بازنشر مصاحبۀ مجلۀ شیرازه کتاب با کیوان امجدیان،مدیر سابق خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)
مخاطب، عنصر مغفول در رسانه
کیوان امجدیان، نویسندۀ آثاری همچون سماع شنها، تار یحیی، مسافر تنها، یک روایت معتبر از کمیتۀ مشترک، آموزش خاطره نویسی و قفس داغ، مدیر سابق خبرگزاری کتاب ایران است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، مجله شیرازه کتاب در شماره 61و 62 با عنوان «کتاب در قاب رسانه» با کیوان امجدیان مدیر سابق خبرگزاری کتاب ایران، در حوزۀ کتاب و رسانه به گفتو گو نشسته است که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
رسانه در معرفی و اطلاعرسانی محتوا چه نقشی دارد؟
در اوضاع کنونی که زندگی افراد بهشدت تحتتأثیر رسانه قرار دارد، با توجه به کارکردهای تعریفشده برای رسانه، جامعهپذیری یکی از اصول هر رسانه محسوب میشود. این جامعهپذیری جنبۀ سرگرمی و اطلاعرسانی هم دارد؛ ضمن اینکه رسانهها وظیفۀ نظارت بر عملکرد متولیان حوزههای مختلف را نیز بر عهده داشته و در نهایت، پیوند میان مخاطب و رأس هرم بر عهدۀ رسانه است. در این میان، محتوای ارائهشده از جانب رسانهها ابعاد و گونههای مختلفی به خود میگیرد. در نگاه کلی، رسانهای در معرفی محتوا و اطلاعرسانی موفق است که به این وجوه، در کنار یکدیگر، اهتمام و دقت کافی بورزد. اطلاعرسانی بدون نظارت و تفسیر نمیتواند کارکرد اصلی رسانه را محقق سازد. آنچه در کارکرد کلی رسانهها میتواند اطلاعرسانی را از حالت دستوری صرف خارج سازد، برقراری پیوند میان مخاطب و گروههای تصمیمگیرنده و اثرگذار است که رسانه وظیفۀ برقراری این پیوند را بر عهده خواهد داشت؛ بنابراین، نقش رسانه کلیدی و اساسی است.
بهطور کلی، وضعیت رسانهها را در قبال کتاب چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت رسانهها در قبال کتاب، اعم از معرفی، ترغیب یا تبدیل مباحث کتاب و کتابخوانی، موضوعی فرعی و تزیینی و غیرمهم تلقی میشود. تقریباً هیچگاه در صفحات اصلی خبرگزاریها یا ستونهای اصلی مطبوعات، خبری از کتاب و کتابخوانی دیده نمیشود. بهتعبیری، این موضوع نتوانسته چنان که باید، به خبری مهم تبدیل شود که ارزشهای خبری را در خود داشته باشد. اگر بخواهیم به این مسئله آسیبشناسانه و ریشهای نگاه کنیم، باید گفت بیتوجهی به فرهنگ، ناشی از کمتحرکی ما در اثبات اهمیت فرهنگ است؛ در اثبات این موضوع که حتی اگر اقتصاد را اولویت بدانیم و آن را به سرباز خط مقدم تشبیه کنیم، بیگمان اسلحۀ او فرهنگ است. سرباز بیاسلحه در هیچ میدانی پیروز نمیشود. اساساً اینکه مدیران تمام تمرکزشان را روی اقتصاد میگذارند، اما از همه بیشتر در این میدان آسیب میبینند، به این دلیل است. آنها بهصورت مداوم نیروهایشان را به میدان گسیل میکنند؛ اما پیروزی عایدشان نمیشود؛ چراکه تمام سربازان بیسلاح هستند و بهسرعت شکست میخورند. پس باید اول این موضوع را جا بیندازیم که فرهنگ، سلاح سربازان اقتصاد است. باید در این خصوص بهشدت فرهنگسازی انجام شود. در بین تمام سلاحها هم کتاب چیز دیگری است. اگر سینما و موسیقی و نمایش و... کاتیوشا و تانک و تفنگ باشند، کتاب بهمثابۀ موشک پرقدرتی است که میتواند نتیجۀ نبرد را به فتح برساند.
