آثار بیتأثیر نبوده است.»
این داور جشنواره با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ظرفیت پرداخت دارد و هنوز هم میتوانیم سوژههای نو پیدا کنیم، افزود: «انقلاب، به گفتۀ بزرگان انقلاب و کسانی که در بطنش حضور داشتهاند، خیلی سریع به وقوع پیوست. در هفت یا هشت ماه پایانی، سریع رخ داد و در آن بازه، فرصت نبود که کسی بخواهد دست به قلم ببرد. متأسفانه، دو سال بعد از وقوع انقلاب، زیر سایۀ جنگ تحمیلی رفتیم و تمام امکانات و استعدادها و تمام قوا، چه بهلحاظ سیاسی و نظامی و چه بهلحاظ فرهنگی، معطوف به دفاع مقدس شد که البته باید هم میشد و گریزی از آن نبود. ما آن فرصت طلایی را تقریباً از دست دادیم و بیشترِ کارها بهسمت دفاع مقدس متمایل شد. در نتیجۀ این مسئله، از انقلاب فاصله گرفتیم و مقداری در این حوزه کمکاری و اهمال شد.»
وی در ادامه اینطور گفت: «در این دوره، هنگام جمعبندی نهایی آثار، هم بهلحاظ کمی و هم بهلحاظ کیفی، آثار قابل توجهی در دست داشتیم. گاهی در بعضی از جشنوارهها، میگویند برگزیده نداریم و هیچ اثری حائز رتبۀ اول نشده؛ چون سطح کیفی آثار پایین است و داورها مجبورند امتیاز را ندهند. در این جشنواره، آنقدر کارهای خوب وجود داشت که برای جمعبندی نهایی، سهچهار ساعت هیئت داوران با هم گپوگفت و ارزیابی کردند تا چند کار را انتخاب کنند. برای خود من خیلی ارزشمند بود که کارهای خوب زیاد بود و من با خواندن خیلی از کارها لذت بردم؛ ولی خب مجبور بودیم از بینشان انتخاب کنیم.»
**
حوزۀ انقلاب ظرفیت پرداخت مطلوبی دارد
راضیه تجار، نویسندۀ آثار متعدد و موفق در حوزۀ ادبیات و مدرس داستاننویسی که در دومین جایزۀ ادبی شهید اندرزگو، داور بخش رمان و داستان بزرگسال بود، دربارۀ اهمیت برگزاری جشنوارهای که به داستان انقلاب و روایت تاریخ قبل از انقلاب بپردازد، گفت: «برگزاری این جشنواره بسیار مهم است؛ از این نظر که جایی که مسئولیت این کار را میپذیرد، باید برنامهریزی داشته باشد و راهکار نشان بدهد. همچنین، باید نقاط کور تاریخ را رصد و نویسنده را راهنمایی کند. نویسندگانی که راغباند، باید این مسئله دغدغهشان شود و در این زمینه کاوش بیشتری کرده و مطالعهشان را بیشتر کنند. بعد هم دست به خلق رمان و داستان کوتاه بزنند؛ چون گاهی، بعضی از جنبهها واقعاً مغفول واقع میشود. وقتی همین چیزی را که دربارۀ دورۀ پهلوی است بررسی میکنیم، میبینیم در دوران دانشآموزی ما، سکوت مطلقی در این زمینهها بوده و هیچ نوع نورافکن و روشنایی در این زمینهها وجود نداشت؛ لذا در این حوزه، گاهی صدا و حرف و سخنی، آن هم بهصورت خیلی روایی و گذرا و بدون اینکه مستنداتش دقیق باشد، در کتاب تاریخ میآمد و تمام میشد. اینکه جایی متولی این موضوع بشود، از این جهت خوب است که غفلت و خاموشی در این زمینه از بین میرود و باعث میشود چند صدایی ایجاد شود، نویسندگان حول این موضوع واحد جمع شوند و صداهای مختلف را بشنویم. به علاوه، خلأها به نوعی جبران و در این زمینهها کار میشود.»
وی در تأیید سیاستهای جشنوارۀ شهید اندرزگو گفت: «سیاست این جشنواره همین است. من در دورۀ قبلی هم جزو داوران بودم و اختتامیۀ این جشنواره یکی از اختتامیههایی بود که در ذهن من ماند. نه بهعنوان یک داور؛ بلکه احساس کردم خیلی از این جشنوارهها خوب اجرا نمیشوند؛ ولی اختتامیۀ این جشنواره خوشبختانه خوب بود و اهمیت این قضیه هم همان موقع مشهود بود. هرچه جلوتر میرویم، بیشتر میبینیم که هرچه در این زمینهها واکاوی و کاوش و چیزی نوشته شود، کم است.»
