فراخوانی که فقط خاطرات روزهای کرونایی بانوان را جمع میکند
شهلا پناهی درباره اینکه چرا تنها خاطرات زنان در فراخوان بزرگ «لشگر فرشتگان» در دوران کرونا مدنظر قرار گرفته میگوید:انتشارات تلاوت آرامش، ناشر تخصصی حوزه زن و خانوده است از این رو خواستیم روایت زنانه کرونا را بشنویم و بخوانیم.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، شهلا پناهی از سال 93 وارد پژوهش و تحقیق و ثبت مستنداتی در رابطه با بحث بحران در سوریه و عراق و نگاه ویژه به مدافعان حرم شد. حاصل این تلاشها منجر به چاپ هشت جلد کتاب و ترجمه عربی سه مجموعه از این کتابها بوده است. او در حال حاضر هم مشغول تکمیل پروژههایی از همین دست است. کار تکمیل تحقیق و نگارش خاطرات در فراخوان بزرگ «لشگر فرشتگان» (ویژه جمعآوری و انتشار خاطرات روزهای کرونایی بانوان در ۵ محور) بر عهده خانم پناهی است و او تلاش دارد این کار را به دور از اغراق نوشته و ثبت کند.
آنچه در ادامه میآید، گفتوگو با خانم پناهی است که ما را بیشتر با ابعاد این فراخوان آشنا میکند.
رویارویی با اوضاع کرونایی زن و مرد نمی شناسد، هدف شما از تفکیک جنسیتی در ثبت خاطرات این دوران چه بوده است؟
معمولاً روایتهای روزهای سخت، مردانه است و چون مردان دسترسیهای آسانتری دارند و حضور اجتماعیشان و بسترهای اعلام روایت و دیدگاه و نظراتشان بیشتر است، معمولاً بیشتر روایتها مردانه میشود و ما خواستیم به لحاظ اینکه مجموعه انتشارات تلاوت آرامش، ناشر تخصصی حوزه زن و خانوده و سبک زندگی است و نگاهش در مسائل مختلف، نگاه زنانه است، روایت زنانه کرونا را بشنویم و بخوانیم. در حقیقت از منظر حضور اجتماعی و خانوادگی زنان به مسئله کرونا و تحولات اجتماعی و فرهنگی آن بپردازیم. بنابراین، این منظر برایمان موضوعیت داشت. ضمن این که منظر زنان، منظر مفغول اغلب شرایط و دورانهای مختلف چهل ساله کشورمان یا شاید جهان است و در عین حال منظر جذاب و مهمی است. این منظر به هیچ عنوان نباید فراموش بشود و شاید در برخی از دورهها فراموشی یا کمرنگ شدن آن باعث بشود الگو گرفتن یا تبدیل به نظریه کردن این شرایط، دچار نقص شود یا اساساً امکانپذیر نباشد.
همچنین «لشگر فرشتگان» با قراردادن فیلتر تفکیک جنسیتی میخواهد در کنار مرور خاطرات روزهای کرونایی، زن ایرانی را به عنوان یک الگوی موفق به جامعه معرفی کند و در قالب این خاطرات بگوید یک زن ایرانی در حالی که میتواند مادر، همسر و خواهر یک خانواده باشد، با مدیریت احساس و امور روزمره، پستها یا جایگاههای اجتماعی، میتواند یک مجموعه کارهای جهادی را در زندگیاش داشته باشد و در خدمت جامعه باشد. نکته مهم این که در پیک اول، این بیماری به قدری ناشناخته بود که همه مردم دنیا وارد یک پوسته محافظتی و مراقبتی شده بودند تا با جایی ارتباط نگیرند و جایی نروند و دنیا رو به تعطیلی میرفت و در این اتفاق، زنانی که شرایط حکم میکرد بیشتر مراقب خودشان باشند، میآیند و در صف اول جهاد قرار میگیرند و داوطلبانه وارد معبری میشوند که امکان بیمارشدنشان وجود دارد و با این علم، وارد این عرصه میشوند و این کار را از جان و دل قبول میکنند و خدمت به جامعه را در صدر برنامه زندگیشان قرار میدهند و این فوق العاده است.
