
نمودهای حیا در قرآن
نشست تبیینی با محوریت «حجاب از منظر قرآن کریم» با حضور دکتر مریم عبدالباقی، کارشناس علوم قرآنی صدا و سیما، شنبه 29 اردیبهشت 1403در سالن یاس سیو پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، نشست تبیینی با محوریت «حجاب از منظر قرآن کریم» با حضور دکتر مریم عبدالباقی، کارشناس علوم قرآنی صدا و سیما، شنبه 29 اردیبهشت 1403در سالن یاس سیو پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
حیا، امری ریشهدار در آگاهی انسان
کارشناس علوم قرآنی صدا و سیما راجعبه تاریخچه حجاب در قرآن بیان کرد: طبق قرآن، این مسئله به زمان حضرت آدم و حوا بازمیگردد. اگرچه در فضای عمومی ذهنیت حجاب تنها برای خانمها شناخته شده، ولی در قرآن این امر مربوط به هردوی آنان بود. در آیه 20 تا27 سوره اعراف، در گزارش ماجرای آدم و حوا آمده که شیطان هر دو آنان را وسوسه کرد تا آنچه پنهان بود آشکار نمایند. نیت شیطان همین برهنگی بود و این نقطه عطفی است که میتوان اهمیت حجاب را از آن دریافت. آدم و حوا با نزدیک شدن به درخت برهنه شدند و پس از آن شروع کردند تا از برگهای بهشتی برای خود لباس فراهم کنند. این موضوع سه بار در قرآن ذکر شده است. اینکه آنان بدون هیچ فرمانی از طرف خدا یا فرشتهای خواستند خود را بپوشانند بسیار مهم است. در فرهنگ مسیحیت گفته شده میوهای که آدم و حوا خوردند، میوه آگاهی بود. پس تقابل بین آگاهی و دین از همان زمان بهوجود آمد. ولی در اسلام، ما معتقدیم آن میوه میوه گستاخی بود.
مریم عبدالباقی با اشاره به اهمیت حیا گفت: حیا حالتی درونی و قلبی است که خجالت و پرهیز بهدنبال دارد و با توجه به معنای تقوا، میتوان آن را نمودی از تقوا دانست. حیا امری فطری است و لباس تقوا خود را در پوششی عفیفانه و باحیا نشان میدهد. اگر به اصول کافی و حدیث جنود عقل و جهل نگاه کنیم، میبینیم که عقل و حیا و دین پیوسته با یکدیگر توام هستند. پس هر جا عقل باشد، حیا نیز هست و دین هم. در قرآن آمده است که دختران حضرت شعیب، دخترانی پاکدامن و باحیا بودند که از نزدیک شدن به نامحرم پرهیز میکردند. در مذمت قوم لوط نیز همین بس که بدون حیا، در حضور جمع گناه میکردند.
زنان پیامبر، مخاطب نخستین فرمانهای حیا
عبدالباقی با تاکید بر اینکه سوره احزاب، سورهای سیاسی است و در آن درباره زنان پیامبر بهعنوان پیروان او صحبت شده، بیان کرد: سوره احزاب پیش از جنگ احزاب نازل شده بود و پیامهایی برای همسران پیامبر بهعنوان کسانی از جامعه اسلامی که او را اسوه قرار داده بودند داشت. خدا سفارش کرده بود که اگر آنان میخواهند همسر پیامبر باقی بمانند، لازم است پایه زندگی اسلامی داشته باشند و در گفتار و پوشش نیز از زمینههای گناه دوری کنند. آنان نباید رفتاری کنند که برای رهبر جامعه اسلامی ایجاد حاشیه کند. این موضوع اهمیت جبهه فرهنگی را مشخص میکند و حدود معاشرت و رفتار را بهخوبی نشان میدهد. خدا به آنان میگوید که شخصیت حقیقی شما برای خودتان است؛ ولی شخصیت حقوقیشان مربوط به جبهه فرهنگی پیامبر است که از حساسیت و اهمیت بسیاری برخوردار است. اکنون نیز باید تمام افراد مراقب آبروی جامعه باشند. زن بهعنوان رکنی مهم در جامعه باید مراقب رفتارش باشد و مورد سواستفاده منافقان قرار نگیرد. او باید درس بخواند و حکمت و دانش خود را بالا ببرد. در زمان قاجار خانمها پوشش داشتند ولی سواد نداشتند. پس این زن نمود کامل زن مسلمان نبود. در زمان پهلوی نیز فراگیری سواد و حکمت با کنار گذاشتن حیا اتفاق افتاد. پس باز هم زن مسلمان چند بعدی نداشتیم. حکومت اسلامی زنان را از نظر دانش و حیا همزمان توانمند کرد و در چنین جامعهای بود که زنان توانستند در عرصههای گوناگون استادی موفق و محققی عالی باشند.
حیا و غیرت، دو عنصر متعادلکننده اجتماعی
عبدالباقی دررابطه با ارتباط متقابل حیا و غیرت افزود: هر کس میخواهد مسئله حیا را درک کند، باید بداند طبق تعالیم قرآن، این برای قلب بهتر است. قلب بسیار مهم است. طهارت قلبی از ازل وجود داشته و خداوند در قیامت آن را تحویل میگیرد. در قرآن هیچ جا کلمه مسلم گفته نمیشود. قرآن از افراد با عنوان مومن یاد میکند و جایگاه ایمان را قلب انسان میداند. این موضوع بیانگر اهمیت قلب و هدایت انسان به درون و نهاد خود است. در نهاد زن و مرد، حیا و غیرت با نسبتی مشخص برای حفظ تعادل تقسیم شده است. زنان دوبرابر مردان حیا، و مردان دو برابر زنان غیرت دارند. معنای غیرت نیز جدا از تعصب است. هر انسانی برای داشتن قلبی سالم، باید در یک سپر محافظتی باشد. در جامعه، یک راس این سپر حیای درونی و راس دیگر غیرت آحاد جامعه است و راس دیگر پوشش قرار دارد. خداوند به پیامبر دستور میدهد که به همسرانت و به زنان و دختران جامعه بگو خود را با جلباب بپوشانند. این پوشش برای آن است که شناخته شوند و دیگران بدانند اینان افراد محترمی هستند که نمیتوان با آنان هرگونه میخواهند معاشرت و شوخی کنند. جلباب برای حفظ مصونیت است.
او مقایسه روش قرآن با روش جمهوری اسلامی در طرح مسئله حجاب را قیاسی اشتباه دانست و گفت: میان این دو امر مشترکی مشاهده نمیشود. معضلات جمهوری اسلامی در زمان پیامبر وجود نداشت. امروزه، غربزدگی و بحران هویت را میبینیم که بسیار گسترده شده است و اگر امروز در غرب عمامه بر سر زنان و عبا بر تن مردان مد شود، بدون تردید در کشور ما نیز اینگونه میپوشند. زنان جامعه ما بیحیا نیستند؛ بلکه میخواهند بهروز باشند و برای این منظور غرب را الگو قرار دادهاند. در حالیکه جمهوری اسلامی مسیری برای زن مسلمان ترسیم کرد تا بتواند بدون عرضه خود، در عرصههای گوناگون خود را نشان دهد.