بیان واقعیت پل ارتباط با مخاطب است
یکی از مشکلات در خاطرهنگاری و داستانپردازی این است که تعمداً فقط میخواهیم به لایهای از خاطرات بپردازیم یا قصه را بهسمتی ببریم که به مخاطب بگوییم همیشه همهچیز خوب بوده، ترس و دلتنگی نداشتیم، پیروز همیشگی میدان بودیم و صاحب هوش و همۀ کمالات هستیم. این برای مخاطب امروز که بهراحتی امکان دسترسی به اسناد، آمار و اطلاعات را دارد، جذابیت ندارد و نهایتاً ده صفحه از کتاب را میخواند.
حوزۀ ادبیات پایداری در کشور عزیزمان گنجینهای از سوژههایی است که اگر خوب به آنها پرداخته شده و ثبت شوند، تبدیل به آثاری ماندگار میشوند. یک اثر هنری، مثل کتاب، وقتی میتواند موفق باشد که به دور از بزرگنمایی و اغراق، با زبانی ساده و ملموس تولید شده و در اختیار مخاطب قرار بگیرد. این اثر میتواند مجموعهای از خاطرات باشد که مثل حلقههای یک زنجیر متصل و پشتسرهم بیایند، یا میتواند یک داستان جذاب و قوی باشد. آنچه اهمیت دارد، این است که در مقام یک محقق و نویسنده موظفیم در فرایند آفرینش اثر، چه خاطرهنگاری باشد و چه داستان، برای هوش مخاطب، درست هموزن سوژۀ انتخابی احترام و ارزش قائل باشیم. دست روی هر کاری بگذارید، فراز و فرودهای کاملاً منحصربهفردی دارد که دیگر نیازی به اغراق، تکرار و بزرگنمایی نداریم. اتفاقاً خاطرهنگاری یا داستانی که قابلیت استناد داشته باشد، جذابیت و شیرینی مضاعفی خواهد داشت. یکی از مشکلات در خاطرهنگاری و داستانپردازی این است که تعمداً فقط میخواهیم به لایهای از خاطرات بپردازیم یا قصه را بهسمتی ببریم که به مخاطب بگوییم همیشه همهچیز خوب بوده، ترس و دلتنگی نداشتیم، پیروز همیشگی میدان بودیم و صاحب هوش و همۀ کمالات هستیم. این برای مخاطب امروز که بهراحتی امکان دسترسی به اسناد، آمار و اطلاعات را دارد، جذابیت ندارد و نهایتاً ده صفحه از کتاب را میخواند. کتاب هم گوشۀ یک کتابخانه سالها جا خوش میکند و خاک میخورد. آنچه مهم است، این است که داستان پیکرهای قوی داشته باشد و مخاطب را تا آخرین صفحه با خود بیاورد. پرداختن به جزئیات مثل زمان، مکان، اتفاقات، شخصیت واقعی آدمها و حتی دشمن روبهرو، در هر قد و قامتی که بوده یا هست، اگر درست دیده و معرفی بشود، سبب میشود مخاطب ارتباط خوبی با متن برقرار کند. سبک و سیاق مستندنگاری، چه در قالب خاطره و چه در قالب داستان، اگر چیدمان خوبی داشته باشد، حاصلش متنی است بسیار خواندنی. برای مثال، کتاب آب هرگز نمیمیرد اثری ماندگار، مستند، ساده و روان است که مخاطب را هر لحظه مشتاقتر از قبل میکند و این اتفاق برای هر کتابی محقق نمیشود؛ زیرا بسیاری از نویسندگان تلاش میکنند با ورود به حریم خصوصی زندگی آدمهای قصه، تکرار بیش از حد و توضیح روابط عاطفی ذهن، مخاطب را درگیر نمایند؛ این در حالی است که با این سبک نوشتن که این روزها خیلی هم زیاد شده، زوایای دیگری نظیر تحصیل، مبارزه، رزم و نبوغ نادیده گرفته میشوند.
نویسنده: شهلا پناهی