
پرونده ویژه
نسل نوجوان با فضای انقلاب، تقریباً بیگانه است
فاطمه الیاسی، متولد سال ۱۳۷۵، اهل همدان و ساکن قم است. الیاسی مشغول تحصیل در مقطع ارشد الهیات بوده و حدود پنج سال است که به نویسندگی روی آورده است. تونل سوم اولین اثر بلند اوست که در سال ۱۳۹۸ چاپ شد و توجه محافل ادبی را به خود جلب کرد. این اثر در جشنوارۀ انقلاب جزو رمانهای برتر بود. تونل سوم در دومین جایزۀ ادبی شهید اندرزگو جزو آثار منتخب قرار گرفته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، فاطمه الیاسی، متولد سال ۱۳۷۵، اهل همدان و ساکن قم است. الیاسی مشغول تحصیل در مقطع ارشد الهیات بوده و حدود پنج سال است که به نویسندگی روی آورده است. تونل سوم اولین اثر بلند اوست که در سال ۱۳۹۸ چاپ شد و توجه محافل ادبی را به خود جلب کرد. این اثر در جشنوارۀ انقلاب جزو رمانهای برتر بود. تونل سوم در دومین جایزۀ ادبی شهید اندرزگو جزو آثار منتخب قرار گرفته است. به همین دلیل، ما در مجله شیرازه کتاب با او به گفتوگو نشستهایم:
این کتاب چندمین اثر شما در حوزۀ داستان است؟
اولین اثر بلندی است که نوشتهام. داستان کوتاه هم قبلاً کار کردهام؛ ولی به این صورت و بهشکل رمان، این اولین اثر بود.
چه شد که تصمیم گرفتید رمانی دربارۀ انقلاب بنویسید؟
واقعیتش عموماً برای نوجوان مینویسم. با مطالعاتم در زمینۀ انقلاب و برخوردهایم با قشر نوجوان، متوجه شدم نسل نوجوان با فضای انقلاب تقریباً بیگانه است و کار چندان زیادی هم در این زمینه انجام نشده است. شاید برای بزرگسال آثاری باشد و بشود حداقل اسم ده تا کتاب را برد؛ ولی برای نوجوان کاری انجام نشده است. احساس کردم در این زمینه نیاز است کار شود.
چرا کرمانشاه را برای بستر داستانتان انتخاب کردید؟
کرمانشاه هم برای خودم جذابیت ویژهای داشت و هم سوژهای که انتخاب کرده بودم و شخصی که برای طرح اولیۀ داستان از او مشورت میگرفتم، کرمانشاهی بود. اتفاقاتی که در طرح داستان میافتد، ریشه در واقعیت دارد؛ یعنی اصل آن واقعی است و من مقداری پرداخت کردم و پروبال دادم. شخصیت وحید واقعی است و در کرمانشاه زندگی میکند؛ یعنی یک نمونۀ عینی دارد. برای همین، ترجیح دادم داستان در فضای اصلی خودش، یعنی کرمانشاه، اتفاق بیفتد.
به نظر شما مهمترین ویژگی تونل سوم چیست؟
اتفاقاتی که میافتد، بالای هفتاددرصد واقعی هستند و سیدرصد باقیمانده را خودم با توجه به تخیل و خلأهایی که به نظرم در بخش واقعی وجود داشت، پرداخت کردم. بزرگترین ویژگیاش این است که واقعی است و تخیلی نیست.
با توجه به اینکه نوجوانان فعالیتهای زیاد و مختلفی در ایام انقلاب انجام میدادند، روایت و ارائۀ این فعالیتها چه تأثیری بر نسل جدید و نوجوان کشورمان خواهد داشت؟
بین نسلی که انقلاب را هدایت و رهبری کرده و نقشی در انقلاب داشتهاند و نسل الان ما شکاف عمیقی دیده میشود. نوجوانان امروز ما با نوجوانان دیروز که الان کهنسال شدهاند، بیگانه هستند و درکشان نمیکنند که چرا این کار را کردند؛ در حالی که کسانی که انقلاب را رهبری میکردند، آن زمان نخبگان آن جامعه بودند و آدمهای کوچهبازار و بیسواد نبودند. من میخواستم نوجوانهای الان ما این را بفهمند که این انقلاب هردنبیلی نبوده و تفکری پشتش بوده است و الکی انقلاب نشده است. بیشتر دلم میخواست شکاف برطرف شود و نوجوانان ما به این فهم برسند. انشاءالله که به این هدف رسیده باشم.
تا امروز، چه بازخوردهایی از نگارش این اثر گرفتهاید؟
بیشترِ بازخوردهایی که گرفتهام، مثبت بوده است. مخاطب اثر من نوجوان است و از بیشتر نوجوانها بازخورد مثبت گرفتم. در کنارش، بزرگسالانی هم که کار را خواندند، پسندیدند. امیدوارم بقیه هم بخوانند و نظرشان را بگویند.
وجود جشنوارهها و جوایزی همچون شهید اندرزگو، چگونه میتواند به آگاهی نسل جدید منجر شود و از تحریف تاریخ معاصر جلوگیری کند؟
میتواند خیلی کارساز باشد. مسلماً آثار زیادی به جشنواره راه پیدا میکنند و بررسی میشوند و مسلماً داوران و ناظرانی خوبی بالای کار هستند. وقتی مخاطب با چهارپنج اثر قوی و فاخر روبهرو شود، بیشتر با آن آثار انس میگیرد؛ اما وقتی آثاری باشد که مخاطب نداند کدام قوی و کدام ضعیف است و تصادفاً اثر ضعیف را انتخاب کند، آن اثر ضعیف برایش تصور ضعیفی از انقلاب ایجاد میکند. به این صورت، برای مخاطب سؤال ایجاد میشود که آیا انقلاب همین قدر ضعیف بوده یا نه. به نظرم اینکه آثار فاخر و قوی را انتخاب و به مردم معرفی میکنند، بر برداشت مخاطب خیلی تأثیر دارد. مخاطب بیشتر میتواند انس بگیرد و راحتتر میتواند چنین جریانی را قبول کند؛ چون انقلاب واقعاً مسئلۀ پیچیدهای است.