تثبیت خاطرات در ذهن، زمانبر است. دریافت خاطرات کرونایی در حالی که هنوز به سالگرد ورود کشورمان به این مسئله هم نرسیده ایم، زود نیست؟
ما در دوره موج اول و دوم کرونا به شدت این حضور را داشتیم و شاید موج اول و دوم اساساً یک اتفاق ویژه رقم زد و اتفاقاً به خاطر این که خاطرات پشتسرهم اتفاق میافتد و شاید حسوحال اولیهاش را نداشته باشد و شاید به جهت تکرار شدن و به جهت شرایط حاکم بر جامعه ممکن است به فراموشی سپرده شود بنابراین جمعآوری خاطرات ریز و درشتی که برخیهاشان حتی برای صاحبان خاطره ویژه نیست، برای ما به عنوان خواننده خاطرات جذابیت دارد و دراماتیک است و باید هر چه زودتر ثبت شود. از طرفی یکی از نقاط قوت این پروژه تازگی و به روز بودن آن است که باعث جذب مخاطبین میشود چرا که درست در روزهایی که همه دنیا درگیر رویارویی با این ویروس هستند ما با جمعآوری و ثبت و ارائه این خاطرات به مخاطبینمان میتوانیم بگوییم که میشود در تلخترین روزها با ایثار و کنارهم بودن و همفکری کردن، از یک بحران عبور کرد و امید این را داشت که اتفاقهای بهتری را برای آینده کشورمان رقم بزنیم.
از بین محورهای پنجگانه فراخوان، در کدام بخش استقبال بیشتری دیده شد؟
من از اواسط کار وارد این پروژه شدم و قرار شد به عنوان یک همکار در کنار دوستان، این کار را پیش ببریم. نکته مهم این که کار انجام شده بود و خاطرات جمعآوری شده بود و تعدادی هم انتخاب شده بودند و به من ارائه شد تا شروع به نوشتنشان کنم. قبل از این که بررسی کنیم کدام دسته از خدمات پررنگتر بود، یکی از پرررنگترین اِلِمانهای این کارها و پررنگترین وجه متمایز این کار جهادی با همه کارهای دیگری که ما در جامعه انجام میدهیم، تقید دینی و ولایتپذیری بوده است؛ که جهادیبودنش را هم زیباتر میکرد. بیشتر آنها به خاطر بیان حضرت آقا به این جهاد وارد شدهاند و نگاه کردن به این، مهمتر از این است که بدانیم در کدام یک از گروهها کار کردهاند. یعنی این کار را در یک سطح کلان ببینیم و بگوییم همه آدمهایی که پای این کار ایستادهاند؛ اولین چیزی که برایشان مهم بوده، تقید مذهبی و ولایتپذیری بوده است.
هدف نهایی از جمعآوری این خاطرات چیست؟
رشادتهای زنان این سرزمین در دورههای مختلف باید در تاریخ ثبت بشود و برای آیندگان درس باشد. روزهای کرونایی هم از این قاعده مثتثنا نیست و هدف نهایی ما از جمعآوری این خاطرات، برای این است که این فداکاریها از یاد نرود و نسلهای امروز و فردا در جریان باشند که چه فداکاریهایی انجام شد تا کرونا به وضعیت امروز رسیده و یا انشاءالله در آینده نزدیک، تمام شده. خیلی از این فداکاریها اگر گفته نشود، و مردم در جریانش قرار نگیرند، قدرشناسی که باید انجام شود و نگاه درستی که باید به این ماجرا داشته باشد، اتفاق نمیافتد. نکته دیگر این که حتماً فداکاران و از خودگذشتگان مخصوصاً برای الگوگیری نسل جوان باید در نزد مردم محترم باشند و بزرگ داشته بشوند. امروز دختران و زنان ما به شدت نیاز دارند الگوگیری کنند و چه کسانی بهتر از آدمهایی که در خلال همین زندگی روزمره امروز، تصمیم میگیرند ازخودگذشتگی داشته باشند و به استقبال خطر میروند. نسل امروز باید اینها را بشناسد.
