مخاطب امروزی از خواندن رمانی به این سبک میترسد
کتاب «دلی که نداشتی» هشتیمن مهمان سلسله نشستهای طعم کتاب بود که با حضور محمدرضا شرفیخبوشان برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی،هشتمین نشست «طعم کتاب» عصر روز دوشنبه 20 تیرماه 1401 با محوریت نقد و بررسی رمان «دلی که نداشتی» نوشتۀ فاطمه سلیمانی ازندریانی از انتشارات نیستان برگزار شد. این مراسم با حضور فاطمه سلیمانی ازندریانی نویسندۀ کتاب و محمدرضا شرفیخبوشان به عنوان منتقد، در سالن عاشوری مؤسسۀ خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
فاطمه سلیمانی در توضیح ابتدایی خود و چگونگی شکلگیری داستان گفت: من به شخصه خودم این کتاب را بسیار دوست دارم. دلی که نداشتی، رمانی است که مرا بعد از مدتها که درگیر ادبیات آیینی بودم، به رمان اجتماعی سوق داد. من به شخصه دلم میخواست یک کتاب عاشقانه بنویسم که در آن به مسائل خانواده اشاره شود. آخرین نمایشگاه کتاب قبل از کرونا بود که من به یک موضوع جذابی رسیدم و دربارهاش با آقای سید مهدی شجاعی صحبت کردم و ایشان مرا تشویق به نوشتن کتاب کردند.
نویسنده رمان دلی که نداشتی، زمان شکلگیری شخصیت اصلی رمان دلی که نداشتی را همزمان با کار دومش دانست و گفت: شخصیت ارغوان همزمان در کتاب «یک روز بعداز حیرانی» برایم شکل گرفت. من معمولاً هنرجویان را به نوشتن منظم داستان سفارش میکنم و به آنها میگویم هیچوقت داستان را از وسط ماجرا ننویسید. ولی در مورد خودم این موضوع صدق نمیکند. من برای نوشتن کتاب هر وقت با یک صحنهای حالم خوش بود، آن صحنه را مینوشتم. حتی نمیدانستم این صحنه نوشته شده اول کتاب است یا آخر کتاب .
سلیمانی تدوین کتاب را شیرینترین بخش کتاب توصیف کرد و افزود: از رمان دلی که نداشتی حدود 45 هزار کلمه حذف شده و 20 هزار کلمه حذف و بعد جایگزین شد. سختترین بخش تهیه کتاب، تدوین کتاب بود که حدود یک ماه بهطور شبانهروزی مرا درگیر خود کرد اما از شیرینی بسیار بالایی برخوردار بود. سعی من بر این بود که مخاطب کتاب را تکه تکه درک نکند و رمان از یک یکپارچکی خاصی برخوردار باشد.
محمدرضا شرفیخبوشان نیز که بهعنوان منتقد رمان دلی که نداشتی در جلسه حضور داشت، با اشاره به عدم مقایسۀ رمانی با رمانی دیگر خاطر نشان کرد و گفت: نمیشود رمانی را با گونههای دیگر رمان مقایسه کرد. ابتدا باید تعریف و گونهای که رمان به خود میگیرد تعریف کنیم. یعنی شکل و شمایلی که نویسنده برای رمان خود تعریف کرده بشناسیم و به سراغ نقد آن برویم. حتی در نقد کتاب لازم است که مخاطبین کتاب مشخص شوند. اینکه ما بفهمیم نویسنده با چه هدفی کتاب را نوشته و اصلاً پیام کلی و تاثیرگزاریاش چه بوده است، بسیار مهم است و آنوقت میتوانیم کتاب را در جایگاه خودش نقد کنیم.
وی مخاطب رمان دلی که نداشتی را مخاطبین جوان دانست و خاطر نشان کرد: جوانان مخاطب این رمان هستند. آن هم جوانی که خودش را آماده میکند برای ازدواج. آن چیزی که در کل رمان به صورت ساده بیان میشود مسئلۀ ازدواج شخصیت اصلی داستان است که تنها در یک جهان و بدون داشتن حوادث جذاب اتفاق میافتد.
