ده گام تا صدبرابری‌شدن
دوشنبه 10 آذر 1399

ده گام تا صدبرابری‌شدن

برای تحقق صدبرابرشدن تولید آثار ادبیات دفاع مقدس، آنچه بیش از خود تولید اهمیت دارد، جریان‌سازی پیش از تولید و فراهم‌آوردن مقدمات است. جریان‌سازی نیازمند تغییرات است و این تغییرات باید در همۀ حوزه‌های تولید اتفاق بیفتد.

دو سال از مطالبۀ رهبر معظم انقلاب در مراسم شب خاطرۀ دفاع مقدس مهر 1397 و مطالبۀ ایشان برای صدبرابرشدن آثار ادبیات دفاع مقدس می‌گذرد و هنوز اقدامی عملی در این خصوص صورت نگرفته است.

 

در اوضاعی که دستگاه‌های دولتی و مؤسسات فرهنگی و انتشاراتی در مسائل روزانۀ خود مانده‌اند، صحبت از صدبرابرشدن آثار ادبیات دفاع مقدس در نگاه بسیاری از مدیران، کاری محال است. در ذهن این مدیران، تولید صدبرابری مشروط به افزایش صدبرابری بودجه است و با توجه به مقدورات و وضعیت اقتصادی کشور، نتیجه می‌گیرند که چنین کاری امکان‌پذیر نیست؛ در حالی که بودجه فقط یکی از عوامل تأثیرگذار بر تولید است. تولید را نباید به پول متکی کرد. پول و امکانات مالی تأثیرگذار هست؛ اما گام اول نیست.

 

بعضی افراد گمان می‌کنند صدبرابرشدن یک‌شبه اتفاق می‌افتد و با تولید انبوه آثار بی‌کیفیت، تلاش می‌کنند در کوتاه‌مدت، نمودار فعالیتی‌شان را به قله برسانند. غافل از اینکه این شیوه بیش از آنکه به صدبرابری‌شدن کمک کند، در درازمدت به آن ضربه وارد خواهد کرد. اگر مخاطب کتابی بخواند که احساس کند تکراری و بی‌مایه است و با این مسئله چندین بار مواجه شود، از این عرصه دل‌زده می‌شود و آن را رها می‌کند. فراموش نکنید؛ جذب مجدد مخاطبان ازدست‌رفته بسیار دشوارتر از به‌دست‌آوردن مخاطبان جدید است.

 

لذا باید در نظر گرفت که صدبرابری‌شدن آثار و تولیدات دفاع مقدس با حرکتی بابرنامه و آهسته و پیوسته محقق می‌شود. در ادامه، به گام‌هایی می‌پردازم که باید برای تحقق این امر برداشته شود.

 

گام اول

باور کنیم می‌شود

اگر رهبری معظم، در شرایطی که می‌بینند تعداد کتاب‌های دفاع مقدس کم نیست، مطالبۀ صدبرابری‌شدن آثار را مطرح می‌کنند، منظورشان این است که کتاب یا اثری می‌خواهند که خوانده شود، دیده شود و اثر بگذارد. اگر این مطالبه تا به امروز بر زمین مانده، مهم‌ترین دلیلش نبود ایمان و باور به آن است. وقتی باور این باشد که این کار شدنی نیست، به‌سمت آن قدمی برنمی‌دارند. اگر باور به هدف شکل بگیرد، راه رسیدن هم پیدا می‌شود. لذا نخستین عاملی که در تحقق این مهم باید باشد، این است که همه عمیقاً معتقد داشته باشند آنچه رهبری خواسته‌اند، یک آرمان دور از دست نیست؛ بلکه هدف‌گذاری مبتنی بر واقعیتی است که اگر برنامۀ منسجم و جامعی داشته باشد، در آینده‌ای نزدیک می‌شود به آن رسید.

 

نخستین گام در این مسیر، تغییر ذهنیت است. باید باور کنیم می‌شود و برای دیگرانی که در مسیرند، زمینۀ هم‌فکری و همراهی بسازیم. طرح صدبرابرشدن تولیدات، تنها به‌شرطی می‌تواند تحقق پیدا کند که همۀ ارکان تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز، اعم از مراکز ستادی و استانی، به این مأموریت ایمان داشته باشند و گوشه‌ای از بار سنگین تحقق این ایده را به دوش بگیرند.

 

گام دوم

سازمان‌دهی امکانات و ظرفیت‌ها

دومین اقدام برای تحقق طرح صدبرابر شدن تولیدات، احصاء امکانات و مقدورات و توانمندی‌های موجود است. برای بسیج امکانات، اول باید تمام ظرفیت‌هایی که می‌توانند در مسیر تولید همراهی کنند، شناسایی و سامان‌دهی شده و وظایفشان مشخص و تعیین شود. برای استفادۀ حداکثری از امکانات حداقلی، باید همه در قالب برنامه‌ای کلی فعالیت کنند و از موازی‌کاری و پراکنده‌کاری پرهیز شود.

چابک‌سازی و هماهنگ‌سازی هریک از سازمان‌ها و نهادهای مرتبط با موضوع، یکی از اقدامات مهم در راستای فراهم‌آوردن زمینۀ تولید صدبرابری است. از ضروریات اولیۀ جهش تولید، اطلاع از ظرفیت‌ها، سیاست‌ها و برنامه‌های هریک از تولیدکنندگان و تعیین این مأموریت به‌عنوان مأموریت اصلی آن‌هاست. محصول این اقدام، دستیابی به بانک اطلاعاتی و آرشیو غنی و کاربردی است که می‌تواند دست‌مایۀ برنامه‌ریزان و مدیران عملیاتی شود.

نبود آرشیو منظم و پویا یکی از ضعف‌های مهمی است که قدرت برنامه‌ریزی و به‌دنبالش، بهره‌برداری از محصولات را تنزل می‌دهد. در طول چهل سال گذشته، آثار ممتازی تولید شده‌اند که همچنان می‌توانند کام علاقه‌مندان هنر متعهد را سیراب کنند. از برخی از آثار تولیدشده می‌توان همچنان و مکرر استفاده کرد. برخی از تولیدات را می‌توان برای بهره‌مندی مخاطب دوران حاضر، به‌روز کرد و به قالب‌های رایج امروز تبدیل نمود. برخی از آثار را می‌توان به‌شکل محصولات تازه‌ای درآورد. همۀ این‌ها نیازمند داشتن بانک اطلاعاتی جامع و دقیق است تا اشراف ما را بر تولیدات گذشته افزایش دهد.

 

گام سوم

ایجاد و تقویت شبکۀ توزیع

اگر محصولی خوب تولید شود، اما در توزیع موفق نباشد، در انبار یا قفسه‌های اداری باقی می‌ماند و متضررشدن تولیدکننده یا ناشر را در پی خواهد داشت. آنچه اهمیت دارد، این است که توسعۀ چرخه و جریان اقتصادی، هم‌زمان با توسعۀ جریان تولید پیش رود. مسئله فقط این نیست که صد برابر تولید کنیم؛ بلکه به موازات تولید، سیستم توزیع و پخش نیز باید آمادگی پخش گسترده‌تر را دارا باشد.

جامعۀ ایرانی، جمعیت موسع و پرمخاطبی است و اگر این مخاطب عظیم را به هواداران انقلاب اسلامی در اقصی نقاط جهان اضافه کنیم، درخواهیم یافت کمیت افرادی که می‌توانند مخاطب ادبیات دفاع مقدس باشند، تا چه میزان گسترده است. بدون داشتن شبکۀ توزیع مناسب، تولید انبوه راه به جایی نمی‌برد؛ زیرا با وجود این، نه در معرض انتخاب مخاطب قرار می‌گیرد، نه منطق اقتصادی تولید را رعایت می‌کند.

برای تحقق صدبرابری‌شدن تولیدات، لزوماً نباید در وهلۀ نخست کمیت تولید صدبرابر شود. می‌توان با تأثیرگذاری بر سایر شاخص‌ها، شرایطی را رقم زد که به‌صورت طبیعی، تولید افزایشی صدبرابری پیدا کند. لذا قبل از هرگونه اقدامی می‌بایست ذائقۀ مخاطب را ساخت و برای ذائقه‌سازی، راهی جز ایجاد و تقویت شبکۀ توزیع محصول و متعاقب آن، تبلیغ و ترویج تولیدات وجود ندارد.

شبکۀ توزیع قوی می‌تواند دایرۀ مخاطبان ادبیات دفاع مقدس را به‌نحو چشمگیری افزایش دهد. با افزایش تعداد مخاطب، میل و نیاز و ذائقۀ تازه‌ای در فضای جامعه شکل می‌گیرد و این کشش و مکش جدید، موجب افزایش تقاضا شده، متعاقباً به تولید ضریب داده و آن را سرعت می‌بخشد.

