اهمیت تاریخ را باید به انسان‌ها گوشزد کرد
چهارشنبه 05 مهر 1402

گفت‌وگوی مجله شیرازه کتاب با فاطمه نفری، نویسندۀ رمان گزارش‌های امیر، پسر عاشق

اهمیت تاریخ را باید به انسان‌ها گوشزد کرد

فاطمه نفری از آن نویسنده‌‌هایی است که در نویسندگی صبر را پیشه کرده است. همین صبر باعث شده است که او بعد از گذشت چند سال، اولین کتاب خود را به چاپ برساند و در جشنواره‌‌های متعددی جوایز را از آن خود کند. زمستان بی‌‌شازده، بی‌‌تابی آرزوها، گلوله‌‌های برفی و بچه‌‌های مردم از جمله کتاب‌‌هایی است که به قلم او نگاشته شده است. گزارش‌های امیر، پسر عاشق آخرین اثر اوست که در انتشارات قدیانی منتشر شده و در دومین جایزۀ ادبی شهید اندرزگو، جزو سیزده اثر برگزیده شده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، فاطمه نفری از آن نویسنده‌‌هایی است که در نویسندگی صبر را پیشه کرده است. همین صبر باعث شده است که او بعد از گذشت چند سال، اولین کتاب خود را به چاپ برساند و در جشنواره‌‌های متعددی جوایز را از آن خود کند. زمستان بی‌‌شازده، بی‌‌تابی آرزوها، گلوله‌‌های برفی و بچه‌‌های مردم از جمله کتاب‌‌هایی است که به قلم او نگاشته شده است. «گزارش‌های امیر، پسر عاشق» آخرین اثر اوست که در انتشارات قدیانی منتشر شده و در دومین جایزۀ ادبی شهید اندرزگو، جزو سیزده اثر برگزیده شده است. در ادامه، مصاحبۀ ما در مجله شیرازۀ کتاب با این نویسندۀ موفق را از نظر می‌‌گذرانید.

ایدۀ نگارش این کتاب از کجا رسید؟

من مطالعۀ تاریخی زیاد دارم و به تاریخ بسیار علاقه‌مندم. در زمینۀ انقلاب ایران هم مطالعه می‌کنم و داستان‌هایی را هم نوشته‌ام. در یکی از کتاب‌هایی که مطالعه می‌کردم، به مطلب بسیار جالبی برخوردم. قضیه از این قرار بود که پسر نوجوانی یکی از گروه‌های مجاهدین را لو می‌دهد و باعث دستگیری آن‌ها می‌شود. به این صورت که او را تطمیع می‌‌کنند و پولی به او می‌دهند. آن پسر هرشب به بهانۀ درس‌خواندن و اینکه در خانه برق ندارند، کتاب‌به‌دست زیر نور چراغ برقِ کوچه می‌آید و آمار این‌ها را می‌گیرد. این‌طوری خانه‌ای را که مدنظر بوده، رصد می‌کرده و آمارش را می‌داده است. آن خانه به این صورت لو می‌رود و دستگیر می‌شوند. با توجه به اینکه شخصیت ماجرا نوجوان بود، برای من بسیار جالب بود.

در این کار قصه‌های دیگری هم آورده‌ام و دو مسئلۀ دیگر هم غیر از خط اصلی داستان مطرح شده که با محوریت نوجوان است. همچنین، به زلزلۀ بوئین‌زهرا و شخصیت پهلوان تختی پرداخته‌ام. چون اصالتاً قزوینی هستم، همیشه دوست داشتم به زلزلۀ بوئین‌زهرا بپردازم. شخصیت پهلوان تختی هم در این زلزله خیلی نمود پیدا می‌کند و خودش را خوب نشان می‌دهد.

چه بازخوردی از نگارش این اثر گرفته‌اید؟

شکر خدا بازخوردهایی که گرفته‌ام، خوب بوده است. نوجوان‌ها شخصیت نوجوان را دوست داشته‌اند و با او همراهی کرده‌اند. برای بزرگ‌سالان هم مسئلۀ خانواده و پدر مطرح بوده و پرداخت به اسطورۀ تختی برایشان جالب بوده است. در کل، کار به‌صورت خطی پیش نمی‌رود و چند خط داستانی را پیگیری می‌کند. برایشان جالب بود که در عین اینکه یک داستان را می‌خوانند، چند محور دیگر هم در حال جلورفتن است.

پرداختن به موضوعات تاریخ معاصر و جلوگیری از وارونه‌نمایی از وقایع این دوران، در حوزۀ ادبیات چقدر اثرگذار است؟

تاریخ همیشه بر ادبیات اثرگذار بوده است. ادبیاتی که به تاریخ کشورش نپردازد، از اهمیت ساقط است. داستان هم همین طور است. در زمینۀ داستان هم تاریخ بسیار نقش مهمی دارد و اینجا هم ادبیات می‌تواند نقش خیلی مهمی ایفا کند؛ به این صورت که واقعیت‌ها را با زبان داستانی که مردم به آن علاقه‌مندند، بیان کند. شاید به‌درستی به‌دنبال تاریخ نرویم و نخوانیمش؛ اما وقتی این تاریخ در دل داستان‌ها و قصه‌ها مطرح می‌شود، می‌شود خوب به آن پرداخت و از تحریفش جلوگیری کرد.

چگونه می‌‌توان تأثیر ادبیات و هنر را در حوزۀ ادبیات انقلاب ضریب داد و باعث گسترشش در جامعه شد؟

پاسخ به این سؤال چند سویه دارد و نمی‌شود یک‌جانبه به آن نگاه کرد. در جامعه‌ای که کتاب‌خوانی هر روز کم‌فروغ‌تر می‌شود، اولین قدم این است که تأثیر ادبیات را به مردم نشان دهیم تا جایش را در زندگی مردم باز کند. وقتی انسان‌ها کتاب‌خوان باشند، می‌فهمند که علاقه‌شان تاریخ است یا داستان‌های عاشقانه یا موضوعات دیگر. مسئلۀ دوم این است که اهمیت تاریخ را باید به انسان‌ها گوشزد کرد؛ اینکه تاریخ گذشتۀ ما است و در حقیقت آیندۀ ما هم هست و آینده را هم مثل یک آیینه نشان می‌دهد. اهمیت تاریخ را اگر بفهمیم، حتما به‌سمت مطالعۀ تاریخ خواهیم رفت. انقلاب هم در ایران تاریخ چندین‌ساله دارد و فقط منوط به سال 1357 نمی‌شود. از دهۀ بیست، این حرکت‌ها آغاز می‌شود و تا 1357 ادامه پیدا می‌کند. مسئلۀ دیگر خود ادبیات انقلاب است که با تولید داستان‌های خوب و کنارگذاشتن کارهای سفارشی می‌شود ارزشش را به مردم نشان داد. در کنار یک داستان پروپیمان، ما داریم جریان انقلاب را هم می‌خوانیم و به‌معنای واقعی از آن لذت می‌بریم؛ پس باید به همۀ این‌ها توجه کنیم.

به‌طور اجمالی، آیندۀ ادبیات انقلاب را چگونه ارزیابی می‌‌کنید؟

راستش نظری دربارۀ آیندۀ ادبیات انقلاب ندارم؛ ولی این را می‌دانم که آثار بسیار خوبی داریم که نویسندگان بزرگ از سال‌های پیش تولید کرده‌اند و آثاری هم داریم که در حال حاضر، نسل جدید در حال نوشتن آن‌هاست که شایستۀ تأمل هستند. این نشانۀ خوبی است.

مهم‌ترین ویژگی گزارش‌های امیر، پسر عاشق چیست؟

برای من، به‌عنوان نویسنده، تمام مسائلی که به آن‌ها پرداخته‌ام، حائز اهمیت‌اند. پهلوان تختی، سال‌های آخری که منجر به انقلاب می‌شود، نوجوانی که آن سال‌ها با مشکلات بسیاری دست‌وپنجه نرم می‌کند، زلزلۀ بوئین‌زهرا، همۀ این‌ها برای من حائز اهمیت بودند؛ اما اگر بخواهم یک مسئله را انتخاب کنم، سیر تکاملی و رشد یک نوجوان است؛ رشد، بزرگ‌شدن، مردشدن و رفتن به‌سمت روحیۀ پهلوانی. این برای من در وهلۀ اول خیلی اهمیت داشت.

وجود جشنواره‌ها و جوایزی همچون شهید اندرزگو، چگونه می‌‌توانند به آگاهی نسل جدید منجر شوند و از تحریف تاریخ معاصر جلوگیری کنند؟

برگزاری جشنواره‌ها در دیده‌شدن یک سری از کتاب‌ها بسیار مؤثرند. اگر فرایند جشنواره به‌درستی انجام شود، کتاب‌های خوب بالا بیایند و برگزیده شوند و بعد هم فرایند تبلیغات به‌خوبی انجام شود، یک کتاب می‌تواند در میان مردم دیده شود. هرچه بیشتر آن کتاب خوانده شود، در آگاهی مردم هم مؤثر خواهد بود؛ اما متأسفانه در جامعۀ ما، کتاب به‌عنوان یک کالا هنوز آن‌قدری پذیرفته نشده که بخواهند برایش به‌طور جدی تبلیغات انجام دهند. خیلی وقت‌ها آثار به جشنواره‌ها هم می‌آیند و برگزیده می‌شوند؛ اما بعد، کتاب‌هایی که برگزیده می‌شوند، آن‌طور که باید، پشتیبانی نمی‌شوند و برایشان تبلیغات نمی‌شود. اگر این کارها انجام شود، به نظرم بسیار مؤثر است. اگر جایی تعدادی کتاب را بررسی کند و از بین آن‌ها، چند کتاب را به‌عنوان کتاب خوب معرفی کند، می‌تواند خیلی مؤثر باشد.

 

نظر بدهید