الحمدلله در این دولت، برعکس دولت قبلی، توجه خوبی به فرهنگ شده است و فرهنگ دوباره میرود که جایگاه واقعی خود را به دست آورد. به نظر میرسد پیش از این، اولویت فرهنگ در دولتها، هیچگاه به موضوعی حیاتی و مهم تبدیل نشده و اساساً امر فرهنگی زینتالمجالس و جنبۀ نمایشی و تزئینی داشته است؛ در حالی که تجدیدنظر در سیاستگذاریهای کلان کشور و ریلگذاریهای کلی با پیوستهای فرهنگی میتواند شاخصهای توسعه را در تمام زمینهها ارتقا ببخشد و در برخی حوزههای اجتماعی و سیاسی توفیق در پی داشته باشد.
جریانسازی برای کتاب یکی از کارکردهای مهم رسانه به نفع کتاب است. آیا امروز شاهد این جریانسازی هستیم؟
باید تعریف دقیقی از جریانسازی در حوزۀ کتاب ارائه داد. هر از چند گاهی، کتابی به تیراژ مطلوبی میرسد و عموم مردم به آن اقبال نشان میدهند؛ اما اغلبِ این جریانات مقعطی و گاهی اوقات، تصادفی است. به نظرم باید جریانی سازماندهیشده و بابرنامهریزی در راستای سیاستهای کلی کشور در زمینۀ کتاب تدوین و تدقیق شود؛ اتفاقی که گمان میکنم در مجمع ناشران و بعضی نهادهای دیگر در شرف رویدادن است. اگر کتاب زندگینامههای داستانی شهدا به چاپهای متعدد میرسد، بهراحتی نمیشود گفت نتیجۀ جریانسازی در این حوزه است. به اعتقاد من، این اتفاق خوب محصول مجموعهعواملی است که دست به دست هم دادهاند و اقبال عمومی به این کتابها را ایجاد کردهاند. میشود این سیر را با برنامهریزی درستتر منظم و قاعدهمند کرد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با هدف معرفی و اطلاعرسانی آثار و عناصر فعال حوزۀ نشر شکل گرفته است. فعالیت این رسانه را تا امروز چگونه ارزیابی میکنید؟ این خبرگزاری را در مأموریتهایش موفق میدانید؟
خبرگزاری کتاب طی مدت فعالیتش، فراز و فرودهای متعددی داشته و در دورههایی، موفقتر عمل کرده است. معرفی و اطلاعرسانی فعالیتهای حوزۀ نشر و کتاب، رسالت اصلی خبرگزاری است؛ اما در صورتی میتواند موفق باشد که این رسالت در پیوند مستقیم با مخاطب انجام شود. بسیاری از اخبار این حوزه جنبۀ محفلی و صنفی پیدا کرده و کارکردی برای مخاطب عام ندارد. در تلاشیم تا در دورۀ جدید، با تمهیداتی که در نظر گرفته شده، ارتباط بیشتر خود را با مخاطب در کنار فعالیتهای صنفی مدنظر قرار دهیم.
خبرگزاری ایبنا در دورۀ جدید، نسبت به دورۀ قبل خود، رشد چشمگیری کرده و فعالیتهای خوبی داشته است؛ توجه به فضای مجازی، دستهبندی موضوعات، توجه به گسترۀ بیشتری از ناشران و... . کمی از سیاستهای خود در دورۀ جدید این خبرگزاری بگویید.
در ابتدا، با نگاهی آسیبشناسانه فعالیت کلی خبرگزاری را بررسی کردیم. آنچه بیشتر در خبرگزاری مغفول مانده، همان بحث توجه به مخاطب و نیازهای او در بحث کتاب و کتابخوانی است. خبرگزاری کتاب در کنار اطلاعرسانی، رسالت ترویج کتاب خوب و ترغیب به آن را نیز باید در دستور کار خود قرار دهد. ترغیب و تشویق به کتابخوانی کار معروفی است که در ایبنا کمی مغفول مانده بود و در تمامی حوزههای موجود، این مسئله بهجد در حال پیگیری است. در مجموع اینکه ما مخاطبانمان را نه فقط ناشران و نویسندگان، که تمام افرادی میدانیم که به هر شکل با کتاب ارتباط دارند؛ خواه مدیر باشند، خواه کتابخوان، ناشر، دانشجو و... .
