ترجمۀ کتاب کودک؛ چالش‌ها و راهکارها
یکشنبه 22 فروردين 1400

ترجمۀ کتاب کودک؛ چالش‌ها و راهکارها

امروز، بخش تولید داخلی کتاب کودک و نوجوان در جبهۀ متعهد و دغدغه‌مند و فرهنگی دچار دو ایراد کلی است: 1. ادبیات و موضوعات نامتناسب با فهم و اقتضائات سنی کودک؛ 2. کیفیت نامناسب آراست و کتاب‌پردازی در این حوزه.

اهمیت محتوایی که برای کودک تولید می‌شود، در اعتلا و پیشبرد اهداف تربیتی و تمدن‌سازی، بر هیچ تمدن و جامعه و تفکری پوشیده نیست. کمتر گفتمان، تفکر یا گروهی از گذشتۀ تاریخ تا به امروز بوده‌اند که برای بقای خود، انگاره‌ها و آموزه‌هایشان را از سنین ابتدایی به کودکان خود آموزش نداده باشند. کودکان امروز، تمدن‌سازان فردا و کنشگران مؤثر هر جامعه‌ای هستند. تربیت و آموزش کودکان بر مبنای مبانی ایدئولوژیکی هر عقیده و تفکری، جزء اصلی‌ترین روش‌های تمدن‌سازی و گفتمان‌سازی است. هر جامعه‌ای که از محتوای در دسترس کودک خود صیانت نکند و آن را هم‌گام و منطبق بر آراء و تفکرات خود نکند، دیر یا زود جایگاه تمدنی خود را از دست داده، گفتمانش ضعیف شده و جامعه‌اش سنخیت خود را با مبانی ایدئولوژیکی خود از دست می‌دهد. قوت یا شکست هر عقیده و تفکری به قوت عناصر گفتمانی آن است و در این بین، بدیهی‌ است که اگر هر عقیده و تفکری از محتوای کودکان خود صیانت نکند، روزبه‌روز ضعیف و ضعیف‌تر خواهد شد. از آنجا که کودک و نوجوان راهبردی‌ترین مخاطب در هر جامعه‌ای به‌شمار می‌آید، هم باید مراقب محتوای در دسترس او بود و هم باید روش‌ و بیان و ادبیات مناسب را برای تولید و انتقال محتوا به او فهم‌کرد و به کار بست.

 

وضعیت‌ فعلی محتوا و بازار کتاب کودک و نوجوان

امروز، وضعیت کتاب کودک و نوجوان را از دو منظر می‌شود بررسی کرد:

 

1. وضعیت فعلی بازار کتاب کودک و نوجوان

با بررسی وضعیت فعلی آثار موجود کتاب کودک و نوجوان، در خواهیم یافت که بیش از 80درصد از کتاب‌های موجود در بازار کودک و نوجوان کتاب‌های ترجمه‌شده است. البته این بدان معنی نیست که هیچ کتاب ترجمه‌ای مناسبی برای کودک وجود ندارد. همچنین، نفی کلی کتابهای ترجمه‌شده نیست. دردسترس‌‌بودن حجم چشمگیری از کتاب‌های ترجمه‌ای در حوزۀ کودک و نوجوان، به‌معنی ترویج مبانی، سبک زندگی‌، عقاید و تفکرهای مختلف به مخاطب و مصرف‌کنندۀ آن کتاب‌هاست. در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن، اگر نگوییم کودکانِ مصرف‌کنندۀ این آثار در بُعد شناخت عقاید، سنخیتی با مبانی حاکم بر جامعۀ خود نخواهند داشت، قطعاً در بعد هویت ملی نیز هیچ سنخیتی بین آنچه به آن‌ها در کتاب‌ها عرضه شده است و آنچه در جامعۀ بومی آن‌ها جاری است، در نخواهند یافت. این روزها، اکثر آثار موجود در بازار کتاب کودک و نوجوان، مصرف‌کنندگان و مخاطبانشان را هم‌سو با مبانی تفکری و گفتمانی مورد تأکید جامعۀ ما تربیت نمی‌کنند و از قِبل مصرف آن‌ها، کودک را در بعد هویت ایرانی خود تقویت نمی‌کنند. همچنین، بخش زیادی از محتواهای آن‌ها به‌نوعی مخالف، مغایر و حتی بعضاً معارض با اعتقادات اسلامی و سبک زندگی و هویت اصیل ایرانی است. بدیهی است آثار این نوع محتواها در رفتار و سبک زندگی کودکان و نوجوانان، در همین زمان و نهایتاً در آینده‌ای نزدیک به‌طور کامل مشهود است. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا، ممنوعیت‌های ویژه‌ای برای ترجمۀ کتاب‌های ‌کودک تعیین و اعمال می‌شود. برای مثال، برخی از کشورهای اروپایی، ترجمه و عرضۀ کتاب‌های کودک و نوجوان سایر کشورها را تا ردۀ سنی یازده سال در کشورشان بسیار محدود کرده و از آن‌ ممانعت می‌کنند. دلیل اصلی وضع این نوع محدودیت‌ها، شکل‌گیری بخش عمدۀ شخصیت این مخاطب تا یازده‌سالگی است. لذا این کشورها، برای صیانت از کودکان سرزمینشان و تربیت آن‌ها بر مبنای آداب، رسوم، عقاید و فرهنگ اصیل کشور خود، محدودیت‌های این‌چنینی ایجاد کرده تا از جهان حاکم بر کودکان بی‌دفاع خود در برابر نفوذ و ترویج سایر فرهنگ‌‌‌های مهاجم و سبک‌های زندگی ملل و اقوام دیگر صیانت کنند.

در سال‌های گذشته، بنا دلایلی که به آن اشاره خواهد شد، بازار کتاب کودک و نوجوان بیش از هر دوره‌ای دچار ول‌انگاری‌ شده و این حوزه تبدیل به یکی از اصلی‌ترین بسترهای بروز و ظهور جریان‌های غیرمتعهد و معارض شده است: فقدان نظارت دقیق و ممیزی از سوی متولی اصلی کتاب یعنی وزارت ارشاد؛ رجحان اقتصادی ترجمه بر تألیف از سوی ناشران؛ فقدان تربیت نویسندۀ متخصص کودک و نوجوان؛ نفوذ و توفق جریان روشن‌فکر در انجمن‌ها و تشکل‌های نویسندگی در حوزۀ کودک و نوجوان؛ کم‌توجهی و حمایت‌نکردن از تولیدکنندۀ داخلی؛ افزایش هزینه‌های تولید کتاب کودک از قبیل صفحه‌آرایی و زینک و مقوا؛ تصاحب ظرفیت‌های تولیدی، سیاست‌گذاری، اجرایی و تصمیم‌گیری مهم این حوزه توسط عناصر روشن‌فکر غیرمتعهد؛ فقدان تشکل و انجمن فرهنگی مؤثر متشکل از نویسندگان هم‌سو با ارزش‌های دینی و ملی در حوزۀ کودک؛ فقدان حقوق معنوی مخاطب خصوصاً مخاطب کودک و نوجوان.

شبه‌نشرها و انتشارات‌هایی که صرفاً اهداف اقتصادی دارند، در چند سال گذشته، یکی پس از دیگری برندهایی در حوزۀ کودک تأسیس کردند و با راه‌اندازی خط تولید ترجمۀ کتاب کودک و تولید و عرضۀ انبوه، بیشترین ضربه را به این حوزه وارد کرده‌اند. رصد بازار کتاب کودک و نوجوان نشان می‌دهد خانواده‌هایی که پی خرید محتوای سالم و باکیفیت برای مصرف فرهنگی کودک و نوجوان خود هستند، بسیار دچار مشکل شده‌اند؛ زیرا از طرفی، دغدغۀ کتاب‌خوانی فرزندان خود را دارند و از طرف دیگر، رسیدن به کتاب مناسب برایشان بسیار دشوار و سخت شده است.

 

2. تولید محتوای کتاب کودک و نوجوان در کشور

حدود 20درصد از حجم آثار در دسترس در بازار کتاب کودک و نوجوان، مربوط به تألیف داخلی است. اما جدا از اینکه این مقدار، یک‌پنجم تولیدات بازار کتاب کودک و نوجوان است، درصد چشمگیری از این آثار تولیدی داخلی نیز مغایر با مبانی سبک زندگی اسلامی‌ایرانی است. همچنین، بسیاری از آثار تولیدی هم‌سو با سبک زندگی اسلامی‌ایرانی نیز فاقد ادبیات و آراست مناسب برای کودک و نوجوان است.

امروز، بخش تولید داخلی کتاب کودک و نوجوان در جبهۀ متعهد و دغدغه‌مند و فرهنگی دچار دو ایراد کلی است: 1. ادبیات و موضوعات نامتناسب با فهم و اقتضائات سنی کودک؛ 2. کیفیت نامناسب آراست و کتاب‌پردازی در این حوزه. ایراد اول، ادبیات و موضوعات نامتناسب با فهم و اقتضائات سنی کودک و نوجوان است که به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین مانع پیشروی و کنشگری بیشتر و شکوفایی بهتر در بازار حوزۀ کتاب کودک و نوجوان باشد. در باب این ایراد باید گفت بخش زیادی از تولید‌کنندگان اعم از ناشران، نویسندگان، شاعران و تصویرگران خود را ملزم و موظف به فهم جهان حاکم بر تفکر کودک، اقتضائات سنی، جنسیتی و تجهیز و استفاده از ادبیات متناسب با فهم مخاطب برای انتقال معنا و محتوا به کودک و نوجوان نکرده‌اند.

باید گفت جبهۀ متعهد فرهنگی و هم‌سو با ارزش‌های دینی و ملی در کارزار مقابله با هجوم محتواهای ناسالم و معارض در این عرصه با مانعی جدی مواجه شده و در مصاف با جبهۀ غیرمتعهد سکولاری و غرب‌گرا و برای رسیدن به توفق و برتری مطلق در برابر او، مانع بزرگی سر راهش دارد. این مانع، فقدان تجهیز بخش زیادی از نویسندگان و شاعران و تصویرگران این حوزه به ادبیات متناسب با جهان حاکم بر کودک و اقتضائات ذهنی و ادراکی مخاطب کودک و نوجوان است.

 

توفق جبهۀ روشن‌فکری غیرمتعهد در حوزۀ کتاب کودک و نوجوان

امروز، جبهۀ فعال و متعهد به فرهنگ و مبانی اسلامی‌ایرانی در حوزۀ کودک و نوجوان دارای نویسندگان، شاعران، تصویرگران و ناشرانی دغدغه‌مند و خلاق و فعال است. این جبهۀ تولیدی برای تولیدات راهبردی در حوزۀ کتاب کودک و نوجوان، به مبانی غنی اسلامی دارای عقبۀ قوی محتوایی تکیه زده است. در مقابل، جبهۀ روشن‌فکری غیرمتعهد و غرب‌گرا، صاحب تولیدکنندگانی فاقد خلاقیت و عقبۀ محتوایی اصیل است و عناصر تولیدی او، بیشتر مصرف‌کننده و تقلیدکننده از محتواها و نمونه‌های خارجی‌اند. در این مصاف اما، تجهیز جبهۀ روشن‌فکری غیرمتعهد به ادبیات متناسب برای انتقال محتوا و معنا به مخاطب کودک و نوجوان و فهم اقتضائات سنی و جنسیتی این مخاطب، در نهایت منجر به توفق این جریان در بازار کتاب کودک و نوجوان شده است. البته بدیهی است که گزاره‌های مطرح‌شده به‌معنای این نیست که هرآنچه جبهۀ روشن‌فکری غیرمتعهد تولید کرده‌ است، دارای ادبیات و روش انتقال محتوای صحیح است و در مقابل، جبهۀ متعهد دغدغه‌مند فعال در این حوزه، فاقد هرگونه تولید متناسب برای کودک و نوجوان است؛ بلکه بیشترین تولیدکنندگان تقدیرشده در عرصه‌های ملی و بین‌‌المللی در حوزۀ کودک و نوجوان و پرتیراژترین‌ها و پراقبال‌‌ترین‌ها، همچنان در دایرۀ عناصر جبهۀ متعهد و معتقد و دل‌بسته به مبانی گفتمان اسلامی‌ایرانی در حوزۀ کودک و نوجوان‌اند. اما این مقدار توان و تخصص و ظرفیت برای رسیدن به برتری مطلق و برتری بر جبهۀ پرتعداد و برخوردار و پرتولید مقابل و تصاحب بازار کودک و نوجوان در این مبارزۀ فرهنگی مهم و راهبردی، کافی نیست.

 

عامل مهم ترویج؛ آراست مناسب کتاب کودک و نوجوان

بعد از بررسی محتوای تولیدی آثار، باید به کیفیت آراست و کتاب‌پردازی نیز پرداخت. بدیهی است که کودکان به ظاهرِ تولیدات جذب می‌شوند و اکثر نوجوانان امروز نیز در مصرف محصولی فرهنگی چون کتاب، در موضع انتخاب، بیش از توجه به محتوا، به آراست و ظاهر کتاب‌ها توجه می‌کنند. لذا ارتقای سطح کیفی و زیبایی آثار کودک و نوجوان عاملی مهم در تبلیغ، ترویج و مصرف این نوع از محصول فرهنگی توسط این مخاطب خواهد بود.

 

راهکارهایی برای حل مشکلات حوزۀ کتاب کودک و نوجوان

بعد از بررسی برخی از مسائل مهم کتاب‌های این گروه سنی، باید به راه‌حل‌ها و راهکارها نیز پرداخت. در مسئلۀ ترجمۀ افسارگسیختۀ کتاب‌های این طیف، اولین راه‌حل این است که نهادهای متولی به وظایف ذاتی خود در ممیزی، نظارت بر بازار کتاب، مطالبه‌گری و وضع قوانین جدید عمل کنند؛ هرچند سهل‌انگاری و تسامح ادارۀ کتاب وزارت ارشاد دورۀ اخیر، در ممیزی حوزه‌های دیگر نیز همیشه یکی از مسائل اصلی بوده است. می‌توان گفت ادارۀ کتاب وزارت ارشاد بدترین کارنامه را در بحث ممیزی، خصوصاً در حوزۀ کتاب‌های کودک و نوجوان در این دوره از خود به جای گذاشته است. راه‌حل دیگر، وضع قوانینی است که فرایند تولید کتاب را بر اساس ترجمه در این حوزه برای ناشران سودجو سخت‌تر کند. برای مثال، کافی است وزارت ارشاد صدور مجوز به کتاب‌های ترجمه‌ای کودک را منوط به ارائۀ مجوز و موافقت ناشر اصلی کرده و از ناشر داخلی حق رایت مطالبه کند. این اقدام باعث کاهش چشمگیر تولیدات ترجمه‌ای در کشور می‌شود.

در باب تألیف نیز دولت برای صرفۀ اقتصادی ناشر و ترغیب نویسندگان داخلی، باید از تولیدات کودک و نوجوان در موضوعات مهم حمایت کند، یا از طریق تأسیس و برگزاری جوایز و امکان‌های مادی و معنوی مختلف، منجر به تشویق و ترغیب تولیدکنندۀ داخلی شود. از جمله راه‌حل‌های دیگر، وضع قوانین جدید در حوزۀ حقوق معنوی مخاطب است که مع‌الاسف، در بین قوانین جاری کشور تاکنون از آن غفلت شده است. یعنی اگر ناشری محتوایی تولید کرد که مغایر با مصالح و معارض با ارزش‌های ملی و دینی بود و منجر به آسیب‌‎رساندن از لحاظ معنوی شد و از قضا، وزارت ارشاد هم در ممیزی آن کوتاهی کرد و مانند امروز، به آن کتاب‌ها به‌راحتی مجوز داد، قانونی که بازدارنده و کافی و شامل باشد، وجود داشته باشد که بتوان بر مبنای آن از انتشار کتاب جلوگیری و با افراد خاطی برخورد کرد.

 

صیانت از کودکان و نوجوانان از طریق آموزش ادبیات و اقتضائات روان‌شناختی به نویسندگان

در مسئلۀ تولید آثار، در آن بخشی که مربوط به ادبیات و فهم جهان حاکم بر ذهن کودک و نوجوان و درک اقتضائات آن است، باید بر راهکارهای آموزشی تمرکز کرد و برای تولیدکنندگان دوره‌های آموزشی تخصصی برگزار کرد؛ دوره‌هایی مثل روان‌شناسی، آسیب‌شناسی و ادبیات تخصصی کودک و نوجوان، ویراستاری داستان و شعر کودک، شناخت فرایندهای انتقال محتوا متناسب با رده‌های سنی و جنسیتی و بومی این مخاطب راهبردی و مهم و همچنین سایر دوره‌ها و کارگاه‌هایی که منجر به افزایش شناخت تولیدکنندگان از کودک و نوجوان شود.

در مسئلۀ آراست و کیفیت نیز باید ناشران و تصویرگران ضمن شناخت تمامی اقتضائات مخاطب کودک و نوجوان، کیفیت تولیدات خود را ارتقا دهند و با این کار باعث روندگی، ترویج و دیده‌شدن آثار تولیدی باشند. اما مسئلۀ مهمی هم وجود دارد که بستر پیگیری، حل مشکلات و ارتقای آثار این حوزه است و آن، وجود تشکل‌ها و انجمن‌های نویسندگی متعهد، دغدغه‌مند و هم‌سو با ارزش‌های اصیل اسلامی‌ایرانی است که در حال حاضر، یکی از خلأهای مهم این حوزه است. تشکل‌ها با تجمیع ظرفیت‌ها و قدرت مطالبه‌گری و هم‌افزایی می‌توانند نقش مهمی در تربیت مؤلف، اصلاح روند‌ها و صیانت از کودکان و نوجوانان در برابر هجوم محتواهای ناسالم و محصولات غیرمفید داشته باشند. نکتۀ مهمی که باید همۀ دست‌اندرکاران این حوزه بر آن تمرکز ویژه‌ای کنند، این است که کودکان و نوجوانان هیچ قدرتی برای دفاع از خود در برابر هجوم محتواهای ناسالم ندارند و این وظیفۀ نهادهای متولی کتاب و انجمن‌ها و تولیدکنندگان است که از این مخاطب مهم مراقبت و صیانت کنند.

 

نویسنده: محمدعلی مرادیان

نظر بدهید