سه شنبه 21 دي 1395
منطق و مبحث علم هرمنوتیک
در این کتاب، مهمترین اندیشههای هرمنوتیکی بهویژه هرمنوتیک قرن بیستم معرفی شده است. کتاب حاضر که تا حد زیادی تلخیص دو کتاب «خوانشی از هرمنوتیک» نوشته مولر و «علم هرمنوتیک» نوشته پالمر است، مشتمل بر چهار فصل است. در فصل اول معنای لغوی و ریشههای تاریخی هرمنوتیک مورد بررسی قرار میگیرد و به هرمس و موقعیت اساطیری آن در یونان باستان و جایگاهش در نوشتههای افلاطون و ارسطو توجه میشود.
در فصل دوم زمینههای توجه دوباره به هرمنوتیک در عصر جدید بیان میشود و اصول و مبانی هرمنوتیک کلادنیوس، شلایرماخر، بوئک، درویزن، دیلتای بیان میشود. در پایان این فصل، خلاصهای از پدیدارشناسی هوسرل که در کنار هرمنوتیک کلاسیک، زمینهساز ظهور هرمنوتیک قرن بیستم بود، تشریح میشود.
فصل سوم به هرمنوتیک قرن بیستم میپردازد. ابتدا رابطه پدیدارشناسی و هرمنوتیک و سپس مباحث هایدگر پیرامون ماهیت فهم و ساختار «دازاین» به بحث گذاشته میشود. در ادامه این فصل، مباحث هرمنوتیک فلسفی گادامر نظیر تفسیر آثار هنری، تاریخمندی و پیشداوری، تاریخ اثرگذار، دور هرمنوتیکی، ساختار تجربه و دیالکتیک از دیدگاه او تشریح میگردد و به مباحث مطرح میان گادامر و بولتمان و نیز مناظرات گادامر و هابرماس نیز اشاره میشود.
فصل چهارم این کتاب با هدف امکانسنجی تطبیق هرمنوتیک با مباحث مطرح میان عالمان مسلمان نوشته شد. هرچند نویسنده نتوانسته در این فصل بهخوبی از عهده این مهم برآید اما سعی نموده تا فتح بابی در این زمینه صورت دهد و برخی از مسائل مشترک میان هرمنوتیک و تفسیرهای اسلامی و بهویژه تأویلهای عرفانی را برشمارد.
در فصل دوم زمینههای توجه دوباره به هرمنوتیک در عصر جدید بیان میشود و اصول و مبانی هرمنوتیک کلادنیوس، شلایرماخر، بوئک، درویزن، دیلتای بیان میشود. در پایان این فصل، خلاصهای از پدیدارشناسی هوسرل که در کنار هرمنوتیک کلاسیک، زمینهساز ظهور هرمنوتیک قرن بیستم بود، تشریح میشود.
فصل سوم به هرمنوتیک قرن بیستم میپردازد. ابتدا رابطه پدیدارشناسی و هرمنوتیک و سپس مباحث هایدگر پیرامون ماهیت فهم و ساختار «دازاین» به بحث گذاشته میشود. در ادامه این فصل، مباحث هرمنوتیک فلسفی گادامر نظیر تفسیر آثار هنری، تاریخمندی و پیشداوری، تاریخ اثرگذار، دور هرمنوتیکی، ساختار تجربه و دیالکتیک از دیدگاه او تشریح میگردد و به مباحث مطرح میان گادامر و بولتمان و نیز مناظرات گادامر و هابرماس نیز اشاره میشود.
فصل چهارم این کتاب با هدف امکانسنجی تطبیق هرمنوتیک با مباحث مطرح میان عالمان مسلمان نوشته شد. هرچند نویسنده نتوانسته در این فصل بهخوبی از عهده این مهم برآید اما سعی نموده تا فتح بابی در این زمینه صورت دهد و برخی از مسائل مشترک میان هرمنوتیک و تفسیرهای اسلامی و بهویژه تأویلهای عرفانی را برشمارد.
https://mananashr.ir/news/4433/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید