احمد عطایی در گفتوگو با منانشر:
تغییر در فرهنگ، دنبالهروی تغییر در حاکمیتها
احمد عطایی، مدیر مؤسسۀ فرهنگی هنری قدر ولایت، بیانضباطی فرهنگی، کارهای ویترینی و کمارزش و ناهمپوشانی و تفرقه را علل اصلی ولنگاری فرهنگی دانست.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، احمد عطایی، مدیر مؤسسۀ فرهنگی هنری قدر ولایت، بیانضباطی فرهنگی، کارهای ویترینی و کمارزش و ناهمپوشانی و تفرقه را علل اصلی ولنگاری فرهنگی دانست. وی با اشاره به پررنگ بودن نقش دولت در حوزۀ فرهنگ، تغییر دولت با گرایشهای مختلف سیاسی را یکی از علل رخداد دادن ولنگاری فرهنگی برشمرد. وی معتقد است در شورای عالی انقلاب فرهنگی باید یک جمع خبرۀ نخبۀ فرهنگشناس و دارای دید سالم و بیطرف که فراجناحی باشند، حضور داشته باشند، و مسائل را رصد کنند.
در این چند سال ما شاهد تذکرات مقام معظم رهبری به مدیران فرهنگی درخصوص وضعیت فرهنگی کشور بودهایم. اخیراً هم بحث ولنگاری فرهنگی از سوی ایشان مطرح شده است. تحلیل شما از مطرح شدن چنین موضوعی در بحث فرهنگ کشور چیست؟
این بحث هم خیلی گسترده است و هم تا حدودی پیچیده، پیچیدگی آن به خاطر این است که ولنگاری فرهنگی یک موضوع تازه و جدید نیست، ما سابقۀ این را به طور بسیار روشن از دورۀ دوم خرداد و دولت اصلاح طلبان داریم. چه در بین وزرایی که در رأس وزارت ارشاد بودند و چه در بین متصدیان فرهنگی؛ آنها یک نوع نگاه خاص به مقولۀ فرهنگ داشتند که حاکی از تفکر غرب محور بود. وقتی آقای مهاجرانی مسئلۀ تساهل و تسامح را مطرح میکند و ذیل آن روزنامههای زنجیرهای، تمام عرصهها و حوزههای اعتقادی، اخلاقی و رفتاری نظام حتی اصل ولایت فقیه را، اصل دینداری را زیر سؤال میبرند و حتی خدا را قابل نقد میدانند، در واقع این همان ولنگاری فرهنگی است.
اگر در بحث ولنگاری فرهنگی که حضرت آقا مطرح کردند به اصل صحبت ایشان رجوع شود، ایشان دو سه نکته را ذکر میکنند، اول اینکه بیاهتمامی به فرهنگ میشود، مثلاً فرهنگ در دولت سازندگی هیچ جایگاهی نداشت، درست است حلقههای کیان و سلام بودند اما آنها داشتند تیشه به ریشۀ انقلاب میزدند، یا در دولتهای دیگر حتی در دولت نهم و دهم آقا اشاره به مظلومیت فرهنگ میکنند؛ پس بی اهتمامی به فرهنگ وجه مشترک در این دورهها و دولتهای مختلف بوده است.
دوم برنامههای غلط و انحرافی در فرهنگ است که این برنامههای غلط و انحرافی از دورۀ دوم خرداد، به صورت بسیار جدی در عرصۀ رسانههای زنجیره ای مطرح شد که اینها از طریق وزارت ارشاد پشتیبانی میشدند.
من بررسی کردم ببینم این ولنگاری فرهنگی را در چه عناوینی میشود جستجو کرد؟ به نظرم سه مطلب رسید که الان در سطح فرهنگ کشور ما شاهد آن هستیم؛ یکی بیانضباطی فرهنگی است؛ بیانضباطی فرهنگی میتواند شامل برنامههای ضد و نقیض فرهنگی باشد، یکجا تیشه به ریشۀ دین میزنند و یکجا دین را تقویت میکنند، دوم کارهای ویترینی و کمارزش است که به این موضوع حتی حضرت آقا اشاره کردند و در دولت قبل گفتند سعی کنید کار ویترینی نکنید. آنها بودجۀ فرهنگی زیادی در اختیار داشتند و حضرت آقا احساس نگرانی کردند که مبادا بدون اثر هزینه شود. سوم ناهمپوشانی و تفرقه است؛ کارهای موازی، پراکنده، خرد که توسط جاهای مختلف انجام میگیرد، یعنی کار جبههای را کمتر مشاهده میکنیم، کار جبههای بیشتر در جبهۀ انقلاب است و آن طرف سازمان یافته عمل میکند.