وی در ادامه گفت: «آنچه منظور ماست، دورۀ پهلوی اول و دوم است. اینها بخشهایی از تاریخ است که مغفول مانده و نسل جدید آن دورهها را کمتر میشناسد. اتفاقات بسیاری که مربوط به این دو دوره میشود، در حقیقت مغفول مانده و وقتی واکاوی میکنیم، میبینیم چقدر وقایع وجود دارد و میشود به هرکدام از این سوژههای ناب پرداخت. البته نه فقط بر اساس تخیل؛ بلکه مستندات و پژوهشهایی نیاز است که از حقایقی که وجود داشته، پشتیبانی کند. جایی که نیاز است، نویسنده از خلاقیتش استفاده کرده و رمان یا داستان کوتاه خلق میکند؛ چون وقتی به زبان هنر نزدیکتر بشود و نویسنده به بیان هنری برسد، یقیناً جذابیت کار بیشتر میشود و صرفاً یک تاریخ خشک نیست و تأثیر خودش را ویژهتر و بهتر بر اذهان مخاطبان میگذارد.»
داور بخش رمان بزرگسال جشنوارۀ شهید اندرزگو مهمترین ویژگی آثار این دوره از جشنواره را جذابیت و مستندبودن دانست و افزود: «آثار میبایست همۀ مشخصات یک رمان خوب را داشته باشند؛ به اضافۀ اینکه قصهای که در دل داستان است، برای ما مهم بود. این آثار، یک دوره و مقطع تاریخی را روشن و افشا میکنند که چه اتفاقاتی در آن مقطع تاریخی افتاده و چه پیامد و نتایجی داشته است. نویسنده این را به زبان هنر درآورده و سعی کرده است رمان ارائه بدهد، نه صرفاً خاطره یا زندگینامه.»
تجار ادامه داد: «نویسندههایی که قصد دارند در حوزۀ داستان انقلاب بنویسند، باید صاحب استعداد و قلم باشند؛ لذا نویسندهای که در این حوزه کار میکند، باید توانش را ارتقا دهد، زبان و نوع روایت را بداند و به عناصر داستان تسلط داشته باشد. او باید بداند که اگر میخواهد قصهای را روایت کند، چه کند که جذابیتهای لازم را، مخصوصاً برای نسل امروز و حتی نسل پیشین، داشته باشد.»
راضیه تجار رشد آثار مرتبط با انقلاب را در چند سال اخیر اینطور ارزیابی کرد: «آثار ارسالشده به این دوره، رضایتمندی ایجاد میکرد. داوران دلخوش بودند از اینکه آثاری را میدیدند که مجبور میشدند سر بودن یا نبودنشان بحث کنند. اگر نویسنده به آنچه مینویسد اعتقاد دارد، هم وجدانش راحت است، هم کاری که ارائه داده است در حقیقت زادۀ وجود نویسنده است. نورافکنی روی سوژهها و مقطع زمانی انداخته شده است. نویسنده مخیر است که سوژه و نوشتن را انتخاب کند یا نکند. اگر دلش با سوژه همراه است، بنویسد و خوب هم بنویسد.»
وی اشاره کرد: «حوزۀ انقلاب اسلامی بسیار ظرفیت پرداخت دارد؛ اما باید توجه کرد که موازیکاری و ضعیفنویسی نباید در میان باشد. قصد نویسندگان باید تکریم ذهن مخاطب هم باشد؛ یعنی هم از نظر محتوا، هم از نظر ساختار، هر خوراکی را به او ندهند؛ چون بعضی از آثار مثل کف روی آب میماند و حیف است. هم وقت نویسنده تلف میشود، هم وقت خواننده، هم در این شرایطی که اوضاع اقتصادی مناسب نیست، هزینهبر است.»
