دوشنبه 14 مرداد 1398
چاپچیهای کاغذباز
پیگیریهای جامجم از وضعیت بازار کاغذ، حقایق جدیدی را افشا میکند. پای جماعتی از صنف چاپخانهدارها هم به دلالی و فروش آزاد کاغذهای یارانهای باز شده است.
ماجرا از این پیام شروع شد: «مدیر یكی از چاپخانههای بزرگ تهران امروز گفت یكی از واردكنندگان كاغذ با ارز دولتی آمد پیش ما گفت كاغذ را برایت بندی 380 محاسبه میكنم ولی حدود 110 فاكتور میكنم. تعداد بندها را بیشتر میزنم تا مبلغ درست شود.» این پیام میتوانست كاملا واقعی باشد و حتی جای تعجب هم نبود. وقتی فرصت و امكانی دلچسب به نام یارانه كاغذ وجود دارد كه بدون حساب و كتاب پرداخت میشده و نظارت دقیقی روی آن صورت نمیگرفته و هزار مفر قانونی و غیرقانونی برای بالا كشیدنش وجود داشته، چرا پای چاپخانهداران به میان نیامده باشد؟! كسانی كه میتوانند از یارانه كاغذ كلاهی برای خودشان بدوزند، چرا از صنف چاپخانهداران بهره نگیرند و پای آنها را به این ماجرا باز نكنند؟ اما همه اینها حرف بیسند و ادعای واهی بیش نیست اگر كسی یا كسانی در این باره اطلاعات دقیق در اختیارمان نمیگذاشتند. برای مستند شدن نكتهای كه دریافته بودیم، با مدیران تعدادی از چاپخانههای تهران تماس گرفتیم اما تقریبا هیچ كسی حاضر نیست ولو به شرط ذكر نشدن نامش در این باره حرفی بزند. جالب اینكه از صنف چاپخانهداران كسی نیست كه حتی حاضر باشد ادعای همكاری این صنف با دلالان كاغذ را تایید یا حتی رد كند. از آنجا كه عاقبت جوینده یابنده است، در نهایت با یكی از مدیران با سابقه در صنعت چاپ گفتوگو كردیم كه نتیجه قابل توجهی داشت، البته ایشان طبعا انتظار ندارد که نام و عنوانش را ذکر کنیم، هرچند فایل صوتیاش در روزنامه موجود است.
هیس، همه میدانند!
چاپخانهها در فرآیند تولید كتاب و نشریه، خدمت ساده و روشنی ارائه میکنند كه شاید جایی برای كلاهبرداری در آن وجود نداشته باشد. چاپخانهها از ناشران و نشریهداران و دیگر مشتریان، سفارش و همراه سفارش مواد مورد نیاز از جمله كاغذ را تحویل میگیرند، فرآیند چاپ را به انجام میرسانند و خروجی را تحویل میدهند. در واقع چاپخانهدار با تهیه و تامین كاغذ سر و كار ندارد مگر اینكه در موارد خاص و بسیار محدود، ناشر یا سفارشدهنده، تامین كاغذ مورد نیاز را به او سپرده باشد اما براساس اظهارات مدیر یكی از چاپخانههای شهر تهران كه البته نخواست نامش فاش شود، برخی چاپخانهها به صورت جدی وارد بازی كاغذ شدهاند به این معنا كه در صنف چاپخانهداران هستند، كسانی كه به متخلفان حوزه كاغذ كمك میكنند یا به طور مستقیم وارد میدان شده و یارانه كاغذ میگیرند، وارد میكنند و به قیمت آزاد میفروشند!
این چاپخانهدار تاكید میكند كه بسیاری از فعالان صنعت نشر در این باره مطلع هستند و چاپخانههای متخلف را میشناسند اما در این زمینه سكوت میكنند و كسی حرفی درباره تخلف آنها به میان نمیآورد.
اگر بدانید كه به گفته این چاپخانهدار، بیشتر چاپخانههای فعال در زمینه واردات كاغذ یارانهای، هم شناخته شده هستند و هم از فعالان پیشكسوت صنعت چاپ، حتما میتوانید بفهمید چرا تا امروز دم به تله ندادهاند و كسی با آنها برخورد نكرده است.چاپخانهداران چطور تخلف میكنند؟
تخلفهای كاغذ بعضی چاپخانهداران به سه صورت انجام میشود و هر سه مورد را میتوانید در ادامه بخوانید كه دانستن عملكرد چاپخانهداران در بازی كاغذ دولتی خالی از حیرت نیست!
