روایت شکست
سه شنبه 06 اسفند 1398

روایت شکست

یامین‌پور به وسیله این كتاب با كمك جستن از یك روایت سوررئالیستی و خیالی، گونه جدیدی از ادبیات انقلاب اسلامی را پایه‌گذاری كرده است.


این هفته می‌خواهیم سراغ كتاب داغ و تازه از تنور بیرون آمده‌ای برویم كه معرفی آن برای من حسرت كوچكی به همراه دارد؛ حسرت معرفی و نقد كتاب‌های نویسنده‌هایی كه قبل از جایگاه نویسندگی، جایگاه‌های اجتماعی، سیاسی، نظامی یا رسانه‌ای دارند و اظهار‌نظر یا نقد تخصصی كتاب‌های این افراد همیشه تحت تاثیر خودآگاه یا ناخودآگاهِ سایر جایگاه‌های ایشان قرار می‌گیرد. خواه تاثیر مثبت، خواه منفی! و این مساله، قضاوت درست و اصولی و منطقی درباره این كتاب‌ها را هم برای منتقد و هم برای مخاطب نقد، سخت و مبهم می‌كند. مساله‌ای كه من سعی كرده‌ام در این معرفی و نقد كوتاه كاملا از آن حذر كنم و بدون در نظر گرفتن جایگاه سیاسی و رسانه‌ای وحید یامین‌پور كه نویسنده این كتاب است، آن را برای شما معرفی كنم. امیدوارم شما هم با همین عینك بی طرفی، این یادداشت را بخوانید.




اجازه بدهید نتیجه‌گیری نهایی را همین ابتدای كار عرض كنم و سپس به دلایل نتیجه‌گیری‌ام بپردازم. به نظر من كتاب «ارتداد»، علاوه بر این‌كه كتاب خوبی است، كتاب مهمی هم هست. اما چرا كتاب خوبی است؟ ارتداد كتاب خوبی است چون در مرحله اول، از همان صفحه ابتدایی كتاب، مخاطب را با ملایمت همراه خود كرده و او با نثر رمان احساس دوستی و راحتی می‌كند. نكته‌ای كه در بسیاری از كتاب‌ها ما شاهد آن نیستیم و باید كلی با خودمان كلنجار برویم تا با متن و روند داستان همراه شویم، اما ارتداد این‌طور نیست و بدون اغراق از همان صفحه اول و از مكالمه دلنشین پدر و دختر كه جزو سه شخصیت اصلی رمان هستند، با آنها همراه و درگیر می‌شویم. البته اگر كسی موضوع كلی رمان را نداند، در صفحات اول دچار یك سردرگمی اساسی می‌شود و وقتی اتفاقات رمان را با تاریخ حقیقی كشور می‌سنجد، گمان می‌كند كه نویسنده دچار یك اشتباه بزرگ شده اما كافی است چند صفحه بیشتر با رمان همراه شوید تا جواب این سردرگمی خود را پیدا كنید. ارتداد زبان واقعا قوی و مستحكمی دارد و حین خواندن رمان، مخاطب كاملا احساس می‌كند برای نوشتن رمان وقت كافی گذاشته شده و  سرسری یكسری جملات سر‌هم‌بندی نشده كه در نهایت یك كتاب را بسازد؛ نه. بلكه ما با نثر مستحكمی روبه‌رو هستیم و این یكی از مسائلی است كه با توجه به جایگاه رسانه‌ای و سیاسی نویسنده، انتظار آن را نداریم. البته یامین‌پور در كتاب قبلی خود یعنی «نخل و نارنج» به ما نشان داده بود كه نثر روان و دلنشینی دارد و آن را در این كتاب نیز تكرار كرده است. در متن كتاب، شما گاه و بیگاه با جملات و دیالوگ‌های بسیار شیوا و پرمغزی روبه‌رو می‌شوید كه الحق والانصاف خیلی‌هایشان ظرفیت این‌ را  كه برای همیشه به خاطر سپرده شوند، دارند؛ «برخی عشق را چنگكی می‌دانند كه نیازهای تنشان را به آن بیاویزند. لحظه‌ای كه نیاز غلیان می‌كند را حادثه عشق می‌نامند و آن را با تمنا می‌جویند و آن‌گاه كه نیاز فروكش كرد، عشق را از یاد می‌برند. عشق محصول انس است و بعد از نیاز تن و در غیاب آن آغاز می‌شود. غیر از این تعریف را برای حضرت عشق، توهین‌آمیز می‌دانم.»
اینها یك قسمت كوتاه از خیل جملات ناب كتاب بود. جملاتی كه پس از شنیدن‌شان، بلافاصله به یاد یكی از اسطوره‌های قلم ایران، نادر ابراهیمی می‌افتیم. قلم یامین‌پور (كه خود نیز ارادت ویژه‌ای به ابراهیمی دارد) كاملا تحت تاثیر قلم فوق‌العاده زیبا و متعهد نادر خان ابراهیمی قرار گرفته است و كسانی كه آثار نادرخان را خوانده‌اند، با بسیاری از قسمت‌های ارتداد به یاد او و كتاب‌هایش می‌افتند.
«-یونس، عشق مهم‌تر است یا معشوق؟
ــ عشق مهم‌تر است، دریا! فراق معشوق طاقت‌سوز و جانكاه است ولی فقدان عشق مرگ است.
عاشق بدون معشوق می‌سوزد و عاشق‌تر می‌شود، اما بدون عشق حیاتی نیست كه درباره چیستی آن حكمی بكنیم.»