**
هرچه داستان قوی تر باشد، محتوا را بهتر میرساند
حسین زحمتکش زنجانی، نویسنده و پژوهشگر و کارشناس حوزۀ ادبیات و داور بخش رمان بزرگسال جایزۀ شهید اندرزگو، بیان کرد: «خیلی از فعالان فرهنگی تلاش میکنند که دوران رژیم گذشته را تطهیر کنند. به همین دلیل، جشنوارههایی که جهتگیریشان تطهیرزدایی پهلوی است، ارزش پیدا میکنند. در واقع، کار جشنوارههای اینچنینی این است که ارزشهایی را که بعضی برای آن دوران قائل هستند، از بین ببرند و ارزشهای انقلاب را نمایان کنند. این خیلی کار ارزشمندی است.»
وی در خصوص ملاک ارزیابی آثار برگزیده در این دوره از جشنوارۀ ادبی شهید اندرزگو بیان کرد: «ملاک ارزیابی این دوره، هم محتوای آثار از لحاظ تطهیرزدایی بوده، هم ارزشمندیشان از لحاظ فرهنگی، هم تازگی و بدیعبودن موضوع و محتوا. همچنین، آثار از نظر ادبی و توجهشان به عناصر داستانی باید در سطح مقبولی باشند.»
زحمتکش با اشاره به اینکه مهمترین ویژگی آثار این دوره، تازه و بدیعبودن از لحاظ محتوایی است، افزود: «نویسندگان دست روی موضوعاتی گذاشته بودند که قبلاً به آنها پرداخته نشده بود. بدیعبودن موضوعات در آثار این جشنواره خیلی چشمگیر بود. اینکه نویسندگان داستاننویس و با عناصر داستانی آشنا باشند، بسیار ارزشمند است؛ چون آثار داستانی هرچه قویتر نوشته شوند، میتوانند محتوا را بهتر برسانند. اثر اگر نتواند با سبک ادبیات روز حرکت کند، نمیتواند در سطح جامعه مطرح شود. بنابراین، هم ارزشمندبودن و مفیدبودن اثر مهم است، هم اینکه نویسندگان ما با متد روز داستاننویسی آشنا باشند و به عناصر داستانی توجه کنند.»
وی با اشاره به اینکه آثار مرتبط با انقلاب در سالهای اخیر رشد خوبی کرده است، گفت: «ما قبلاً آثار خیلی کمتری داشتیم. هرچه اثر داستانی و ادبی بوده، قشر روشنفکر و کسانی که دور از ارزشها و هنجارهای ما بودهاند، نوشتهاند. اما این مسئله جنبۀ منفی هم دارد: خیلی از کارها قوی نیستند. در واقع، متناسب با عناصر داستانی نیستند؛ یعنی کارهایی هستند که بهلحاظ محتوایی مفیدند؛ اما بهلحاظ تکنیکی، قوی نیستند و باید روی این قضیه کار شود.»
زحمتکش با بیان اینکه موضوع انقلاب اسلامی با گذشت بیش از چهل سال، همچنان سوژههای فراوانی دارد، افزود: «انقلاب حرکتی همهجانبه و سیاسی بود؛ علاوه بر اینکه ابعاد فرهنگی، دینی، اقتصادی و نظامی هم داشت. واقعاً جا دارد که به همۀ اینها پرداخته شود. جای رمانهایی که به بُعد سیاسی یا نظامی انقلاب بپردازند، خالی است. در چند سال اخیر، بیشتر توجه ما در رمانها به مسائل فرهنگی بود. اگر سراغ محورهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و محورهایی برویم که کمتر روی آن کار شده است، بهتر است.»
حضور مردم در انقلاب اسلامی سراسری بود
مهدی اسلامی، معاون پژوهشی مرکز پژوهشهای سیاسی و اسناد تاریخی، در پاسخ به سؤال خبرنگار شیرازۀ کتاب مبنی بر اهمیت برگزاری جشنوارهای با محوریت روایت تاریخ انقلاب گفت: «چندی قبل، اندیشکدهای آمریکایی گفته بود: "در جنگهای فردا، برنده کسی نیست که بمب دارد؛ بلکه کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد." متأسفانه، ما در روایت تاریخ انقلاب خیلی کمکاری کردهایم و در مقابل، دشمن تلاش فوقالعادهای کرده است. رسانههای متعلق به سلطنتطلبانی با کارنامهای سراسر در تضاد با دموکراسی، تصویری وارونه از دورۀ دیکتاتوری پهلوی ارائه میدهند و نظام مردمسالار جمهوری اسلامی را متهم به دیکتاتوری میکنند. برای صیانت از آرمانهای ملی و اسلامیمان، باید در این جنگ شناختی و رسانهای، از وضع فعلی که حتی تدافعی هم نیست، بهسرعت به موضع تهاجمی دست پیدا کنیم. در این جنگ، تولید معنا و محتوا و تبیین آن در زمان مناسب با روایت اول و جذاب و هنرمندانه موضوعیت دارد و این جزو همان مواردی است که قرآن کریم دربارۀ آن تشویق به "سارعوا"، "سابقوا" و "فاستبقوا" کرده است.»
وی دربارۀ ملاکهای ارزیابی برای انتخاب اثر در این دوره از جایزه گفت: «یکی از نکات اصلی، داشتن مخاطب عام بود. همچنین، داشتن روایتی که حرفهای نو زده و ادبیاتی روان و مستند و دقیق از عملکرد خاندان پهلوی در آن مشهود باشد. کارهای دارای ادبیات پژوهشی و دانشگاهی، خارج از دایرۀ گزینش قرار میگرفت؛ اما انحصار در روایت انقلاب اسلامی ملاک نبود. برخی آثار که بخش اندکی از آن مربوط به پیش از 22بهمن1357 بود، بهدلیل ارائۀ روایتی جذاب و معتبر از مقطع مدنظر جشنواره، به مراحل نهایی راه یافتند.»
داور بخش روایت تاریخی جایزۀ شهید اندرزگو، مهمترین ویژگی آثار رسیده به این دوره را اینطور شرح داد: «ورود راویان حاضر در انقلاب اسلامی که پایتختنشین نبودند، به نظرم بیش از گذشته بود. این اتفاق میمونی است؛ زیرا بخشی از جنایات رژیم پهلوی، زمینخواری و کشتار مردم نقاط مختلف میهن است که از مرکز فاصله داشتند. به همین دلیل، حضور مردم در انقلاب اسلامی، سراسری بود و منحصر به ساکنان تهران نبود.»
وی تلاش پژوهشگران و راویان را در زمینۀ پرداخت به خلأهای موجود در این حوزه اینطور ارزیابی کرد: «اگر تصویرسازی وارونه از مقطع کودتای سیاه تا انقلاب اسلامی که در سالهای اخیر سرعت گرفته، دچار شکست در عملیات روانی خود بشود، معلوم میشود که ما خلأها را پوشش دادهایم؛ در غیر این صورت، هنوز فاصلۀ زیادی تا رسیدن به نقطۀ مطلوب داریم.»
وی گفت: «اگر تنها به اسناد رسمی بهجایمانده از رژیم پهلوی، از جمله اسناد ساواک نگاه کنیم، آنها را مملو از نکات مهمی مییابیم که حتی گاهی برای بسیاری از پژوهشگران این عرصه نیز تازگی دارد. ما چه در حوزۀ تاریخ شفاهی و چه در حوزۀ روایت متکی بر اسناد، میتوانیم شاهد آثار متعدد و جذابی باشیم که بازار فروش داشته باشند. تنها کافی است که نهادهای مسئول در این حوزه کمی همدلانهتر عمل کنند و اهمیت جهاد در عرصۀ جنگ روایتها نیز برای کسانی که در این حوزه استعداد دارند، مشخص شود.»
**
در این دوره، چهرۀ واقعی پهلویها افشا شد
جعفر مرادحاصلی، پژوهشگر و کارشناس حوزۀ تاریخ، دربارۀ اهمیت برگزاری جشنوارهای که به داستان انقلاب بپردازد، گفت: «اهمیت این موضوع بهعلت جریانی است که این چند سال اخیر، در نشر کتابهای تاریخی ایجاد شده و آن هم به نوعی تطهیر حکومت پهلوی است. کتابهای زیادی با این موضوع نوشته شده است که حکومت پهلوی را از همۀ اقدامات سیاه و کشتارها و سرکوب مخالفان و بگیروببندها و وضعیت ناگواری که در آن دوره حاکم بوده، مبرا میکند. جایزۀ شهید اندرزگو حول این موضوع شکل گرفته تا از آثاری حمایت کند که به این روایت خدشه وارد کرده و سعی میکنند تصویر دیگری از عصر پهلوی را برای ما ترسیم کنند. این جایزه میخواهد نوعی روایت تاریخی را به چالش بکشد و تفسیر دیگری از عصر پهلوی ارائه دهد که محور آن بهجای تطهیر پهلویها، ستیز با آنهاست.»
مرادحاصلی ملاک ارزیابی و انتخاب آثار را در دومین دوره از جایزۀ شهید اندرزگو اینطور تشریح کرد: «ما فرمی را طراحی کرده بودیم و طبق آن، آثاری را که به دبیرخانه رسیده بودند، ارزیابی میکردیم. فرم به نوعی بود که ارزیابی کمی و کیفی کتابها را مدنظر داشت و طبق آن، کتابها را بررسی کردیم. اولین شاخص ما موضوع کتابها بود.»
وی با بیان اینکه موضوع اصلی کتابهای بررسیشده ستیز با پهلویها بود، اضافه کرد: «دومین نکتهای که در این کتابها خیلی به دنبالشان میگشتیم، بحث کتابها بود. سعی میکردیم کتابهایی را بیشتر بررسی کنیم که مخاطبان عام را در نظر گرفته باشند. به همین دلیل، کتابهایی را که بار پژوهشی و آکادمیک داشتند، بررسی نمیکردیم. جز این دو شاخص مهم، شاخصهای دیگری هم در نظر داشتیم؛ مثل اهمیت موضوع و اولویت و ضرورت موضوع کتابها. هرکدام از آثار که اهمیت و ضرورت و اولویت بیشتری داشت، در اولویت انتخاب قرار میگرفتند. همچنین، جذابیت عنوان کتابها و محتوا و قلمشان را نیز در نظر میگرفتیم و سعی کردیم بر مجموعۀ اینها از نظر کیفی و کمی توجه کنیم.»
داور این بخش از جایزۀ ادبی شهید اندرزگو، ویژگی مهم آثار ارسالشده به این دوره را پرداخت دغدغهمند به موضوع دانسته و افزود: «عمدۀ کتابهایی که به دبیرخانه رسیدهاند، این دغدغه را داشته و توانسته بودند روایتی از عصر پهلوی ارائه دهند که در مقابل روایت تطهیر پهلویها قرار داشت.»
مرادحاصلی با بیان اینکه پژوهشگران خیلی نتوانسته بودند خلأهای موجود را پر کنند، افزود: «در این دو سال، عمدۀ آثاری که چاپ شده و به دست ما رسیده، خیلی قوی عمل نکرده بودند. این جای تأسف دارد که به این دغدغۀ مهم پرداخته نشده و جای کار خیلی بیشتری دارد. خلأهای خیلی بیشتری در این حوزه وجود دارد که حتماً باید با طراحی آثار جدید پر شود. خیلی از کارها واقعاً در شأن و منزلت این دغدغه نبود. دغدغه چنان اهمیت داشت و چنان مهم بود که میطلبید آثار باارزشتر و مهمتر و باکیفیتتری در این دو سال منتشر شود. عمدۀ کتابهایی که به دست ما رسیده بود و ارزیابی شد، در این زمینه موفق عمل نکرده بودند که چهرۀ واقعی حکومت پهلوی را افشا کنند و این جریان تاریخنگارانهای را که دنبال تطهیر پهلویهاست، به چالش بکشانند.»
مرادحاصلی گفت: «حوادث تاریخی مهم و اثرگذار هیچوقت کهنه نمیشوند و اتفاقاً برعکس، همیشه جای کار و پژوهش و بحث و نوشتن دارند. خصلت پدیدههای تاریخی مهم این است که همیشه جای کار دارند. از مناظر و رویکردهای مختلف میشود به آنها پرداخت. موضوعات و سوژههای مختلفی را میشود شناسایی کرد و دربارۀ آنها کتاب نوشت و تحقیق انجام داد و در قالبهای مختلف پژوهش، تاریخ شفاهی، خاطرهنویسی و... روایتهای تاریخی ارائه داد. انقلاب اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست. اتفاقاً هرچه زمان بیشتری میگذرد، این خصلت بیشتر نمایان میشود که جای کار بیشتری دارد. متأسفانه، در این چند دهه، انقدر که شایسته بوده، به این موضوع پرداخته نشده است. امیدوارم این مشکل و خلأ روزبهروز بیشتر دیده شده و کتابهای قویتری نوشته شود.»
**
ماهیت رژیم پهلوی هنوز برای جامعۀ ما فاش نشده است
سعید فخرزاده، مؤسس مرکز تاریخ شفاهی ایران، محقق و عضو شورای تبلیغات اسلامی کل کشور و داور بخش روایت تاریخ در دومین جایزۀ شهید اندرزگو، اهمیت برگزاری این جشنواره را اینطور بیان کرد: «هدف این جشنواره توجهدادن پژوهشگران و خوانندگان به این مقطع تاریخی است. این حرکت کار مهمی است؛ چون خلأ در تاریخنگاری انقلاب مشخص است. ما بهدلایلی به این مقطع تاریخی نپرداختهایم؛ چون روشی که بعد از انقلاب بهعنوان روش تاریخنگاری انقلاب انتخاب شد، روش تاریخ شفاهی بود. در تاریخ شفاهی، با آدمهایی که خاطراتی در ذهنشان است، مصاحبه میشود. عوامل رژیم پهلوی و کسانی که با آن رژیم شریک بودند، هیچکدام در ایران نبوده، یا حاضر نبودند با ما گفتوگو کنند. اغلب، انقلابیون صحبت میکردند. آنها هم از زاویۀ مبارزه با رژیم پهلوی حوادث و وقایع را نقل میکردند، نه آنچه در فضای رژیم پهلوی اتفاق افتاده و باعث ایجاد جریان انقلاب و مخالفتهای دو یا سه دهۀ مردم ایران علیه حاکمیت پهلوی شده بود؛ بنابراین، این خلأ باعث شده بود که دوستان تصمیم بگیرند این جشنواره برگزار شود تا نویسندگان و محققان به این مقطع تاریخی توجه کرده و در این حوزه تولید اثر کنند.»
وی دربارۀ ملاکهای ارزیابی آثار بخش روایت تاریخ گفت: «معیار ما این بود که به موضوع مقطع پهلوی پرداخته باشد و پرداختش نیز درست و منطقی باشد و فقط یک مسئلۀ شعاعی نباشد. حوزۀ تاریخنگاری و روایت باید حوزهای منطقی و مستند باشد.اگر صرفاً یک سری اطلاعات بدون استناد و منبع آورده شده باشد، به آن توجه نخواهد شد.»
فخرزاده ادامه داد: «دوم اینکه روایتی که از آن مقطع نقل شده، باید بتواند مخاطب را قانع و مجاب کند. نوع نگارش و نوع آوردن مطلب و سبک تدوین فصلها بایستی برای مخاطب این متن مقبول بیفتد و وقتی مقبول افتاد، پیام آن کتاب را دریافت میکند. این دو، محورهای اصلی ما بود.»
فخرزاده با بیان اینکه در دورۀ قبل، کمتر به ویژگیهای مهم آثار پرداخته بودیم، گفت: «آثار ارسالشده در دورۀ قبل، کمتر به ماهیت رژیم پهلوی پرداخته بودند. در این دوره، کتابهای خاصی برای بررسی ماهیت رژیم پهلوی آمده بود. این نشان میدهد جشنوارۀ قبلی، در انتخاب ناشران در پرداختن به موضوع ماهیت رژیم پهلوی تأثیر گذاشته است.»
داور این دوره از جایزۀ شهید اندرزگو بستر انقلاب اسلامی را مناسب دانسته و افزود: «ما هنوز کاری نکردهایم و میتوانیم سوژههای ناب و جدید از آن دربیاوریم. هنوز ماهیت رژیم پهلوی برای جامعۀ دانشگاهی و جوانان ما فاش نشده است. در حوزۀ تاریخنگاری دفاع مقدس، وقتی دوستان داشتند کار میکردند، ما بیشتر خاطرات رزمندگان را ثبت و ضبط میکردیم که حکایت از مقاومت و ایثار و دفاع و... داشت؛ ولی هیچگاه به ماهیت رژیم بعث و صدام پرداخته نشده بود. صدها و هزاران کتابی که در حوزۀ دفاع مقدس کار شده است، بیشتر به چگونگی دفاع و مبارزۀ رزمندگان خودمان پرداخته است. هیچگاه از زاویۀ نیروهای عراقی و بعث و صدام حسین نپرداخته است. ما هنوز نتوانستهایم ماهیت عملکردی و دیدگاهی و روشی رژیم پهلوی را تبیین کنیم. در واقع، هنوز مشخص نیست که چقدر فقر در رژیم پهلوی وجود داشته است.»