شیوه اول؛ این روزها همه واردكنندهاند
از آنجایی كه برای واردات كاغذ، ضابطه و اصول مشخصی وجود نداشته و هر كسی به صورت كاملا قانونی میتوانسته ارز یارانهای بگیرد و كاغذ وارد كند، برخی از چاپخانهداران هم از قافله عقب نمانده و طی سالهای متمادی از دولت یارانه گرفته و كاغذ وارد كردهاند اما عدهای از این واردكنندگان، مثل خیلیهای دیگر ترجیح دادهاند كاغذهای وارداتی را در بازار آزاد بفروشند.
چاپخانهداری كه نخواست نامش فاش شود، در این باره توضیح داد كه معمولا كاغذ یارانهای را به قیمت تقریبی بندی 130 هزار تومان وارد میكنند و به قیمت 530 تا 540هزار تومان در بازار آزاد میفروشند.
شیوه دوم؛ قراردادهای مخدوش
این مورد خاص را اول همین گزارش گفتیم؛ در همان خط اول اشاره كردیم كه برخی واردكنندگان كاغذ سراغ چاپخانهدارها رفته و توانستهاند نظر عدهای از آنها را به خرید كاغذ یارانهای به قیمت آزاد جلب كنند؛ البته طبیعی است كه كاغذ مورد نظر با قیمت بیشتر از كاغذ یارانهای و كمتر از كاغذ آزاد به چاپخانه فروخته میشود تا چاپخانه هم بتواند از فروش كاغذ به قیمت آزاد سودی كسب كند.
به نظر میرسد این شیوه دوم از زمانی مرسوم شده كه فروش كاغذهای یارانهای در بازار آزاد كمی سخت شده و تلاشهایی برای نظارت بر این بازار و دستگیری سلاطین كاغذ صورت گرفته است.
چاپخانهداری كه در این باره با او گفتوگو كردهایم، توضیح میدهد كه فساد تا عمق بازار كاغذ و نیز تا لایههایی از دستگاههای مسؤول هم نفوذ كرده است.
شیوه سوم؛ چاپخانه یا انبار
برخی از چاپخانهها تبدیل شدهاند به انبار كاغذهای یارانهای كه قرار است بهتدریج در بازار آزاد فروخته شوند. ممكن است كاغذ مورد نظر متعلق به خود چاپخانه باشد كه قبلا وارد كرده و حالا قصد دارد آن را بهتدریج بفروشد یا متعلق به یك واردكننده باشد كه در ازای مبلغی در چاپخانه انبار میشود و بعد هر زمان كه واردكننده صلاح بداند در بازار آزاد فروخته میشود.
چاپخانهداری كه با جامجم در این باره گفتوگو كرده، توضیح میدهد: «چاپخانهها یكی از بهترین مكانها برای نگهداری از كاغذهایی هستند كه با ارز دولتی وارد شدهاند. اگر چاپخانهای كه كاغذهای یارانهای را نگهداری میكند، مورد بازرسی قرار بگیرد یا كسی سوالی بپرسد، جواب میدهند این كاغذها متعلق به مشتری است و البته معمولا هم نظارت و بازرسی دقیقی در این باره انجام نمیشود.»
رد چه اصنافی را در بازار كاغذ پیدا كردهایم؟
تا امروز گزارشهای زیادی در این صفحه درباره آشفته بازار كاغذ نوشتهایم و موفق شدهایم رد گروهها و دستههایی از اصناف مختلف را در این بازار پیدا كنیم. حالا كه چشممان به جمال برخی چاپخانهداران در این بازار روشن شده، بد نیست نگاهی داشته باشیم به دستههای متنوع اخلالگران بازار كاغذ.
واردكنندگان كاغذ:
درباره آن دسته از واردكنندگان كه با نرخ دولتی كاغذ وارد كردهاند و به نرخ آزاد میفروشند، گزارشهای متعددی نوشتهایم و حتی اشاره كردیم كه چطور این عده نبض بازار كاغذ را به دست گرفتهاند و با اخلال در این بازار، سرنوشت روزنامه و كتاب را به سمت نابودی سوق دادهاند.
از جمله این گزارشها میتوانید گزارشهایی كه درباره سلاطین كاغذ نوشتهایم و نیز گزارش روزگار مچاله کاغذ در قلب پایتخت به تاریخ 29 فروردین 97 را بخوانید.