برای خاطرات، به غیر از چاپ در کتاب، چه برنامههای دیگری اندیشیدهاید؟
انتشارات تلاوت آرامش با همکاری حوزه هنری و مجمع ناشران انقلاب اسلامی در برنامهای که طراحی شده در نظر دارد که این خاطرات به مسابقه گذاشته شود و به نابترین خاطره که توسط هیئت داوران (که به زودی اسامیشان اعلام میشود) انتخاب میشود، جوایزی داده شود. قدمهای بعدی انشاءالله این است که موشنگرافی بر اساس این خاطرات ساخته شود یا اگر برخی خاطرات ظرفیت لازم را داشتند، به آثار تصویری کوتاه یا بلند تبدیل شوند تا بهتر دیده بشوند و غیر از خوانندگان کتاب، سایر مردم هم در جریان آنها قرار بگیرند.
روند انتخاب خاطرات برگزیده چگونه بوده است؟
در مرحله اول به این صورت بوده که خاطرات خوانده شده و اگر حرفی برای گفتن داشته یا وجوه دراماتیکی داشته و جذاب بوده یا جنس آن جنس روزمرگی و عمومیت نبوده، و ضمناً قواعد و چهارچوبهای حضور اجتماعی زنان را داشته، انتخاب شدهاند. خاطرات در مرحله کارگاه بازآفرینی هم یک بار مورد ارزیابی قرار گرفتهاند و تعدادی هم در این بخش حذف شدهاند که با اطلاعات تکمیلی به این بخش رسیدهایم. در نهایت خروجیهای کارگاه بازآفرینی به بخش مسابقه و داوری و درج در کتاب میروند.
ساختاری برای راستیآزمایی خاطرات هم دارید؟
راستیآزمایی خاطرات در کار مستندنگاری یکی از مسائل مهم است که ما برای رسیدن به آن و قرار دادن خاطرات در چهارچوب این کار، با همکاری انتشارات تلاوت آرامش کارگاه بازنگری و تکمیل روند تحقیق را اجرا کردیم و با تمامی صاحبان 121 خاطره منتخب مجدد تماس گرفتیم و سؤالهایی که باعث شفافیت خاطرات میشد را مطرح کردیم و سعی کردیم از دوستان بخواهیم فیلم یا عکسی اگر داشتند برای ما بفرستند و این بازنگری و تحقیق تکمیلی خیلی کمک کرد، چون تعدادی از خاطرات یعنی حدوده ده خاطره هم در همین مرحله ریزش کردند.
تا کنون چه تعداد خاطره به دبیرخانه فراخوان رسیده است؟
150 خاطره تا مرحله اول به دبیرخانه رسیده است و 121 خاطره برای کارگاه بازآفرینی انتخاب شدهاند. خروجی کارگاه هم انشاءالله اعلام خواهد شد. البته همچنان روند دریافت خاطرات ادامه دارد.
و نکته پایانی...
من شاکر نعمتهای الهی هستم و بر خودم واجب میدانم از لطف، صبوری و همراهی جناب آقای زمانوزیری به عنوان مدیریت انتشارات تلاوت آرامش و سرکار خانم رئیسینژاد و خانم فراهانی تشکر کنم و خوشحالم که به من اجازه دادند در گوشه کوچکی از این طرح بزرگ و ملی حضور داشته باشم و این همکاری برای زندگی من، اتفاق خوبی است. لازم است از همه همکارانی که در این پروژه تلاش کردند هم تشکر کنم. امیدوارم این طرح یک طرح ماندگار بشود و نام ما هم در کنار نام این جهادگران ثبت بشود و انشاءالله مورد رضایت خداوند متعال و رهبر عزیزمان قرار بگیرد.