نكته دیگر، وجود حس و احساس قابل توجه در نثر كتاب است. این احساس كه در بستر یك رابطه عاشقانه پاك، آن هم عشقی پس از ازدواج و نه قبل از ازدواج در جریان است، كمك بزرگی به سیر اصلی رمان (كه كمی جلوتر درباره آن خواهم گفت) كرده و آن را دلنشین‌تر نموده است. زاویه دید كتاب بین روایت «اول‌شخص» و «دوم‌شخص» در حال جا‌به‌جایی است. روایت دوم‌شخص متاسفانه در ادبیات ما بسیار كم به كار برده شده و آثار كمی را داریم كه زاویه دید راوی، دوم‌شخص باشد. تنها كتاب‌های شاخصی كه با روایت دوم‌شخص به ذهن من می‌رسند، كتاب «كینه‌كشی اثر محمود گلابدره‌ای» و كتاب
«شاه بی‌شین اثر محمد‌كاظم مزینانی» هستند و غیر از اینها ما به‌ندرت روایت دوم‌شخص را در ادبیات‌مان دیده‌ایم. اما یامین‌پور در قسمت‌های قابل توجهی از رمانش از روایت دوم‌شخص استفاده كرده كه برای من جالب توجه بود.

اما چرا «ارتداد» كتاب مهمی است؟ مهم است به این دلیل كه یامین‌پور به وسیله این كتاب با كمك جستن از یك روایت سوررئالیستی و خیالی، گونه جدیدی از ادبیات انقلاب اسلامی را پایه‌گذاری كرده است كه در آن، سرنوشت انقلاب اسلامی سال ۵۷، به همین گونه كه در واقعیت رخ داده، رخ نمی‌دهد و اتفاقات دیگری بر سر انقلاب مردم ایران می‌آید. چنین پرداختی ادبی و خیالی و سوررئالیستی به تاریخ انقلاب را من در هیچ كتاب و حتی اثر هنری دیگری ندیده بودم و این «نگاه نو» و خاص ایشان به تاریخ انقلاب، مرا به شدت به وجد آورد! من مطمئنم در آینده كتاب‌ها و اثر‌های هنری مختلفی با تاثیر گرفتن از این كتاب به وجود خواهند آمد. حیف كه من نمی‌خواهم جانمایه اصلی داستان را لو بدهم و می‌خواهم كه خود شما هنگام خواندن رمان به آن پی ببرید، اما مطمئنم كه پس از مطالعه كامل كتاب به این حرف من خواهید رسید كه در كتاب دیگری، این نگاه جدید را ندیده بودید. نگاه جدیدی كه ایده رمان‌های سوررئالیستی زیادی را به ذهن شما خواهد رساند.
یامین‌پور در ارتداد از استدراج می‌گوید، از عشق می‌گوید، از مبارزه می‌گوید، از یك شكست بزرگ می‌گوید و از حادثه‌ای می‌گوید كه می‌توانست به گونه وحشتناك دیگری رقم بخورد. گونه وحشتناكی كه در رمان خیالی ما اتفاق افتاده و با خواندن رمان هر لحظه به خود می‌گویید كه اگر واقعا این اتفاق در تاریخ واقعی رخ می‌داد چه بلایی سر مان می‌آمد؟ از تصور ایرانی كه ارتداد برایمان مجسم می‌كند، در خود می‌شكنیم و درد می‌كشیم!

در صفحه پایانی كتاب نوشته شده: «و هنوز هم ادامه دارد» و ما هم امیدواریم كه این كتاب جلد دومی هم داشته باشد و ببینیم یامین‌پور این رمان خیالی را تا كجا ادامه خواهد داد؛ زیرا كه كتاب از سال‌های دهه 50 شروع می‌شود و در سال‌های دهه 70 پایان می‌پذیرد. شاید در جلد‌های بعدی، به دهه 90 یا بعد از ۱۴۰۰ نیز ادامه پیدا كند. در این صورت می‌توانیم بگوییم كه نویسنده جهان موازی دیگری برایمان ساخته و آن را می‌پرورد و این است قدرت ادبیات و رمان!
كتاب ارتداد را انتشارات سوره مهر در 248 صفحه چاپ و منتشر كرده است. قطع و جنس كاغذ خوب است، اما طرح جلد كتاب در چاپ اول و دوم واقعا نازیبا بود. البته بازخورد‌های منفی نسبت به طرح جلد اولیه، باعث شد دست‌اندركاران انتشارات از چاپ‌های بعدی، طرح جلد جدیدی را طراحی و عرصه كنند، اما همین طرح جلد هم نیاز به بهتر شدن دارد و حیف است این كتاب خوب، با این جلد غیر جذاب عرضه شود.
در پایان به شما پیشنهاد می‌كنم این كتاب خوب را تهیه و مطالعه كنید و ایرانی را ببینید كه در بهمن ۵۷ مسیرش به گونه دیگری از آنچه تاریخ به خود دیده است تغییر می‌كند.




نویسنده: اسماعیل بنده‌خدا
نظر بدهید