فروشندگان كاغذ:
شاید به نظر برسد فروشندگان كاغذ همان واردكنندگان هستند یا در زیرمجموعه آنها قرار دارند اما فروشندگان كاغذ صنف مستقلی هستند كه البته كارشان تابعی است از عملكرد تاجران و واردكنندگان كاغذ. اگر واردكننده كاغذ یارانهای آن را به قیمت آزاد در اختیار فروشندگان قرار بدهد، چارهای نمیماند جز فروش به قیمت آزاد اما خود فروشندگان هم در بالا بردن قیمت كاغذ بیتاثیر نبودهاند و سهم خودشان را از این بازار طلب كردهاند.
از جمله گزارشهایی كه در این باره نوشتیم میتوانید «موریانههای ظهیرالاسلام» منتشر شده به تاریخ 17 مرداد 1397 را بخوانید.
دولتیها:
درباره نقش دولت و سیاستهای آن در بازار كاغذ و ایجاد آشفتگی در این بازار یا حتی دامنزدن به آن گزارشهای متعددی نوشتهایم كه در برخی از آنها به نقش مستقیم دولتیها اشاره كرده و در برخی دیگر به تاثیر سیاستهای كلان و بلندمدت دولت در زمینه واردات و تولید كاغذ كه در چند گزارش مستقل منتشر شدهاند.
مافیای خودمانی كاغذ عنوان گزارشی است كه 29 خرداد امسال منتشر شد و به دامنه فساد در بدنه دولت اشاره داشت. در گزارش «یكی داستان است پر آب چشم» به تاریخ 24 اردیبهشت امسال درباره سیاستهای دولت در ارتباط با تولید كاغذ و نیز مصاحبه با ابوالفضل روغنی، رئیس سندیكای تولیدكنندگان كاغذ كه با تیتر «مچالهمان نكنید!» در تاریخ 8 خرداد 97 منتشر شد.
نشریهدارها:
هستند كسانی كه مجوز انتشار یك یا چند نشریه را از وزارت ارشاد میگیرند و تعداد بسیار محدودی از آن را منتشر میكنند و بدون اینكه نشریه را مردم روی كیوسكهای مطبوعاتی دیده باشند یا دستكم انتشار منظم و پیوستهای داشته باشد، از یارانه دولتی دریافت كاغذ بهره میگیرند.
در این مورد بارها نوشتیم اما در یك نمونه خاص به سراغ خانواده سعیدیپور رفتیم و گزارش مبسوطی درباره نشریات متعدد اعضای مختلف این خانواده نوشتیم كه با تیتر «داستان یك خانواده كاغذی» به تاریخ 3 مرداد امسال منتشر شد.
ناشرها:
در فقره كاغذ و آشفتگی بازارش همیشه ناشرها بیشترین گلایه را داشتهاند و اصلا دلیل پیگیری وضعیت كاغذ در صفحات فرهنگی روزنامه جامجم، لطمههایی بود كه وضعیت كاغذ به صنعت نشر و فرهنگ كشور وارد میكرده است اما اگر پیگیری گزارشهای كاغذی ما باشید، حتما میدانید كه ما رد برخی ناشران را در آب گلآلود بازار نشر گرفتهایم.
گزارش مبسوطی در اینباره به قلم محمدصادق علیزاده، دبیر فرهنگی روزنامه جامجم منتشر شده كه با تیتر «حوالهفروشی در راسته كاغذفروشان» به تاریخ اول مرداد 98 قابل جستوجو است. بخشی از این گزارش به كارآگاهبازی در ظهیرالاسلام اختصاص دارد كه در قالب یك ستون منتشر شده است.
چاپخانهها در فرآیند تولید كتاب و نشریه، خدمت ساده و روشنی ارائه میکنند كه شاید جایی برای كلاهبرداری در آن وجود نداشته باشد. چاپخانهها از ناشران و نشریهداران و دیگر مشتریان، سفارش و همراه سفارش مواد مورد نیاز از جمله كاغذ را تحویل میگیرند، فرآیند چاپ را به انجام میرسانند و خروجی را تحویل میدهند. در واقع چاپخانهدار با تهیه و تامین كاغذ سر و كار ندارد مگر اینكه در موارد خاص و بسیار محدود، ناشر یا سفارشدهنده، تامین كاغذ مورد نیاز را به او سپرده باشد اما براساس اظهارات مدیر یكی از چاپخانههای شهر تهران كه البته نخواست نامش فاش شود، برخی چاپخانهها به صورت جدی وارد بازی كاغذ شدهاند به این معنا كه در صنف چاپخانهداران هستند، كسانی كه به متخلفان حوزه كاغذ كمك میكنند یا به طور مستقیم وارد میدان شده و یارانه كاغذ میگیرند، وارد میكنند و به قیمت آزاد میفروشند!
