نویسندۀ کتاب «بیداری از منظر پیامبر(ص)»:
پیامبر(ص) براى گسترش رسالت خود، کرامت انسانی را قربانی نکرد
نویسندۀ کتاب «بیداری از منظر پیامبر(ص)» گفت: تکریم شخصیت انسانی دومین آرمان واقعی بشر است. تکریم مقام انسانی و کرامت ذاتی در نگاه نبوى آن چنان جایگاهى داشت که حتى حاضر نمىشد، براى گسترش رسالت خود یا تثبیت اقتدارش آن را قربانى کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کتاب «طرح از نگاه نبوی (ص)» در قالب ۲۳ دفتر میکوشد عناوین و موضوعات متنوعی را در عرصههای اجتماعی، ادبی، سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، معرفتی، عرفانی، حقوقی و ... از نظرگاه نبی مکرم اسلام(ص) مورد بررسی قرار داده و دریچهای نو، حیاتبخش و جهتدهنده را بر روی دیدگان جوانان باطراوت وطن اسلامیمان بگشاید.
در این مجموعه کوشش شده سنت ( قول، فعل و تقریر) آخرین فرستادۀ خدا با استفاده از منابع متقن منعکس گردد تا تلألؤ اندیشۀ آن ابرمرد تاریخ، روح و جان خواننده را به درستی صیقل دهد. کتاب «بیداری از منظر پیامبر(ص)» دفتر نهم از مجموعه 23 جلدی «طرح از نگاه نبوی (ص)» است که بههمت مرکز پژوهشهای جوان منتشر شده است.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگو با نویسندۀ این کتاب ریحانه شهربافی است.
*محورهای اصلی این کتاب چیست؟
این کتاب مشتمل بر سه فصل اصلی با عناوین کلیات، چرایی بیداری و چگونگی بیداری از نگاه پیامبر(ص) است. در این کتاب، از چرایی بیداری انسانی از منظر پیامبر(ص) صحبت میشود و از سه مؤلفۀ اصلی در این زمینه یاد میشود:
تشکیل امت واحده اسلامی، عزت طلبی و نفی سلطۀ سبیل مستکبران و در نهایت نیز ضرورت دعوت و تبلیغ اسلام. بنابر این پیامبر(ص) به این سه دلیل وجدانهای به خواب رفته مردم عصر خود را بیدار نمود و اصرار بر هوشیاری آنان داشت.
*اهمیت موضوع کتاب در شرایط امروز جامعۀ ما را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیداری مختص به زمان حاضر و وقوع خیزشها و انقلابهای اسلامی در منطقه نیست، بلکه مفهومی فرا زمانی و فرامکانی است که از همان ابتدای آفرینش انسان موضوعیت داشته و رسولان الهی و در صدر آنها نبی مکرم اسلام(ص) آن را مورد تأکید و تنفیذ قرار داده و با تکیه بر کتب آسمانی خویش ابعاد و مختصات آن را تبیین کردهاند. بیتردید بیداری اسلامی که امروز شاهد آن هستیم یکی از ثمرات شیرین، عملی و عینی جریان بیداری در برابر غفلت و جهالت است که در طول تاریخ به وقوع پیوسته است.
*فصل سوم این کتاب دربارۀ چگونگی بیداری از منظر پیامبر اکرم (ص) است. در این فصل به چه مواردی اشاره میشود؟
یکی از اقدامات رسول خدا(ص) در جهت هویتبخشی به مسلمانان، راهکار امتسازی است مطابق با این راهکار همۀ اعضای جامعه در قبال یکدیگر و جامعه احساس مسئولیت میکنند. از این رو، قرآن کریم امت اسلامی در عصر پیامبر(ص)را بهترین امت و جامعهای دانسته است که تا آن زمان تشکیل شده بود.
اصولاً توجه و اهتمام جدی به هویت و فرهنگ اصیل اسلامی یکی از راهبردهای بیدارکنندۀ پیامبر(ص) در صدر اسلام بوده است. راهبرد دوم ایشان در جزیرهالعرب مبارزه با ظلم و استبداد بوده است. در طول تاریخ یکی از مهمترین اهداف پیامبران، عدالتخواهی و ظلمستیزی بوده است.
این هدف چنان دارای اهمیت است که قرآن در آیۀ 25سورۀ حدید به صراحت هدف از مأموریتهای پیامبران و فرو فرستادن کتابهای آسمانی را آگاهیبخشی و روشنگری مردم نسبت به حقوق خود، بسترسازی برای نهضت و قیام تودههای مردم در راستای عدالت اجتماعی و فراهمآوری بسترهای مناسب برای فرصتهای برابر برمیشمارد. اما راهبرد سوم تلاش پیامبر (ص) در جهت تحقق آرمانهای واقعی بشری است.
*منظور از آرمانهای واقعی بشری که اشاره کردید، چیست؟
یکی از مهمترین این آرمانها عدالت است. یکی از اصول سیاست خارجی پیامبر عدالت بود. این اصل تمام فروعات آیین اسلام را در بر میگیرد. در اسلام تبعیض به هر نوع آن مردود شمرده شده است.
تکریم شخصیت انسانی دومین آرمان واقعی بشر است. تکریم مقام انسانی و کرامت ذاتی در نگاه نبوى آن چنان جایگاهى داشت که حتى حاضر نمىشد، براى گسترش رسالت خود یا تثبیت اقتدارش آن را قربانى نماید، به همین دلیل، پیشنهاد مشرکان صاحب نفوذى که اسلام آوردن خود را به فاصله گرفتن آن حضرت از مسلمانان فقیر، مشروط مىکردند، نمیپذیرفت.
برابری، سومین آرمان واقعی بشر است؛ براى اولین بار شعار مساوات و برابرى همۀ انسانها توسط آن حضرت مطرح شد :«ان الناس من عهد آدم الى یومنا هذا مثل اسنان المشط»؛ از زمان آدم تاکنون، همۀ انسانها مثل دندانههاى شانه با هم برابرند. تفاهم اعتقادی چهارمین آرمان واقعی بشر است؛ پیامبر حامل پیام دعوت اسلام به نزدیکی، تقارب و گفتوگوی حسنه و صحیح است و نه بزرگ شمردن اختلافات و دوری کردن از یکدیگر.
سعادت ابدی نیز جزء پنج آرمانهای واقعی بشری قرار میگیرد. از جمله اهداف و فلسفۀ اصلی رسالت ابلاغ پیامهای الهی به مردم است. خداوند در آیاتی از جمله 20 سورۀ آل عمران، 92 و 99 سورۀ مائده و 40 سورۀ رعد و نیز 35 و 82 سورۀ نحل به این مهم اشاره کرده است. بنابراین، دین در حقیقت چیزی جزء پیام الهی نیست که در شکل رسالت به انسان ابلاغ شده است تا انسان از آن آگاه شده و براساس آن زندگی خویش را مدیریت کند و به سوی اهداف مشخص شده در پیام حرکت نماید.
*در پایان اگر نکتۀ خاصی هست، بفرمایید.
شاید جدیترین واژۀ همسو با بیداری را بتوان بصیرت نامید. بصیرت به معنای در فرهنگ قرآنی به معنای رؤیت قلبى و ادراک باطنى میباشد. از نظر قرآن، بصیرت، نیاز اساسی بشر است و خداوند برای این که انسان به این حالت دست یابد، همۀ شرایط و بسترهای لازم را فراهم آورده است؛ بهطوری که همۀ موجودات و آفریدههای جهان را بهعنوان مایۀ بصیرت معرفی میکند؛ زیرا انسان با بررسی و دقت در آفریدههای جهان که نشانهها و آیات الهی هستند، میتواند فراتر از ظاهر و کارکردهای عادی و معمولی آنها، به حقایقی دست یابد که وی را به مسیر درست زندگی هدایت میکند.
بصیرت، نوعی عبرت و عبور کردن از ظاهر به باطن است به این صورت که در اثر تفکر، نوری در قلب شخص ایجاد میشود که او در پرتو روشنایی آن نور، به حقیقت اشیاء پی میبرد. برخی از محققان دربارۀ بصیرت گفتهاند که بصیرت، شناخت و معرفت و نیز اعتقاد حاصل شده در قلب نسبت به امور دینی و حقایق امور است.
بنابراین بصیرت دانایی صرف نیست بلکه دانایی همراه با باور و ایمان است از این رو موجب هدایت و حرکت است در حالیکه علم همواره مقرون باور قلبی نبوده و در نتیجه لزوماً مایۀ عمل به مقتضاتش نیست.
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) از ضمیری روشن و آگاه برخوردار بودند. قرآن دربارۀ ایشان میفرماید: قُلْ هَـذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی؛بگو: این راه من است من، با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنم.
ایشان امت خویش را نیز به بصیرتورزی در امور فرا میخواند. بصیرت در دو موضع اهمیت فوق العادهای مییابد یکی در شناخت دشمن و دیگری در درک موقعیتها.