نویسنده کتاب عاشقی به سبک ونگوگ، طراحی و قاببندی کتاب دلی که نداشتی توسط ناشر را خفه خواند و گفت: حروف کتاب بسیار ریز و کوچک است. صفحهبندی کتاب خیلی خفه است و مخاطب امروزی برای خواندن رمانی به این سبک و سیاق نمیتواند خودش را قانع کند، چراکه خیلیها از خواندنش میترسند. به نظر من جا داشت تا از این رمان 45 هزار کلمه دیگر حذف شود.
شرفی خبوشان با اشاره به بلند بودن رمان و الزام حذف 45هزار کلمه دیگر از رمان گفت:این رمان یک خط مشخص و واضحی دارد و شخصیت داستان از اول تا آخر داستان یک گرفتاری بیشتر ندارد و تلاش میکند برای حل مشکلاتی که برایش پیش آمده. شخصیت اصلی یک خانمی است که در ازدواج اولش به مشکل برمیخورد و سعی میکند که برای ازدواج دوم تصمیم درستی بگیرد. دغدغه اصلی شخصیت داستان در این 100هزار کلمه ازدواج کردن است. این اثر، رمانی نیست که از جهانهای مختلف و داستانهای پیچیده برخوردار باشد. خط ماجرای رمان واضح و مشخص است. بنابراین این رمان که دارای یک رخداد واحد است، خیلی محدود و مختصر نوشته شود. چراکه بیم آن میرود مخاطب با خواندن 100هزار کلمه به خود بگوید چرا باید برای داستانی ساده این همه زمان صرف شود و به تکرار بیفتد؟
وی همچنین افزود: وقتی میبینیم که مخاطب رمان، جوان است پس باید رمان را با مخاطب جوان سنجید. زبان رمان، شخصیتهای رمان، دغدغه و مسئلۀ رمان و مسئلۀ قهرمان رمان مشخص میکند که مخاطب رمان جوانها هستند. حالا که ما میبینیم، مخاطب جوان هست پس باید اثر از جذابیت، تب و تاب، شگفتی،ماجرای خیرهکننده،عجیب و غریب و پیچیدگی برخوردار باشد. مخاطب جوان تا چه زمانی میخواهد مدام از یک راوی مشخص ماجرایی را دنبال کند که این ماجرا به تکرار منجر میشود. ما از صفحه 30 به بعد میبینیم که رمان از جذابیت میافتد.
خبوشان رمان دلی که نداشتی را یک رمان با محوریت خانواده دانست و افزود: این رمان رمانی است که در یک خانواده میگذرد و حتی میشود ذیل رمان اجتماعی قلمداد کرد و او را یک رمان واقعگرای اجتماعی خواند اما یک مقدار میتوان برای این رمان تعاریف خاص خودش را هم بهکار برد. در رمان اجتماعی وسعت درگیری آدمها بیشتر است و آنها در تضاد و تعامل قرار میگیرند و در سازمانها اسیر میشوند و حتی ته رنگی از وضعیت سیاسی جامعه هم نشان داده میشود. اما در دلی که نداشتی گویی ما با یک رمان خانوادگی روبهرو هستیم تا یک رمان اجتماعی. همه آدمها از یک جمع مشخصی هستند. ارتباط با سایر نهادها و وضعیت سیاسی در آن وجود ندارد. مشکلات اجتماعی و نقش آنها در رمان وجود ندارد. تنها چیزی که وجود دارد دغدغۀ ارغوان است که میخواهد ازدواج کند. پس رمان خلاصه میشود در روابطی که نسبتهایی با هم دارند.
برگزیدۀ جایزۀ ادبی جلال و شهید اندرزگو هدف اصلی نویسنده را بیان تجربه زیستی جدید برای جوانان در موضوع ازدواج معرفی کرد و گفت: نویسنده در موضوع رسیدن به هدفش موفق عمل کرده، چراکه تمام هم و غم خود را رسیدن به هدف قرار داده. مخاطب وقتی شخصیت ارغوان را بررسی میکند، ضعفهای آن را سریع میشناسد. نویسنده هرچه سوار بر تکنیک باشد، در بیان مفهومی که مدنظر دارد قویتر عمل میکند.