این چاپخانهدار تاكید میكند كه بسیاری از فعالان صنعت نشر در این باره مطلع هستند و چاپخانههای متخلف را میشناسند اما در این زمینه سكوت میكنند و كسی حرفی درباره تخلف آنها به میان نمیآورد.
اگر بدانید كه به گفته این چاپخانهدار، بیشتر چاپخانههای فعال در زمینه واردات كاغذ یارانهای، هم شناخته شده هستند و هم از فعالان پیشكسوت صنعت چاپ، حتما میتوانید بفهمید چرا تا امروز دم به تله ندادهاند و كسی با آنها برخورد نكرده است.چاپخانهداران چطور تخلف میكنند؟
تخلفهای كاغذ بعضی چاپخانهداران به سه صورت انجام میشود و هر سه مورد را میتوانید در ادامه بخوانید كه دانستن عملكرد چاپخانهداران در بازی كاغذ دولتی خالی از حیرت نیست!
شیوه اول؛ این روزها همه واردكنندهاند
از آنجایی كه برای واردات كاغذ، ضابطه و اصول مشخصی وجود نداشته و هر كسی به صورت كاملا قانونی میتوانسته ارز یارانهای بگیرد و كاغذ وارد كند، برخی از چاپخانهداران هم از قافله عقب نمانده و طی سالهای متمادی از دولت یارانه گرفته و كاغذ وارد كردهاند اما عدهای از این واردكنندگان، مثل خیلیهای دیگر ترجیح دادهاند كاغذهای وارداتی را در بازار آزاد بفروشند.
چاپخانهداری كه نخواست نامش فاش شود، در این باره توضیح داد كه معمولا كاغذ یارانهای را به قیمت تقریبی بندی 130 هزار تومان وارد میكنند و به قیمت 530 تا 540هزار تومان در بازار آزاد میفروشند.
شیوه دوم؛ قراردادهای مخدوش
این مورد خاص را اول همین گزارش گفتیم؛ در همان خط اول اشاره كردیم كه برخی واردكنندگان كاغذ سراغ چاپخانهدارها رفته و توانستهاند نظر عدهای از آنها را به خرید كاغذ یارانهای به قیمت آزاد جلب كنند؛ البته طبیعی است كه كاغذ مورد نظر با قیمت بیشتر از كاغذ یارانهای و كمتر از كاغذ آزاد به چاپخانه فروخته میشود تا چاپخانه هم بتواند از فروش كاغذ به قیمت آزاد سودی كسب كند.
به نظر میرسد این شیوه دوم از زمانی مرسوم شده كه فروش كاغذهای یارانهای در بازار آزاد كمی سخت شده و تلاشهایی برای نظارت بر این بازار و دستگیری سلاطین كاغذ صورت گرفته است.
چاپخانهداری كه در این باره با او گفتوگو كردهایم، توضیح میدهد كه فساد تا عمق بازار كاغذ و نیز تا لایههایی از دستگاههای مسؤول هم نفوذ كرده است.
شیوه سوم؛ چاپخانه یا انبار
برخی از چاپخانهها تبدیل شدهاند به انبار كاغذهای یارانهای كه قرار است بهتدریج در بازار آزاد فروخته شوند. ممكن است كاغذ مورد نظر متعلق به خود چاپخانه باشد كه قبلا وارد كرده و حالا قصد دارد آن را بهتدریج بفروشد یا متعلق به یك واردكننده باشد كه در ازای مبلغی در چاپخانه انبار میشود و بعد هر زمان كه واردكننده صلاح بداند در بازار آزاد فروخته میشود.
چاپخانهداری كه با جامجم در این باره گفتوگو كرده، توضیح میدهد: «چاپخانهها یكی از بهترین مكانها برای نگهداری از كاغذهایی هستند كه با ارز دولتی وارد شدهاند. اگر چاپخانهای كه كاغذهای یارانهای را نگهداری میكند، مورد بازرسی قرار بگیرد یا كسی سوالی بپرسد، جواب میدهند این كاغذها متعلق به مشتری است و البته معمولا هم نظارت و بازرسی دقیقی در این باره انجام نمیشود.»
رد چه اصنافی را در بازار كاغذ پیدا كردهایم؟
تا امروز گزارشهای زیادی در این صفحه درباره آشفته بازار كاغذ نوشتهایم و موفق شدهایم رد گروهها و دستههایی از اصناف مختلف را در این بازار پیدا كنیم. حالا كه چشممان به جمال برخی چاپخانهداران در این بازار روشن شده، بد نیست نگاهی داشته باشیم به دستههای متنوع اخلالگران بازار كاغذ.