 

گام چهارم

ذائقه‌سازی و جذب مخاطبان جدید

یکی دیگر از عواملی که بر جریان تولید اثر پررنگی خواهد گذاشت، مخاطب‌سازی است. مخاطب‌سازی بیش از آنکه به بودجه وابسته باشد، حاصل خلاقیت در تولید و عرضۀ گسترده و ترویج مناسب است. مخاطبی که پیش‌تر به‌خاطر خواندن یکی‌دو اثر ضعیف علاقه‌مندی‌اش را به این حوزه از دست داده است، باید با آثار خلاقانه، ممتاز و بدیع دفاع مقدس آشنا شود تا به آثار تازه عطش و علاقه‌مندی نشان دهد. خلق چنین آثاری از دو مسیر امکان‌پذیر است.

 

الف) پرداختن به فرم‌های جدید

هر اثر هنری و ادبی می‌تواند دریچه‌ای نو از ساختار و فرم را بر مخاطب بگشاید. فرم‌های نو دایرۀ مخاطبان را گسترده‌تر می‌کند و اقتصاد نشر را رونق می‌دهد. برای نمونه، می‌شود به کتاب دا اشاره کرد. تا پیش از انتشار کتاب دا، جریان خاطره‌نگاری و تعداد آثار مکتوب حوزۀ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس محدود بود. با تغییر نرم و آرامی که در شکل روایت و بهره‌گیری از فنون داستان‌نویسی و نیز منظم‌کردن جریان دقیق تبلیغی شکل گرفت، به‌مرور همه‌چیز تغییر کرد. آثار با مخاطبان گسترده ارتباط برقرار کرد و این ارتباط، زمینۀ جذب مخاطبان جدید و توسعۀ تولید را فراهم کرد.

اگر امروز را با ده سال قبل مقایسه کنیم، تعداد آثار و کتاب‌ها و کسانی‌ که در این موضوع کار می‌کنند، بیش از صد برابر نسبت به گذشته است. این دستاورد بیش از آنکه به تزریق بودجه و پول ربط داشته باشد، به مجموعه‌اقدامات هوشمندانه و ظریفی ربط دارد که به‌صورت خودکار افزایش ظرفیت تولید را رقم زد.

وقتی ژانر یا موضوعی موفق به جذب مخاطب وسیع شود، خود به عاملی برای ورود نویسندگان سایر ژانرها و شیوه‌ها به حوزۀ ادبیات دفاع مقدس می‌شود. برای مثال، خانم‌ها بهناز ضرابی‌زاده یا مهناز فاتحی داستان‌نویسان موفقی بودند که به حوزۀ ادبیات دفاع مقدس علاقه‌مند شدند و اکنون، جزو موفق‌ترین و پرمخاطب‌ترین نویسندگان هستند.

 

ب) پرداختن به محتواهای جدید

از دیگر عواملی که بدون صرف بودجه‌های سنگین می‌تواند نتایج پرباری به همراه داشته باشد، یافتن سوژه‌های جدید است. سوژه‌های جدید قابلیت جذب مخاطبان جدید را فراهم می‌کند. برای مثال، پیش‌تر، آثار جذاب و متنوعی با موضوع زنان در جنگ نداشتیم. مجموعه‌خاطرات همسران شهدا که انتشارات روایت فتح با قالب و روایتی بدیع عرضه کرد، با استقبال خوبی رو‌به‌رو شد. امروز این موضوع به جریانی پرمخاطب تبدیل شده است و بخشی از تولید را نیز به این سمت‌وسو برده است.

 

گام پنجم

تبلیغ و ترویج محصولات

ایجاد شبکۀ توزیع بدون پشتیبانی یک جریان تبلیغی، ابتر خواهد ماند. حتماً باید شبکۀ تبلیغ و ترویج قدرتمندی در کنار شبکۀ توزیع شکل بگیرد تا بتواند تولیدات موجود را چنان بازنمایی و جذاب کند که برای مصرف محصولات فرهنگی، میل و مطالبۀ عمومی رقم زده و نیازمندی جدیدی برای تولید ایجاد کند. پیوند توأمان توزیع گسترده و جریان غالب تبلیغ و ترویج، انگیزۀ هنرمندان را برای تولید بیشتر و بهتر بیشتر خواهد کرد.

