
خاطرات خلبانی که نیروهای شهید چمران را آزاد کرد در «آذرخش و رقص فانتومها»
آیین رونمایی از کتاب «آذرخش و رقص فانتومها» با حضور صادق وفایی، نویسنده و حسینعلی ذوالفقاری، راوی اثر، یکشنبه 23اردیبهشت 1403 در سالن یاس سیو پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، آیین رونمایی از کتاب «آذرخش و رقص فانتومها» با حضور صادق وفایی، نویسنده و حسینعلی ذوالفقاری، راوی اثر، یکشنبه 23اردیبهشت 1403 در سالن یاس سیو پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
حسینعلی ذوالفقاری درباره شخصیتهایی که در کتاب از آنان یاد شده گفت: باید همواره از بزرگانی که شهادت و شجاعت و مردانگی را تمام کردند و به ما یاد دادند چگونه از آب و خاک مملکتمان دفاع کنیم یاد کرد. یکی از بزرگواران دفاع مقدس میگفت: ما از هیچکس طلبکار نیستیم! هرکس از بیت المال حقوق دریافت میکند، انجام وظیفه میکند. یک خلبان هم وظیفه دارد از کشور و ملت دفاع کند. ما تنها انجام وظیفه میکنیم و این کاری است که بر گردن ماست. امیدوارم روزی در انتهای راه که خداوند حساب ما را بررسی میکند، در برابر شهدا سرافکنده نباشیم.
او با یاد خلبانان شهید محمود اسکندری و داریوش ندیمی بیان کرد: اسکندری از جمله خلبانانی بود که هیچ ماموریتی را پس نزد. حتی یک بار وقتی بالای شهر بغداد پرواز میکردیم، تصویری از او را در وسط شهر هدف گرفت و پس از تیراندازی پیامی تهدیدآمیز روی فرکانس بینالمللی برای خلبانان اطراف فرستاد و صدام را تهدید کرد و از تمامیت ارضی ایران گفت.
ذوالفقاری همچنین با یادآوری فجایع اتفاقافتاده در دوران جنگ بیان کرد: آنچه در خاک ما با ناموسمان انجام دادند، باعث شده بود وقتی عراقیها را میدیدیم، تا آخرین گلوله آنها را بزنیم. در عملیات انهدام کرکوک، تمام رودخانه از شدت حملههای ما قرمز شده بود. فجایع بسیاری که در سرپلذهاب و گیلانغرب اتفاق افتاده بود، خون ما را به جوش آورده بود.
خلبانان بهواقع جان فشان بودند. ما در همان ابتدای جنگ بیش از صد خلبان از دست دادیم. تمام ماموریتهای ما سنگین بود و طی آنها کسانی را از دست ادیم که سالها برایشان کار شده بود. آنان مردانه جنگیدند و برای من افتخار بزرگی بود زیر بال آنان پرواز کنم.
ذوالفقاری با تاکید بر ایفای نقش ستون پنجم برای بدبین کردن مردم به ارتش و نیروی هوایی گفت: ستون پنجم در پایگاه رخنه کرده بود و گاهی اطلاعات غلط به ما میداد. برای مثال، یک بار به ما دستور داده شد به سنندج برویم و پادگانی را که دشمن آن را گرفته آزاد کنیم. ما رفتیم ولی چیزی ندیدیم و برگشتیم. هدف از دادن گراهای اشتباه، بدبین کردن مردم نسبت به پرواز ما بود. اختلاف میان مردم هم از خواستههای آنان بود. ولی خلبانان بهخوبی تفاوت کومولهها که هزاران جنایت انجام داده بودند را با مردم نجیب کرد میدانستند. از بزرگترین افتخارات من نیز ماموریتهایم در کردستان و آزادسازی نیروهای شهید چمران در سردشت بود.
او درباره دوران اسارت و کمبود امکانات تاکید کرد: تنها چیزی که در اسارت خواستیم و نتوانستند از ما بگیرند، قرآن بود.
قهرمانی صدام در نگاه جوانان ناآگاه
در ادامه نشست، صادق وفایی با اشاره به قدرت رسانه گفت: اکنون، اگر جوانی از جزئیات جنگ بیاطلاع باشد و دادگاه صدام را ببیند، او را به عنوان قهرمان خواهد شناخت. اما قهرمانان واقعی افرادی بودند که هشت سال در حراست از وطن و ناموس، جانانه پای کار بودند. شهید خلبان داریوش ندیمی در پل الاماره مردم را نزده بود؛ ولی وقتی به پایگاه عراقیها رسیده بود، برای حراست از خاک و ناموس دست به قتل عام بیگانه زده بود.
نویسنده کتاب «آذرخش و رقص فانتومها» بیان کرد: اگر اکنون دیپلماتی در خارج از ایران خود را نماینده ایران میداند، سالها پیش افرادی بودند که در مقابل بازجوی عراقی، حتی با جراحات بسیار هم نمیشکستند. چراکه خود را نماینده خاک و مردم ایران میدانستند.
او با تقدیم کتاب به شهیدان اردستانی و بابایی به نقل از یکی از راویان گفت: اسیر با دیوارهای زندان میجنگد و اگر از دیوار ببازد باخته است. اسرا برای جنگ با دیوارها دست به نوآوری های بسیاری زدند تا در مقابل دشمن نبازند. در نهایت، کار به جایی رسید که عراقیها خودشان میگفتند خدا کند جنگ تمام شود تا شما بروید و ما آزاد شویم!
در پایان نشست، کتاب «آذرخش و رقص فانتومها»، منتشرشده در انتشارات سوره مهر، در سالن یاس رونمایی شد.