فلسفه و چیستی علوم انسانی اسلامی تبیین شد
نشست تبیینی «فلسفه علوم اسلامی انسانی و چیستی علوم انسانی اسلامی» با حضور حجتالاسلام علی مصباح یزدی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب اسلامی؛ نشست تبیینی «فلسفه علوم اسلامی انسانی و چیستی علوم انسانی اسلامی» با حضور حجتالاسلام علی مصباح یزدی و با همکاری مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام مصباح بیان کرد: از زمانی که دوران رنسانس و شروع دوران مدرن تلقی شد، کمکم جایگاه عقل و ابزارهای معرفتی دیگر به غیر از وحی پررنگ شد. متفکران اگر دستورالعملی را میپذیرند، باید بر اساس دلیلی باشد که بتوان با عقل آن را تایید کرد.
وی افزود: در تنظیم روابط انسانها باید بر اصولی تلقی بکنیم که بتوان با عقل مورد بررسی قرار داد. معنای این رویکرد این بود که در علوم انسانی بر اساس مبنای علوم انسانی در فلسفه و... آنها را هم بنا قرار میدادند و مسائل علوم انسانی را مورد مداقه قرار دهند. همین مسئله باعث پیدایش مکاتب دیگر هم در علوم انسانی شد. در کنار آن هم مکاتب تجربهگرا به وجود آمدند.
مصباح یزدی با اشاره به اینکه علمی که بشود به آن اعتماد کرد، علمی است که بتوان با تجربه ثابتش کرد، گفت: همین مسئله هم در علوم انسانی مورد توجه قرار گرفت. علم باید نتیجه عملی و محسوس داشته باشد. در کنار این گرایش، گرایشهایی به وجود آمد که تجربه را باید کنار گذاشت و رفت سراغ تجارب شخصی، یعنی ورود به ذهنیات. این کار علوم انسانی نیست.
او افزود: دیدگاههای صاحبان مکتب در علوم انسانی تاثیری بی چون و چرا در نگاه علوم انسانی و نظریهپردازیاش دارد. مثلاً پاولف رفتارهای حیوان را مطالعه میکند و بر تمام رفتارهای انسان تعمیم میدهد و آن را الگو قرار میدهد. یا فروید برای انسان یک ضمیر ناخودآگاه قرار میدهد و تمام رفتارهای انسان را از ٱنجا میداند. برخی این مسئله را علمی نمیدانند. آنچه ثابت است و همه را به عنوان نظریات علوم انسانی جمع میکنند، بررسی رفتار انسانی و مشاهده انسان از ابعاد مختلف است.
حجتالاسلام علی مصباح یزدی افزود: در این مسئله مبانی خیلی تاثیرگذار هستند. ما قائل به این هستیم که انسان یک بعد روحانی هم دارد و اگر بخواهیم برای انسان برنامهریزی کنیم، برنامهریزی هشتاد نود ساله برای این دنیا نمیریزیم؛ بلکه باید برنامهای جامع و ابدی پیریزی کنیم.
وی افزود: اگر ما معیارمان را از مرگ فراتر ببریم و ابد را معیار ارزیابی قرار دهیم، باید برای بعد از مرگ آثار جدیدی داشته باشیم. ما مطالعات و دیتاهایی را که از علوم انسانی و مبانیاش میگیریم، به طور کلی نباید رد کنیم. آن حرفهایی که درست است، میپذیریم و آنها که غلط است، کنار میگذاریم. ما در علوم انسانی اسلامی فقط باید از منابع قرآنی استفاده کنیم و به سراغ عقل و... نرویم. البته که این نظریه کاملی نیست و قابل نقد است. اگر ما روش عقلی را کنار بگذاریم، اعتبار وحی اثبات نمیشود. ما از راه عقل میتوانیم وحی را مطالعه و بررسی کنیم و مدعیان پیامبری را با عقل نقد کنیم.
مصباح یزدی با اشاره به اینکه وحی رسالتی برای خودش تعیین کرده که شامل تمام فعالیتهای کوچک و بزرگ نمیشود، گفت: خود اسلام به این مسئله میپردازد که تعقل کنید. در قرآن آیات بسیاری آمده که عقل خودتان را هم به کار بیندازید. در مسائل تجربی، پیامبر اصحابشان را به کسب علوم تشویق میکردند. این نگاه کاملی نیست که فقط به منابع اسلامی نگاه کنیم. در مقابل هم دیدگاههایی وجود دارد که اسلام هیچ نظری در علوم انسانی ندارند؛ چراکه علوم انسانی خارج از دین قرار میگیرد.
وی افزود: منابع وحیانی یا عقلی علم حساب نمیشوند و جزئی از اسلام هستند. این تعبیر متناقضنمایی است که یا علم است یا اسلام. این هم غلط است. ما نمیپذیریم که علوم انسانی را فقط در کنار علوم تجربی قرار بدهیم و علوم عقلی و وحیانی را نادیده بگیریم.