با راه‌افتادن توأمان جریان عمومی توزیع و تبلیغ، گشایش‌های پیش‌بینی‌نشده‌ای در مناسبات تولید و مخاطب رقم خواهد خورد. همان قدر که به توسعۀ مؤسسات پخش و توزیع فکر می‌شود، باید برای تبلیغ و ترویج کتاب به راه‌اندازی ساختارهای کارآمد و پرقدرت اندیشید؛ نهادهایی که بتوانند به جز مخاطبان داخلی، از ظرفیت انبوه علاقه‌مندان جهانی انقلاب ایران بهره برده و به نفوذ بیشتر محصولات اصیل ایرانی کمک کنند.

 

گام ششم

تشکیل شبکۀ ملی پدیدآورندگان

تولید جز با اتکا به پدیدآورندگان، اعم از نویسندگان و هنرمندان، شکل نخواهد گرفت. اگر بناست جنبش عظیم تولید صدبرابری به تکاپو بیفتد، به بسیج همگانی پدیدآورندگان کشور نیاز خواهیم داشت. برای به‌کارگیری هرچه بیشتر این نیروها در تولید، باید شبکه‌ای ملی راه‌اندازی شود و پدیدآورندگان در سه سطح نخبه و پیش‌کسوت و نیمه‌حرفه‌ای و کارآموز در این شبکه شناسایی و جذب شوند تا متناسب با تخصص و مهارتشان، امکانات و خدماتی برای آن‌ها در نظر گرفته شود.

 

 

گام هفتم

آموزش کاربردی فراگیر

تولید حرفه‌ای با تمام ظرفیت موجودش نمی‌تواند تضمین‌کنندۀ حجم عظیم انتظار صدبرابرشدن تولید باشد و این مهم، نیاز شدید به اضافه‌شدن نسل جدید هنرمندان متعهد را روشن می‌سازد. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های علاقه‌مندان انقلاب اسلامی در عرصۀ هنر، اضافه‌کردن نیروی تازه‌نفس و متعهد و خلاق بوده و هست. متأسفانه، فرایند آموزش در دانشگاه‌ها و دانشکده‌های هنری از ابتدا هدفمند و جهت‌دار نبوده و قبل از آنکه موجب رویش شود و هنرمندی به جریان انقلاب اضافه کند، قربانی می‌گیرد.

به نظر می‌رسد در این عرصه، آموزش‌های کاربردی مربی‌محور مؤثرتر باشند. اینکه مربی و محتوای آموزشی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند، خود داستانی دیگر است.

 

گام هشتم

سرمایه‌گذاری برای تولید

همان گونه که پیش‌تر بیان شد، سرمایه‌گذاری برای تولید، اولین گام برای رشد آثار و محصولات نیست و نباید معادلات امروز سازمانی و نهادی، ملاک محاسبۀ میزان سرمایه‌گذاری برای تولید باشد. مجدداً تأکید می‌شود بدون ایجاد تحولات ساختاری و مأموریتی، طراحی مدل‌های حمایتی برای افزایش تولید به سرانجام مطلوبی نمی‌رسد.

نگارنده معتقد است در صورتی که پیش‌گام‌های قبلاً بیان‌شده اتفاق بیفتد، امکانات و بودجۀ لازم تولید به‌صورت خودجوش به‌سمت موضوع بحث روانه خواهند؛ اما در کوتاه‌مدت و با محدودیت شدید مالی، می‌بایست با توجه به اولویت‌سنجی موضوعات سرمایه‌گذاری‌ها صورت گیرد و از قالب‌های دردسترس‌تر، مردمی‌تر، ارزان‌تر و توسعه‌پذیرتر استفاده شود.

 

گام نهم

جذب مشارکت

تا سخن از جذب مشارکت به میان می‌آید، ذهن‌ها به‌سمت گرفتن بودجۀ درشت از ارگان‌های برخوردار می‌رود. تلاش برای جلب نظر مراکز فرهنگی و غیرفرهنگی کار مهمی است؛ ولی همۀ کار نیست.

دستگاه‌هایی که وظیفۀ ذاتی‌شان فعالیت در حوزۀ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است، تولیدات عدیده‌ای دارند که بعضاً به‌دلیل کیفیت نامناسب تولید یا ضعف در عرضه، کمتر در توجه قرار می‌گیرند. جلب اعتماد آن‌ها با ارائۀ مشاورۀ تولیدی، مساعدت در بهره‌برداری از زیرساخت‌ها و امکانات، تقویت فرایندهای تولیدی و همراهی در تبلیغ و توزیع آثارشان می‌تواند ضریب پرشتابی به تولید آثار باکیفیت و پرمخاطب مرتبط با انقلاب اسلامی دهد و باعث جلب اعتماد و همکاری آن‌ها بشود.