آیا آماری وجود دارد که خبرگزاری کتاب ایران در طول سال، چند اثر را معرفی میکند؟
در خبرگزاری ایبنا، بیش از ۱۴۳۱ اثر در تمامی حوزهها معرفی شده است. این آثار در نتیجۀ رصد خبرنگاران یا ارسال اطلاعات از سوی ناشران در دسترس مخاطبان خبرگزاری کتاب ایران قرار گرفته است.
فعالیتهای رسانهای ناشران جبهۀ انقلاب در سالهای اخیر، رشد چشمگیری کرده و این ناشران موفقیتهای خوبی به دست آوردهاند؛ اما به نظر میرسد تا رسیدن به جای مطلوب، هنوز فاصله وجود دارد. به نظر شما ناشران جبهۀ انقلاب چه قوتها و ضعفهایی در فعالیتهای رسانهای خود دارند؟
حضور گسترده و مؤثر ناشران انقلابی در سالهای گذشته، فاصلۀ ایجادشده میان کتاب و تودۀ مردم را تا حدی پر کرده است. حالا دیگر کتاب مخصوص جماعت محدود شبهانتلکتوئل نیست. کتاب به زندگی همۀ مردم آمده است؛ اما برای رسیدن به وضعیت مطلوب، مجموعهای از امور، از سیاستگذاری گرفته تا اجرا و توزیع و عرضه، دچار نقصهایی است که میتوان از طریق مخاطبشناسی و در ادامه، رفتارشناسی درست مخاطبان، ضعفها را شناخت و برای رفع آنها کوشید.
خبرنگاری حوزۀ کتاب یکی از حوزههای غریب خبری است. وضعیت این بخش را چگونه میبینید؟
قطعاً وضعیت خبرنگاری حوزۀ کتاب نیز با وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور پیوند وثیقی خورده است. خبرنگار کتاب هیچگاه مانند خبرنگار اقتصادی و سیاسی و ورزشی چندان جدی گرفته نمیشود. همان نگاه تزیینی و غیرمهم در حوزۀ کتاب، به خبرنگاری کتاب نیز تسری پیدا کرده است.
در حوزۀ خبرنگاری کتاب، گویا به یک رکود و تکرار رسیدهایم و کمتر شاهد ابتکارات و خلاقیت هستیم. نظر شما در این باره چیست؟
نگاه صفر و صدی به این نکته چندان راهگشا نخواهد بود. بحث کتاب و کتابخوانی در کنار توجه به تودۀ مردم، اساساً موضوعی در حوزۀ تفکر و اندیشه محسوب میشود. بنابراین، توجه به چالشها و رویکردهای جدید در برخورد با اطلاعرسانی کتاب، نکتۀ بسیار مهمی است که از نظر دور مانده است. حوزۀ کتاب شأن و جایگاه اندیشه و تفکر را باید در نظر بگیرد و در کنار آن، مخاطب عام را نیز مدنظر قرار دهد. حفظ مرزهای باریک میان این دو مقوله، از سختیها و چالشهای اصلی در خبرنگاری حوزۀ کتاب است که در دورۀ جدید، همان طور که مطرح شد، سعی در تبیین حدود و ثغور آن خواهیم کرد.
نویسندگان و ناشران چگونه میتوانند با خبرگزاری کتاب ایران مرتبط شوند و با آن همکاری کنند؟
خبرگزاری کتاب، خانۀ دوم ناشران و نویسندگان است. آنها بهراحتی میتوانند آثار منتشرشدۀ خود را برای اطلاعرسانی، معرفی و نقد و بررسی به خبرگزاری ارسال کرده و از امکان ویژۀ اطلاعرسانی تخصصی در این خبرگزاری بهترین بهره را ببرند.