تا وقتی سوژۀ خوب پیدا نکنم، دیگر دربارۀ انقلاب نمی‌نویسم
چهارشنبه 12 مهر 1402

گفت‌وگوی مجله شیرازه کتاب با نیلوفر مالک، نویسندۀ کتاب «جایی آن‌طرف پرچین»

تا وقتی سوژۀ خوب پیدا نکنم، دیگر دربارۀ انقلاب نمی‌نویسم

نیلوفر مالک فارغ‌التحصیل رشتۀ زیست‌شناسی از دانشگاه شهید بهشتی و دارای مدرک کارشناسی ارشد رشتۀ ادبیات مقاومت از دانشگاه پیام نور است. او نوشتن را در سال ۱۳۷۵ با داستان‌های علمی برای کودکان در مجلۀ سروش کودکان شروع کرده است. در سال ۱۳۷۶، جایزه‌ای در جشنوارۀ مطبوعات کودک و نوجوان برای یکی از داستان‌هایش گرفت. کتاب رؤیای بعدازظهر، اثر نیلوفر مالک، در اولین دوره از جایزۀ ادبی شهید اندرزگو، نامزد بخش کودک و نوجوان شد و در دومین دوره از این جایزه، کتاب جایی آن‌طرف پرچین، اثر همین نویسنده، نامزد بخش کودک و نوجوان شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، نیلوفر مالک فارغ‌التحصیل رشتۀ زیست‌شناسی از دانشگاه شهید بهشتی و دارای مدرک کارشناسی ارشد رشتۀ ادبیات مقاومت از دانشگاه پیام نور است. او نوشتن را در سال ۱۳۷۵ با داستان‌های علمی برای کودکان در مجلۀ سروش کودکان شروع کرده است. در سال ۱۳۷۶، جایزه‌ای در جشنوارۀ مطبوعات کودک و نوجوان برای یکی از داستان‌هایش گرفت. کتاب رؤیای بعدازظهر، اثر نیلوفر مالک، در اولین دوره از جایزۀ ادبی شهید اندرزگو، نامزد بخش کودک و نوجوان شد و در دومین دوره از این جایزه، کتاب جایی آن‌طرف پرچین، اثر همین نویسنده، نامزد بخش کودک و نوجوان شد. در ادامه، گفت‌وگوی ما در مجله  شیرازۀ کتاب را با ایشان می‌‌خوانید:

ایدۀ نگارش جایی آن‌طرف پرچین از کجا شکل گرفت؟

جمله‌ای از آقای خورشاهیان دربارۀ رؤیای بعدازظهر شنیدم. خیلی قشنگ صحبت کردند و حرف خوبی زدند که به دلم نشست. گفتند که داستان انقلاب باید معرف چرایی انقلاب باشد؛ یعنی چرا این انقلاب صورت گرفته است. با خودم گفتم چقدر این جمله خوب و کاربردی است. از یک قسمت از آن چرایی استفاده کردم؛ یعنی مسئلۀ نفت و سوءاستفاده‌ای که کشورهای دیگر از کشور ما به‌خاطر نفت‌خیزبودن می‌کردند. خواستم آن را به زبانی بگویم تا بچۀ دوازده‌ساله تا حدی متوجه سوءاستفاده و ظلم و ایستادن مقابل ظلم شود. در نتیجه، این منطقه را انتخاب کردم. این منطقه واقعاً وجود دارد و واقعاً نفت‌خیز است و در همان مکانی که در کتاب گفته‌ام، قرار گرفته است.

با توجه به اینکه نوجوانان فعالیت‌های زیاد و مختلفی در ایام انقلاب انجام می‌دادند، روایت و ارائۀ این فعالیت‌ها چه تأثیری را بر نسل جدید و نوجوان کشورمان خواهد گذاشت؟

در حال مشاهدۀ تأثیرش هستیم. مدام سرشان در دنیای مجازی است و کتاب کمتر می‌خوانند. مخصوصاً اگر متوجه شوند که کتابی دربارۀ انقلاب است، کمتر سراغ آن می‌روند. نمی‌دانیم چقدر تأثیر دارد؛ ولی ما باید سعی کنیم این حرف‌ها را به گوششان برسانیم؛ اما باید به‌گونه‌ای باشد که مثلاً داستان جذابی بنویسیم که بچه دوست نداشته باشد کتاب را زمین بگذارد و وقتی کتاب را می‌خواند، علاوه بر اینکه داستان برایش جذاب است، نکات مربوط به انقلاب را هم دریافت کند.

تا وقتی سوژۀ خوب پیدا نکنم، دیگر دربارۀ انقلاب نمی‌نویسم؛ چراکه سوژه‌های تکراری به کار نمی‌آیند. اگر سوژۀ خوبی پیدا کنم که بچه ها را جذب کند، سراغش می‌روم. مثلاً بچه‌ها هنوز به من می‌گویند چرا داستانی مثل رؤیای بعدازظهر نمی‌نویسی؟ چون داستانش را دوست داشتند. داستان دربارۀ بچه‌ای از این دوران بود که به زمان انقلاب پرت می‌شود. داستان آن‌قدر باید جذاب باشد که بچه بخواهد آن را بخواند؛ وگرنه آن‌ها کمتر سراغ این دست از کتاب‌ها می‌روند و اگر جذاب نباشد، فوراً آن را زمین می‌گذارند و نصفه رهایش می‌کنند.

برخی معتقدند که دست پنهانی درصدد است تا با وارونه‌نمایی تاریخ معاصر کشورمان، حقایق را به‌گونه‌ای دیگر جلوه دهد. نظر شما چیست؟

واقعاً وجود دارد. همان گونه که آقای پرویز هم گفتند، این‌ها را نباید انکار کرد. قطعاً مسائلی در زمان انقلاب وجود داشته که باعث شده عده‌ای جانشان را کف دستشان بگذارند و حکومت را تغییر دهند و اسلامی کنند.

به‌عنوان نویسندۀ جایی آن‌طرف پرچین، ویژگی‌های مهم این اثر را چه می‌دانید؟

سعی کرده‌ام از قضایایی مثل شکنجه‌کردن و ساواک استفاده کنم و به زبان ساده بگویم چون من نوجوان‌نویس هستم، همیشه ساده هم حرف می‌زنم. کمتر از موضوعات تکراری استفاده کرده‌ام و بیشتر به مسئله‌ای پرداخته‌ام که هنوز هم برای کشور ما مهم است؛ یعنی مسئلۀ نفت و سوء‌استفادۀ کشورهای دیگر.

جذاب‌بودن اثر به این است که همۀ شخصیت‌های داستان پسرهای نوجوان هستند؛ اما راوی کتاب یک دختر بوده که خواهر شخصیت اصلی است.

بازخوردی از مخاطبان گرفته‌اید؟

از نوجوانان هنوز نه؛ چون این کتاب چهارپنج ماه است که به چاپ رسیده است؛ ولی بازخوردی که از بزرگ‌ترها گرفته‌ام، خوب بوده و گفته بودند که مسئلۀ خوبی را مطرح کرده‌ای و خوششان آمده بود.

وجود جشنواره‌ها و جوایزی همچون شهید اندرزگو، چگونه می‌‌تواند به آگاهی نسل جدید منجر شود و از تحریف تاریخ معاصر جلوگیری کند؟

اگر در حد معرفی کتاب‌هایی باشد که بتوانند اذهان را بهتر روشن کنند، می‌تواند کمک کند. کسانی که دربارۀ انقلاب می‌خواهند بنویسند، باید مسیری داشته باشند تا بتوانند به واقعیت‌ها و اسناد دست پیدا کنند و بهتر به کتابشان بپردازند.

همچنین، کتاب‌هایی به‌عنوان نامزد و برگزیده معرفی شوند که خواننده‌ها احساس کنند در عین جذابیت، کتاب مفیدی بوده و اطلاعاتی به آن‌ها افزوده است.

نظر بدهید