در ادامۀ مراسم میثم رشیدی ،خبرنگار حوزۀ کتاب نیز در معرفی رمان دلی که نداشتی خاطر نشان کرد: کار خانم سلیمانی که مدتهای بسیار، در حوزۀ روایت فعالیت داشتند و الان این رمان را به رشته تحریر درآوردند بسیار ستودنی است. شاید برای همین است که قلم ایشان حرفهای زیادی برای گفتن دارد و باعث طولانی شدن این اثر شده است. در مسئله کتابسازی نقدهایی وارد شد که متاسفانه ناشر محترم به آنها اهمیت نداده است.
سپس محمدرضا خبوشان در پاسخ به استدلال میثم رشیدی با اشاره به اهمیت برقراری نسبت مناسب بین طرح و حجم گفت: یک وقتی طرح شما یک درخت است با شاخههای مشخص و گاهی هم چند درخت است که مجموع درختان یک باغچه را تشکیل میدهد. رمان برادران کارامازف، رمانی است که حجم و طرحش متناسب هست. هر شخصیتی با اشخاص دیگر وارد ماجرا میشود. هر آدمی در این رمان قصه و ماجرای خودش را دارد. شخصیتها پخته میشوند و خورده روایتها در هم تنیده میشوند. پس این پیچیدگی طرح است که حجم رمان را مشخص میکند. هیچ وقت تعدد اشخاص حجم را تعیین نمیکند. در رمان دلی که نداشتی ما تعدد اشخاص داریم اما تعدد ماجراهای عجیب نداریم. واقعا این رمان را میتوان در 50 صفحه یا 15 هزار کلمه ارائه کرد.
محمدرضا شرفیخبوشان در پایان سخنان خود، تجربیات نویسنده را عامل موفقیت و پیشرفت رمان دانست و گفت: هرچند بنده زیاد معتقد به دستهبندی جنسیتی برای آثار نیستم ولی بهگونهای میتوان این رمان و فضای آن را زنانه دانست و میتوان از این موضوع تجلیل کرد.
در بخش پایانی هشتمین نشست طعم کتاب سلیمانی با قدردانی از منتقدین رمان دلی که نداشتی، مسئله اصلی رمان را خانواده ایرانی معرفی کرد و گفت: من کاملاً یک رمان خانوادگی نوشتم و قصدی برای نوشتن رمان اجتماعی نداشتم. در بسیاری از رمانها ما ازدیاد مسائل اجتماعی را میبینیم. رمانهایی که متأسفانه یاد گرفتند از فساد، تباهی، ناامیدی، اعتیاد و ... دائم حرف بزنند و با دامن زدن به این مسائل جذابیت داستان را بالا ببرند. من سعی کردم داستانی بنویسم که امید در آن موج بزند. در داستان تمام شخصیتها با یک مشکل دست و پنجه نرم میکنند، که در انتهای داستان مشکلاتشان حل میشود. در 15هزار کلمه شاید هزار داستان با موضوع ازدواج نوشته شده اما رمان دلی که نداشتی، سعی داشته تا نسبت ارغوان با آدمهای اطرافش را نیز بیان کند.
نویسنده رمان دلی که نداشتی، طرح کلی رمان را تعریف یک خانواده ایرانی شلوغ با فرهنگهای خاص خود توصیف کرد و گفت: من میخواستم یک خانواده شلوغ ایرانی را تعریف کنم. پرداختن به روابط خانوادههای ایرانی نیازمند آن است که جزئیات را بازگو کنی و بتوانی از آن فلسفۀ خوب زیستن را یاد بگیری. متأسفانه ما یک خانواده واقعی ایرانی، با تمام جزئیات آن را نه کتابها میبینیم و نه در فیلمها. همین برادران کارامازف 100 صفحه دیالوگ دارد ولی فقط حرفهای معمولی است که گفته میشود.
گفتنی است نشستهای نقد و بررسی کتاب با عنوان «طعم کتاب» به همت مجمع ناشران انقلاب اسلامی و با همکاری خبرگزاری کتاب ایران برگزار میگردد.
انتهای پیام/