واردكنندگان كاغذ:
درباره آن دسته از واردكنندگان كه با نرخ دولتی كاغذ وارد كردهاند و به نرخ آزاد میفروشند، گزارشهای متعددی نوشتهایم و حتی اشاره كردیم كه چطور این عده نبض بازار كاغذ را به دست گرفتهاند و با اخلال در این بازار، سرنوشت روزنامه و كتاب را به سمت نابودی سوق دادهاند.
از جمله این گزارشها میتوانید گزارشهایی كه درباره سلاطین كاغذ نوشتهایم و نیز گزارش روزگار مچاله کاغذ در قلب پایتخت به تاریخ 29 فروردین 97 را بخوانید.
فروشندگان كاغذ:
شاید به نظر برسد فروشندگان كاغذ همان واردكنندگان هستند یا در زیرمجموعه آنها قرار دارند اما فروشندگان كاغذ صنف مستقلی هستند كه البته كارشان تابعی است از عملكرد تاجران و واردكنندگان كاغذ. اگر واردكننده كاغذ یارانهای آن را به قیمت آزاد در اختیار فروشندگان قرار بدهد، چارهای نمیماند جز فروش به قیمت آزاد اما خود فروشندگان هم در بالا بردن قیمت كاغذ بیتاثیر نبودهاند و سهم خودشان را از این بازار طلب كردهاند.
از جمله گزارشهایی كه در این باره نوشتیم میتوانید «موریانههای ظهیرالاسلام» منتشر شده به تاریخ 17 مرداد 1397 را بخوانید.
دولتیها:
درباره نقش دولت و سیاستهای آن در بازار كاغذ و ایجاد آشفتگی در این بازار یا حتی دامنزدن به آن گزارشهای متعددی نوشتهایم كه در برخی از آنها به نقش مستقیم دولتیها اشاره كرده و در برخی دیگر به تاثیر سیاستهای كلان و بلندمدت دولت در زمینه واردات و تولید كاغذ كه در چند گزارش مستقل منتشر شدهاند.
مافیای خودمانی كاغذ عنوان گزارشی است كه 29 خرداد امسال منتشر شد و به دامنه فساد در بدنه دولت اشاره داشت. در گزارش «یكی داستان است پر آب چشم» به تاریخ 24 اردیبهشت امسال درباره سیاستهای دولت در ارتباط با تولید كاغذ و نیز مصاحبه با ابوالفضل روغنی، رئیس سندیكای تولیدكنندگان كاغذ كه با تیتر «مچالهمان نكنید!» در تاریخ 8 خرداد 97 منتشر شد.
نشریهدارها:
هستند كسانی كه مجوز انتشار یك یا چند نشریه را از وزارت ارشاد میگیرند و تعداد بسیار محدودی از آن را منتشر میكنند و بدون اینكه نشریه را مردم روی كیوسكهای مطبوعاتی دیده باشند یا دستكم انتشار منظم و پیوستهای داشته باشد، از یارانه دولتی دریافت كاغذ بهره میگیرند.
در این مورد بارها نوشتیم اما در یك نمونه خاص به سراغ خانواده سعیدیپور رفتیم و گزارش مبسوطی درباره نشریات متعدد اعضای مختلف این خانواده نوشتیم كه با تیتر «داستان یك خانواده كاغذی» به تاریخ 3 مرداد امسال منتشر شد.
ناشرها:
در فقره كاغذ و آشفتگی بازارش همیشه ناشرها بیشترین گلایه را داشتهاند و اصلا دلیل پیگیری وضعیت كاغذ در صفحات فرهنگی روزنامه جامجم، لطمههایی بود كه وضعیت كاغذ به صنعت نشر و فرهنگ كشور وارد میكرده است اما اگر پیگیری گزارشهای كاغذی ما باشید، حتما میدانید كه ما رد برخی ناشران را در آب گلآلود بازار نشر گرفتهایم.
گزارش مبسوطی در اینباره به قلم محمدصادق علیزاده، دبیر فرهنگی روزنامه جامجم منتشر شده كه با تیتر «حوالهفروشی در راسته كاغذفروشان» به تاریخ اول مرداد 98 قابل جستوجو است. بخشی از این گزارش به كارآگاهبازی در ظهیرالاسلام اختصاص دارد كه در قالب یك ستون منتشر شده است.
منبع: روزنامه جام جم
نویسنده: آذر مهاجر
https://mananashr.ir/news/31795/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید