غرب با هوش مصنوعی می‌خواهد بگوید انسان یک ربات هوشمند است
شنبه 13 خرداد 1402

غرب با هوش مصنوعی می‌خواهد بگوید انسان یک ربات هوشمند است

در نشست تبیینی تحولات فرهنگی، بینش‌ها و نگرش‌های تمدن انقلاب اسلامی با تمدن غرب مورد مقایسه قرار گرفت. در این نشست حجت الاسلام صفدر الهی‌راد آنچه را که در نگرش‌های هر انسان در برساخت‌های فرهنگی موثر است بینش‌های هر فرد و سوق‌دهی تمدنی آن فرد دانست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام الهی‌راد با مقدمه قراردادن مسئله دغدغه‌ها و چالش‌های فرهنگی، به کالبدشکافی ریشه کنش‌های انسان پرداخت و گفت: به طور معمول آنچه باعث دغدغه‌های فرهنگی و چالش‌های فرهنگی می‌شود به کنش‌ها و رفتارهای انسانی برمی‌گردد. ما در تحلیل کنش‌ها و رفتارهای انسان‌ها (افراد) که مصداقی می‌توان حجاب را نام برد، برمی‌گردد به گرایش افراد به نوع کنش‌هایی که در جامعه از خود بروز می‌دهد. اگر گرایش ما به سمت گزاره‌های الف باشد، متقابلا کنش‌های ما هم مبتنی بر گزاره‌های الف است و اگر گرایش ما به سمت گزاره‌های ب باشد، طبیعتا کنش‌های ما هم به گزاره‌های ب سوق پیدا می‌کند. اگر گرایشمان به مفهوم ساختگی اسارت با حجاب برای زن باشد، بی‌شک کنش‌ها و اکشن‌های ما هم به سمت فرار از حجاب قرار می‌گیرد. اما چه چیزی تعیین‌کننده گرایش‌های انسان در جامعه است؟ طبیعی است که نوع بینش انسان تأثیر مستقیم بر گرایش انسان دارد. اگر الان ما در کشورهای مختلف، در جهان‌های مختلف با تفاوت‌های فرهنگی، رفتارهای مختلف فرهنگی می‌بینیم، به بینش انسان‌های آن جامعه برمی‌گردد؛ مثلا نوع بینش به هستی، نوع بینش به انسان و نوع بینش به هنجارها . این بینش‌ها وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند، این ارزش‌ها را می‌سازند. لذا وقتی می‌خواهیم تحلیلی قوی و علمی در خصوص مسائل فرهنگی داشته باشیم، چاره‌ای نداریم جز اینکه اول سراغ بینش‌ها برویم.

استاد صفدر الهی‌راد با طرح این سوال که بر چه بینشی نسبت به انسان و هستی و ... مسائل فرهنگی را پایه‌ریزی می‌کنیم گفت: می‌خواهیم بدانیم ما در مسیر فرهنگی کشور خودمان دقیقا در کجا قرار گرفته‌ایم. در غرب (که البته منظور من از غرب صرفا موقعیت جغرافیایی اروپا نیست، بلکه مدرنیته است- یعنی تمدن سکولار حاکم بر جامعه غرب)، ما در مسائل فرهنگی غرب نکات و نگرش‌هایی متفاوتری نسبت به خود می‌بینیم. مسائل اباحه‌گری، مفاسد اخلاقی و ... گسترش پیدا می‌کند. حتی نوع رفتارهای سیاسی و فرهنگی دولت‌مردان با مردم خودشان را می‌بینیم. اگر به بینش یا همان مجموعه‌های معرفتی حاکم بر فرهنگ مدرنیته توجه کنید، این رفتارهای از نظر ما نابهنجار، موجه می‌شود. ولی از نظر هستی‌شناختی غرب، انسان بریده از خدا معرفی می‌شود. یا خدایی وجود ندارد یا خدا اصلا دخالتی بر این جهان ندارد (اینکه خدا در آسمان هفتم وجود دارد و اصلا کاری به جهان ندارد.)

الهی‌راد در تعریف کلی نگاه هستی‌شناسی غرب خاطرنشان کرد: نگاه هستی‌شناسی غرب یا مادی‌گرایی محض است که نام آن الحاد است و به دنبال آن نفی متافیزیک با نگرش‌های پوزیتیویستی را دارد، یا خدایی که فقط خالق است و کاری هم به این جهان ندارد. در این نظریه انسان از خدا بریده می‌شود و به تعبیر اگزیستانسیالیست‌ها انسانی که خودش هست و تنها است. بسیاری از فیلسوفان غربی که اکنون بسیاری از نظریه‌پردازان فرهنگی و جامعه‌شناسان غربی، به سمت این‌ها سوق پیدا کرده‌اند، انسان را همین بدن مادی می‌دانند و چیزی غیر از فعل و انفعالات عصبی تعریف نمی‌کنند. آگاهی و احساسات و عواطف، همه این‌ها ریشه دارد در مغز و فراتر از این بدن مادی و مغز دنبال چیز دیگری نیست. چراکه از نظر فیزیکالیستی اینکه انسان در بیرون از جسم خود تعریف شود، اشتباه است. اگر انسان همین بدن مادی باشد انتهای انسان و حیات آن همین زندگی مادی می‌شود و بعد از چند صباحی که در این دنیا زندگی کردیم، پوچ می‌شویم و نابودی تمام. یعنی انسان محدود می‌شود به 70 سالی که در این دنیا زندگی می‌کند. هدف وجود انسان در این دنیا رسیدن به انتهای لذات مادی است و نهایتش هم همین عمر 70 ساله است. خوب بخوریم و خوب بچریم. قدرت ثروت و شهرت و شهوت پیدا بکنیم. این انتهای حرکت انسان در تمدن غرب است که کاملا نگرش فیزیکالیستی به انسان است.

وی افزود: خوب وقتی که انسان اینگونه تعریف شود، ارزش‌ها هم طبق این قاعده برنامه‌ریزی می‌شوند و بینش‌ها بر اساس همین ارزش‌ها تعیین می‌شود. گرایشی که انسان به زندگی پیدا می‌کند براساس نگاه مادی است. طبیعی است که این گرایش‌های مادی به آن کنش‌هایی منجر بشود که ظلم و ستم است.

وی همچنین انقلاب اسلامی ایران را یکی از قدرت‌های الهی خواند که توانست نقشه‌های بی‌دینی و بی‌خدایی را که در طرح دهکده جهانی گنجانده شده بود به هم بریزد. استاد صفدر الهی‌راد در ادامه افزود: به جرئت می‌توان گفت که انقلاب اسلامی طرح دهکده جهانی را که نقشه تمدن غرب است به نابودی کشانده. بیست سال پیش تمدن غرب مسئله دگردیسی جهان را مطرح می‌کرد. یعنی کل جهان یک دهکده است که کدخدای این دهکده آمریکا است. چرا برخی‌ها به سمت این دهکده جهانی رفتند؟ چون منافع مادی از این طریق تأمین می‌شود.

استاد الهی‌راد دلیل نبودن خیزش و قیام برای ظلم‌ستیزی در جوانان آمریکایی و غربی را نوع بینش‌ها و نگرش‌های اومانیستی آن‌ها دانست و گفت: چرا جوانان آمریکایی و غربی در برابر سردمداران کشورهای خودشان بر ظلمی که این‌ها به کشورهای اسلامی می‌کنند قیام نمی‌کنند؟ چون از نظر انسان‌شناختی این بینش در او نهادینه شده و هستی‌شناختی مادی آموزش داده می‌شود. وقتی این بینش‌ها در این مراکز آموزشی غربی مطرح است، چه توقعی از جوان آمریکایی و اروپایی دارید که در مقابل ظلم بایستد. برای این جوان غربی حمله به یمن یک امر موجه و منطقی تفسیر می‌شود؛ چراکه بینش او اینطور به او معرفت می‌دهد. این دستگاه سیاسی غرب برآمده از نگاه مادی به هستی است. به تعبیر مارکس جهان چیزی جز ماده بیشعور نیست و انسان بخشی از این ماده بیشعور است. همین حرف را نیچه هم مطرح می‌کند.

استاد طرح ولایت کشوری با توصیف دقیق از دموکراسی و لیبرالیزم گفت: جالب است این را بدانید که لیبرالیزم یعنی آزادی و دموکراسی یعنی مردم‌محوری. در بستر لیبرال‌دموکراسی نظریه متوحشانه دهکده جهانی مطرح می‌شود. یعنی ما در جهانی هستیم که انسان متوحشی که تازه به تمدن رسیده، این ساز و کار را برای بینش‌ها و معرفت‌‌های جوامع بشری تعریف کرده است. تمدن غرب فیلسوف دارد، تئوریسین فرهنگی و سیاسی و اقتصادی دارد و سیاست‌مدار دارد. یعنی سه لایه مجموعه فکری و تفکری سازه‌های تصمیم‌سازی آن‌ را در دست گرفته‌اند. دستگاه فلسفی غرب به آن تئوری‌ها منجر می‌شود و سیاست‌مداران دقیقا دارند بر اساس همان جلو می‌روند. در نظام جمهوری اسلامی یکی از مهم‌ترین مشکلات نبود یک ساز و کار تصمیم‌سازی منظم و منسجم برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. مبانی فلسفی ما به تئوری نمی‌رسد و اگر هم به تئوری برسد، سیاستمداران ما هرکدام ساز و عملکرد خودشان را به اجرا درمی‌آورند. متاسفانه هرکس در مجلس یا دولت براساس نگرش خودش عمل می‌کند. یک نظام براساس یک نگرش باید به جلو برود.

حجت الاسلام صفدر الهی‌راد انقلاب ایران را یک انقلاب با یک نقشه قوی و با طرح‌ریزی فلسفی امام معرفی کرد و گفت: امام رضوان الله تعالی علیه این انقلاب را براساس یک فلسفه طرح‌یزی کرده است. در مراکز آموزشی ما برای جوانان فلسفه انقلاب اسلامی گفته نمی‌شود. اولین مولفه‌ای که امام در فلسفه خودش طراحی می‌کند این است که ما باید به متافیزیک باور قلبی داشته باشیم. خدایی بر این عالم وجود دارد و نامحدود هست و همه چیز در اراده و قدرت او به ظهور می‌رسد. در فلسفه امام تنها موجودی که حق برنامه‌ریزی و مدیریت انسان را دارد، خداوند متعال است؛ چراکه او آفریننده عالم و انسان‌ها است. یکی از مشکلاتی که در عرصه مدیریت فرهنگی کشور وجود دارد خودمالک‌پنداری و توهم اوست.

استاد طرح ولایت کشوری نگاه نامحدود مکتب اسلام را نسبت به انسان توضیح داد و گفت: شما کجای جهان سراغ دارید که حرمت مومن را از خانه کعبه بالاتر است. در نص اسلام آمده است که هر کس یک نفر انسان را به قتل برساند، گویا تمام انسان‌های کره زمین را به قتل رسانده است. انسان صرفا یک موجود واهی و مادی نیست، حقیقت انسان همان نفس متعالی است. وقتی حقیقت انسان متعالی شد، کمال انسان را متناسب با این حقیقت روحانی باید تعریف کنید. در تفکر اسلام است که انسان بعداز مرگ تازه حیات اصلی خودش را شروع می‌کند. خود قرآن گفته که آخرت فقط حیات است. دنیا اصلا به حساب نمی‌آید. ته حیات انسان نامحدود است. انقلاب اسلامی نگاه خودش را به بی‌نهایت‌ها دوخته‌ است. بسیاری این سوال را دارند که چرا ما نباید مثل غربی‌ها زندگی کنیم؟ باید گفت که گرایش‌های ما قابل مقایسه با گرایش‌های آن‌ها نیست و این تفاوت در گرایش‌ها بخ خاطر تفاوت در بینش‌ها است.

در پایان الهی‌راد با اشاره به تعابیر و تعاریف جدیدی که تمدن غرب به انسان داشته گفت: امروزه تمدن غرب با پیش کشیدن مسئله هوش مصنوعی می‌خواهد بگوید انسان حیوان هوشمند هم نیست؛ بلکه یک ربات هوشمند است. در حیات دیجیتال انسان حتی یک حیوان هوشمند هم نیست. این نابهنجاری‌های فرهنگی که امروز در جامعه وجود دارد، همه برآمده از این نگرش‌های مادی است. کسانی که به پوچی می‌رسند دو نگاه برایشان بوجود آمده. یا می‌گویند ما باید خودکشی کنیم تا راحت شویم از این وضعیتی که وجود دارد یا بگذار زنده بمانیم و این چند روزی که زنده‌ایم بقیه را مورد ظلم قرار دهیم. یا دارد خودش را می‌کشد یا دیگران را به کشتن می‌دهد. مگر می‌شود این نگاه فیزیکال و شکاکانه نسبت به انسان به پوچی منجر نشود؟ لذا تنها دستگاهی که شما می‌توانید معنای زندگی را در آن پیدا کنید فقط دستگاه اسلام ناب آن هم قرائت شیعی است.

نظر بدهید