در زمینۀ انحراف و تحریف هم که موضوع بعدی است، همچنان که بیان کردم در دورۀ آقای خاتمی در رسانههای زنجیرهای با یک صراحت انجام میگرفت. در دولت یازدهم هم میبینیم که همان دیدگاه که در دورۀ دولت اصلاحات بود با صراحت کمتری وجود دارد و دارند مسئله را به شدت پیش میبرند. من یکی دو نمونه نام میبرم. اینکه الان ما شنیدیم که در نمایشگاه استانی اراک مدیریت نمایشگاه را به نشر چشمه واگذار کردند، یا در بین نامزدهای بخشهای انقلاب و دفاع مقدس جشنوارۀ شهید غنیپور، سه کتاب برای نشر چشمه است. نشر چشمه سالها به دلیل اهانت مستقیم به دین و باورهای اسلامی تعطیل بود، چطور شده یکدفعه تا این حد بالا آمد که وقتی حرف واسپاری و واگذاری میشود، نشر چشمه میداندار قضیه میشود؟! اینها همان کار است منتها میگویند ما دنبالهرو رهبر هستیم و هر چه ایشان بگویند، ولی آن طرف کار خودشان را انجام میدهند.
ما در تصمیمات فرهنگی ولنگاری فرهنگی را مشاهده میکنیم، مثلاً فرض کنید بحث کنسرتها و اردوهای مختلط که حضرت آقا چند بار مطرح کردند. همچنین بحث سیاستبازی احزاب و گروههای سیاسی در دانشگاه که حضرت آقا مطرح کردند که نباید در دانشگاه وجود داشته باشد و دانشجو فقط باید تحلیل سیاسی داشته باشد و از واژۀ سیاستبازی دور باشد، چه کسی دارد اینها را انجام میدهد؟ این ولنگاری فرهنگی است. البته آقا در ولنگاری فرهنگی دستگاه غیردولتی را هم مؤثر میداند که من در آن ناهمپوشانی اشاره کردم، سازمان تبلیغات، حوزۀ هنری و ... به صورت جبههای عمل نمیکنند، انفرادی عمل میکنند.
راجع به فضاهای مجازی حضرت آقا شورای عالی فضای مجازی را درست میکنند، به تنها چیزی که اینها نمیپردازند همین است، الان فضای مجازی یکی از فضاهایی است که در آن فرهنگ موج میزند اما ولنگاری فرهنگی است، ما چیزی نمیبینیم که به قول آقا به اعتلای اخلاقی جامعه، به اعتلای محیط خانوادگی منجر شود.
این ولنگاری در حوزۀ فرهنگ به خاطر عدم وجود قوانین است، و یا اینکه هیچ نظارتی وجود ندارد و به صورت حزبی عمل میکنند؟
اگر در بحث قوانین در مواردی دچار کسری یا خلاء قانون باشیم میشود به صورت لایحهای به مجلس بدهند و مجلس انجام دهد یا شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوباتش قانونی است و لازمالاجرا است. بحث خلاء قانون و مقررات اگر هم باشد تا حدی نیست که ما شاهد ولنگاری فرهنگی باشیم. من چند مسئله را در ولنگاری فرهنگی دخیل می دانم. اول خود دولت است، وقتی دولت دست اصلاح طلبان است مراکز فرهنگی عمدۀ کشور در اختیار یک نوع تفکری قرار میگیرد که این نوع تفکر اعتقاد به دین حداقلی دارد، دین حداقلی یعنی اینکه ما از جنبههای مختلف، حتی از سیاست، حکومت، اجتماع باید دینزدایی کنیم، همین را نشر میدهد، و وقتی دولت اصولگرا میشود آقای مهاجرانی یا آقای مسجدجامعی، به آقای هرندی یا آقای حسینی تبدیل میشود با یک دیدگاه دیگر. این خودش ولنگاری فرهنگی ایجاد نمیکند؟!
تغییر دولت، یعنی رؤسای جمهوری با دیدگاههای مختلف میآیند بعد به تبعشان وزرایی که منصوب میکنند و وزرا معاونینی که نصب میکنند، اینها حامل دیدگاهها و پیامهایی هستند که تعدد و تنوع اینها باعث می شود در جمهوری اسلامی ایجاد تنش شود، یکی میگوید دین باید اینگونه باشد، دیگری میگوید دین باید اینطور باشد، وقتی دولت 180 درجه دیدگاه فکریاش تفاوت دارد با دولت قبل طبیعی است که چنین اتفاقاتی رخ میدهد، صحنۀ فرهنگی میشود صحنۀ موش آزمایشگاهی که هر کس بخواهد نظریۀ خودش را پیش ببرد.
یک مطلب هم این است که ما ضعف نظارت داریم و بخشی از نظارتهای ما دولتی است لذا چشمشان را روی واقعیتها میبندند و بیان نمیکنند. وقتی در ارشاد یک دولت فکری بیاید و ایجاد شود ما میخواهیم بگوییم دستگاههای نظارتی مثلاً مجلس بیاید جلوی این را بگیرید!؟ مجلس هم وقتی از همین جریان شد چشمش را به کار میبندد. یک دستگاه نظارتی بسیار قوی ما باید شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد، ما راجع به شورای عالی انقلاب فرهنگی خیلی حرف داریم، حداقل نیمی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی همین دولت است، یعنی وزرای مختلف و رئیس آن هم رئیس جمهور است. رئیس جمهور هر زمانی خواست جلسه تشکیل میدهد و هر وقت نخواست جلسه تشکیل نمیدهد، اگر از یک مصوبه خوشش آمد ابلاغ میکند و اگر خوشش نیامد ابلاغ نمیکند، این میشود ولنگاری؛ آن هم شورای عالی که باید سیاستها را رصد کند و نظارت کند و اقدامات و عملکرد داشته باشد.
لذا ما معتقدیم اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، اعضای مناسبی نیستند. اینجا باید یک جمع خبرۀ نخبۀ فرهنگشناس و دارای دید سالم و بیطرف که فراجناحی باشند، حضور داشته باشند، و مسائل را رصد کنند و اگر لازم شد هر وزیری و یا رئیس جمهور را دعوت کنند که بیاید آنجا توضیح دهد و در جریان برنامهها باشند. اگر شما پای درد و دل بعضی از اعضای مستقل شورای عالی انقلاب فرهنگی بنشینید، میبینید واقعاً بحث پیش نمیرود، لذا اعضای شورای انقلاب فرهنگی حتماً باید از دست دولت خارج شود و دوم به نظر ما شورای عالی انقلاب فرهنگی میتوانست یک ویژگیها و خصوصیاتی را برای متصدیان رسمی فرهنگ کشور تعیین کند. مثلاً بگوید وزیر ارشاد باید این ویژگیها را داشته باشد، وزیر فرهنگ، وزیر آموزش و پرورش، وزیر آموزش عالی، این وزرایی که بُعد فرهنگی دارند باید این خصوصیات را داشته باشند و بعد رئیس جمهور هر کسی را به مجلس معرفی میکند کمیسیون فرهنگی مجلس بیاید ببیند این شرایط وجود دارد یا خیر، هر آدمی را با هر تفکری وزیر میکنند، مجلس فقط یک بررسی انجام میدهد و جناحی هم رأی میدهد، این میشود ولنگاری فرهنگی.
پس ما فرهنگ را از دولت به این شکل خارج کنیم، شورای عالی انقلاب فرهنگی سیستمش و نفراتش باید تغییر بکند و از این حالت دولتی خارج شود، بعد نظارتی شورای عالی انقلاب فرهنگی تقویت شود و رصد به روز بکند، همان جا هر انحرافی میبیند باید برخورد کند، شورای عالی انقلاب فرهنگی رجل فرهنگی را تعریف کند و بگوید باید این شرایط را داشته باشد و وزیر و معاون وزیر باید دارای این شرایط باشد، بعد مجلس براساس این رأی بدهد.
قانون و مقررات ما کم نقص است اگر هم نقص داریم میشود برطرف کرد. بیشتر خود مدیران با تفکرات مختلف میآیند و هر کدام از آنها بلایی سر حوزههای مختلف فرهنگ اعم از کتاب، سینما، موسیقی و غیره میآورند که دیگر جمع کردن آنها به نظر سخت میآید. آقا وقتی تذکرات متعدد دادند و اثر نکرد، دلخوش کردند به فعالیتهای خودجودش جوانان انقلابی و جوانان متعهد و متدین. چند بار آقا تأکید کردند که دولت از اینها حمایت کند. برای اینکه با این تفکرات متضاد و غلط دولت اصلاً نمیتوانیم فرهنگ را پیش ببریم، بازخورد این در جامعه میشود همین آسیبهای اجتماعی فراوانی که الان در حال رشد است.