همراه‌کردن دستگاه‌های زیرمجموعۀ دفتر رهبر فرزانه و بهره‌مندی از ظرفیت‌های مالی و نفوذشان قادر است در آغاز راه تأثیر بسیاری داشته باشد. ضمن اینکه همچنان برخی از نهادهای فعال در دوران درخشان جنگ تحمیلی، اقدام شایسته‌ای برای تولید آثار متناسب با خدماتشان در جنگ انجام نداده‌‌اند. جلب مشارکت آن‌ها می‌تواند در اولویت باشد.

 

گام دهم

 تبدیل تولید به محصول

با اوصافی که بیان شد، تولید اثر چندان سخت و پیچیده نیست! شاید در فرایندی که بیان شد، آسان‌ترین کار همان تولید اثر باشد؛ اما هر تولیدی را نمی‌توان به محصول مفید تبدیل کرد. تولیدات بی‌مخاطب متصل به بودجۀ دولتی، در دوران جدید باید کم‌تعداد شود و چنان نظام توزیع و تبلیغ در کنار تولید قرار گیرد که محصول وارد سبد زندگی مردم شده و هزینه‌های تولیدی خود را از طریق مخاطب داخلی و بین‌المللی برگرداند.

در سطحی دیگر، حوزه‌های مختلف فرهنگی و هنری تولید نباید به خروجی‌های یکدیگر بی‌توجه باشند. بخش‌های مختلف باید محصولات را تکمیل کنند و صیقل دهند تا تبدیل به یک محصول فرابخشی پرجاذبه شوند. در واقع، با کارهای تکمیلی می‌توان برای تولیدات ارزش‌افزوده ایجاد کرد و ارتباط متقابل پدیدآورندگان شاخه‌های مختلفی هنری را فراهم کرد.

 

 

سخن پایانی

صدبرابرشدن تولیدات در دوران حاضر، با همۀ سختی‌ها و محدودیت‌ها شدنی است؛ اگر باور کنیم، اگر برنامه‌ریزی کنیم، اگر ظرفیت‌های موجود را سامان‌دهی و مدیریت بهینه کنیم، اگر برای مخاطب دامنۀ گسترده‌تری فراهم کنیم و اگر صبور باشیم. پیش از آغاز تولید گسترده، باید زمینه‌ها و پیش‌فرض‌ها را فراهم و فضای اجتماعی را آماده کنیم.

به‌طور خلاصه، می‌توان گفت برای صدبرابرشدن تولید، گام اول تولید نیست. گام اول جلب سرمایه هم نیست. گام اول جریان‌سازی و زمینه‌سازی لازم است.

از مجموع مطالبی که پیش‌تر ذکر شد، می‌توان چنین نتیجه گرفت که برای تحقق صدبرابرشدن تولید آثار ادبیات دفاع مقدس، آنچه بیش از خود تولید اهمیت دارد، جریان‌سازی پیش از تولید و فراهم‌آوردن مقدمات است. جریان‌سازی نیازمند تغییرات است و این تغییرات باید در همۀ حوزه‌های تولید اتفاق بیفتد. برای پدیدآوردن اثر خوب، به نویسندۀ خوب و هنرمند خلاق احتیاج داریم و همۀ این‌ها در بستر یک نظام آموزشی کارآمد تربیت می‌شوند. برای تحقق صدبرابری‌شدن، نظام آموزشی هنر مستلزم تغییر است و باید به‌گونه‌ای باز طراحی شود تا نیروی انسانی کارآمد آموزش ببیند و شرایط تولید برایش فراهم شود.

متعاقب پرورش پدیدآورندۀ خوب، تولید محصول خوب است؛ اما این تولید خلاقانه و جذاب تا زمانی که نظام رسانه‌ای کارآمدی برای تبلیغ و ترویج در اختیار نداشته باشد، دیده نخواهد شد. در عین حال، می‌بایست برای پشتیبانی پرقدرت توزیع و پخش نیز اندیشید تا محصول به دست مخاطبان برسد.

مطالبۀ مقام معظم رهبری خواسته‌ای شدنی و در دسترس است؛ اگر شرایط لازم برای رسیدن به آن را فراهم کنیم. همان طور که امروز نسبت به ده سال گذشته، در محصولات مرتبط با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رشد کمی و کیفی به‌مراتب بیشتری داریم، به حول و قوۀ الهی می‌توانیم با برنامه‌ای هماهنگ آینده‌ای به‌مراتب درخشان‌تر داشته باشیم.

 

نویسنده: مجدالدین معلمی

 

 

نظر بدهید