باید و نبایدهای داستاننویسی ۲
این که محتویات ذهنمان را روی کاغذ بیاوریم، در ابتدا آسان به نظر میرسد؛ ولی خوانندۀ امروزی هوشمند است، وقت ندارد و دوست دارد حالا که کتابی را برای خواندن در دست گرفته، لذت خواندن هم نصیبش بشود. فاطمه سلیمانی که خود نویسندۀ چند کتاب است و سالهاست دانشآموختۀ هنر نویسندگی است، قصد دارد نکتههایی در باب «نوشتن» با ما به اشتراک بگذارد؛ نکاتی که ماحصل سالها تجربه است.
1. تأثیر کتاب بر قلم نوقلمها
برخی از استادان و مدرسان داستاننویسی معتقدند که نوقلمها زمان داستاننوشتن نباید کتاب بخوانند؛ چون هنگام نوشتن، از قلم و سبک نویسندگان دیگر تأثیر مستقیم میگیرند؛ اما این نگاه کاملاً درست نیست. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که نویسندۀ نوقلم فقط روی کتابهای یک نویسنده تمرکز کند. کتابنخواندن بزرگترین اشتباه یک نویسنده است؛ چه نویسندۀ نوقلم، چه نویسندهای با چند عنوان کتاب. درونیشدن سبکها و تکنیکهای داستاننویسی، افزایش دایرۀ لغات، پرورش ایده و... از فواید خوب کتابخواندن و کتاب خوب خواندن است؛ هم کتابهای تکنیکی و هم داستانها و رمانهای برجستۀ دنیا با ترجمههای خوب و رمانها و داستانهای برجستۀ ایرانی.
2. دایرۀ اطلاعاتتان را گسترش دهید
در شمارههای پیش گفتیم که نویسنده پیش از داستاننوشتن، باید دربارۀ سوژۀ داستانیاش تحقیق کند؛ اما بهجز تحقیقکردن دربارۀ یک موضوع خاص، نویسنده وظیفه دارد دایرۀ اطلاعاتش را گسترش دهد؛ چون برای نوشتن، تنها تسلط به تکنیکهای نوشتن کافی نیست. نویسنده باید اطلاعات عمومی خوبی داشته باشد؛ دربارۀ سیاست، محیطزیست، زندگی شهری، فلسفه، تاریخ و... .
قرار نیست نویسنده تاریخنویس یا فیلسوف باشد؛ بلکه به دو دلیل باید از هرکدام از علوم بهقدر نیاز اطلاعات داشته باشد. اول اینکه اطلاعات از علوم مختلف باعث افزایش ایده برای داستاننویسی میشود. دوم اینکه از گافهای داستانی جلوگیری میکند. متأسفانه، برخی از نویسندگان بهدلیل نداشتن اطلاعات یا داشتن اطلاعات غلط، مخاطب را هم دچار گمراهی میکنند. مثلاً نویسندهای چون اهل دین و مذهب نیست، از حداقلهای دستورهای دین بیاطلاع است و همین بیاطلاعی در داستان منعکس میشود. اگر مخاطب هم بیاطلاع باشد، این اطلاعات غلط رواج پیدا میکند؛ مثل مسئلۀ محارم، یا یک مسئلۀ حقوقی ساده. در تعداد زیادی از فیلم و سریالها دیدهایم که اگر کسی تصادف کند و گواهینامه نداشته باشد، مرگ طرف مقابل قتل عمد به حساب میآید؛ در صورتی که به هیچ وجه اینطور نیست. احتمالاً سنگ بنای این روایت را یک نویسندۀ بیاطلاع پیریزی کرده و بقیه هم بدون تحقیق، از همین سوژۀ داستانی استفاده کردهاند؛ بنابراین، حتی اگر به مسائل حقوقی و مذهبی علاقهای ندارید، به اندازۀ نیاز داستان اطلاعات کسب کنید.
3. به مخاطب اطلاعات غلط ندهیم
دربارۀ نکتۀ قبلی باید به یک موضوع توجه کرد. ممکن است نویسنده اطلاعات کافی داشته باشد؛ اما برای جذابترکردن داستان اطلاعات را تحریف کند؛ چه مسائل قانونی و حقوقی، چه مسائل مذهبی، یا اطلاعات تاریخی. ارائۀ اطلاعات غلط هم یک باگ به حساب میآید و هم باعث نشر خطا و اشتباه در جامعه میشود.
4. همهچیز بنویسید
برای تمرین نویسندگی فقط به داستاننویسی بسنده نکنید. همهچیز بنویسید: تبریک، تسلیت، لایحه، دفاعیه، وصیتنامه، نامۀ اداری و... . حتی اگر دیگران هم سفارش نوشتن داشتند، این سفارش را قبول کنید. نوشتن از موضوعات مختلف در درجۀ اول باعث تسلط به قواعد نگارشی و قویشدن نثر میشود. به علاوۀ اینکه هر یادداشت یا یک نوشته میتواند ایده و سوژۀ یک داستان یا خردهداستان باشد. در نهایت، گاهی لازم است که در دل داستان، یک نوشتۀ غیرداستانی در راستای پیرنگ داستان اضافه شود؛ مثل یک شکایتنامه، وصیتنامه، نامۀ اداری، کارت دعوت و... . اگر از قبل تمرین کرده باشید، بهراحتی این چالش کوچک را حل میکنید.
5. روی یک کار تمرکز کنید
برخی از نویسندگان همزمان روی چند سوژۀ داستانی کار میکنند؛ اما این همزمانی، مخصوصاً برای نویسندگان نوقلم، آسیبزننده است. درگیری ذهنی روی چند سوژه، اختلاط ایدهها و طرح، خطا در شخصیتپردازی و صحنهپردازی و پیشنرفتن هیچکدام از داستانها بهنحو مطلوب از آسیبهای این همزمانی است.
6. رعایت دستور زبان فارسی
اولین و مهمترین وظیفۀ یک نویسنده پاسداری از زبان و ادبیات و حفظ آن است. یک نویسنده باید به دستور زبان و علائم نگارشی مسلط باشد و در نوشتههایش این نکات را رعایت کند. رعایتنکردن این نکات توسط نویسندهها نهتنها به زبان فارسی آسیب میزند، بلکه اعتبار نویسنده را زیر سؤال میبرد. استفادۀ نادرست از علائم نگارشی گاهی مفهوم یک جمله را عوض میکند و روی مفهوم کل داستان اثر میگذارد.
7. تایپ کنید
در عصر تکنولوژی و رسانه و عوضشدن روشهای ارتباطات، تقریباً هیچ ناشری نسخۀ دستنویس یک اثر را قبول نمیکند. حتی اگر داستان یا نوشته برای انتشار هم مقبول نباشد و قرار باشد برای بررسی و کارشناسی خوانده شود، پذیرش نسخۀ دستنویس مشکل است. هر نوشتهای در نهایت باید تایپ شده و بهصورت یک فایل الکترونیک ذخیره شود. پس بهتر است که از همان ابتدا، قلم سنتی کنار گذاشته شود و نوشته مستقیم تایپ شود.
عدۀ زیادی اعتقاد دارند که دکمههای صفحهکلید حس قلم را منتقل نمیکند و هنگام تایپ مستقیم، قادر به انتقال حس نیستند؛ اما این مشکل با چند بار تمرین حل میشود.
تایپ مستقیم چند فایده دارد. اول اینکه نویسنده را از کار خستهکنندۀ پاکنویسی خلاص میکند. دوم اینکه هنگام تایپ، ویرایش کار سادهتر میشود. در نهایت هم فایل سریعتر در دسترس قرار خواهد گرفت.
در شمارههای بعد، این باید و نبایدها را دنبال کنید.