بیانیه گروه ویراستاران
به نام خدای زبان آفرین
بنیان هویت و فرهنگ هر ملت بر زبان آن نهاده شده است که همۀ رمزورازهای اخلاق و زندگی و تاریخ مردمان را در خود دارد. زبان فارسی نیز از این قاعده بهدور نیست، بماند که بیاعتناییها و دشمنیها و سیاستناگذاریها، روزبهروز ریشههای این درخت تنومند را سستتر میکند. کتاب نیز مهمترین رسانۀ حفظ این بنیان فرهنگساز است؛ هرچند در دنیای امروز، با همهگیری رسانههای جدید، چراغ توجه به این ابزار زبان نیز رو به خاموشی نهاده. امروزه این محور شناخت انسانی، مؤلفۀ مهم قدرت نرم کشورها شده و شیاطین استکباری در پی نابودی آناند. التفات به کاربردهای زبان، متنوع و گیرا و گویا بودن آن نیز در پیچاپیچ دردسرهای اقتصاد نشر، از اولویتها کنار رفته و ویراستاران، این سربازان گمنام زبان در جنگ نرم، روزبهروز به حاشیه افتادهاند. شناخت زیروبمهای زبان را، باتوجهبه نوع کارکرد، نباید از نویسندگان انتظار داشت و نباید متن و مخاطب را از تیزبینی کارکشتگان زبان محروم کرد.
روزگار ما، روزگار عسرت کتاب و فرهنگ و زبان است و بیشترِ متنها، چه در کتاب، چه در فضای مجازی، چه در صداوسیما و مطبوعات، برآمده یا تأثیرگرفته از ترجمههای ناساز و سخیف است. بجاست که اهالی جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی، یکبار هم که شده، ندای امام انقلاب را در مطالبههای علمی و بهحقشان در زمینۀ زبان فارسی و زبانهای ایرانی، به گوش جان بشنوند و در شناخت و ساخت زبان تراز انقلاب اسلامی، بیشازپیش بکوشند.
به تجربه دانستهایم که نداشتن ویراستاران و ناظران زبان و نشناختن ارج و بهچشمنیاوردنشان در هر زمینه، خطاست و در حوزههای فرهنگی و بهویژه در نشر، آسیبزا. و این آسیب آنجا خار در چشم میشود که بدانیم خوشخوانی و پُرخوانی کتابها و دیگر نوشتهها و آثار متنمحور در غرب، مدیون بهرهگیری از این زباندانان است. دور نیست اگر بگوییم یکی از پیامدهای ناچیزانگاری این زبانبانان در ایران، کتابنخوانی مردمان و بیاعتنایی آنان به زبان فارسی است. هزاران بادۀ ناخورده در تن تاک زبان فارسی است و ما مردمان از این شراب طهور فرهنگی غافلیم و محروم.
بجاست ناشران و نویسندگان و نهادهای نشر برای بازسازی این ستون خیمۀ فرهنگ، برخیزند و تدبیری کنند. اینکه کتابها ویراستارانی زبده، نه، که ویراستاری متوسط داشته باشند، مطالبهای تازه نیست. در جایی که نام صفحهآرا و طراح جلد و حروفچین و نام چاپخانه و دیگر عوامل زحمتکش نشر ذکر میشود، نیامدن نام ویراستارانِ آثار در صفحۀ حقوق و در فرم فیپا، مایۀ شرمساری است. اگر این بیاعتنایی نشانۀ تعصبنداشتن به زبان ملی نیست، پس چیست؟ بماند که این اندک نهتنها برای ناشر هزینهای ندارد، اندکی حق معنوی ویراستار را پاس میدارد.
انجمن ویرایش و درستنویسی مفتخر است که توانسته در توجهآفرینی به زبان فارسی، گامهای درخوری بردارد و در حوزههایی همچون سینما و معماری و کسبوکارهای نوپا، جایزۀ زبان فارسی را با هدف ارزشدهی به کوشندگان این عرصه، پایهگذاری کند. شایسته است دستاندرکاران جشنوارۀ شهید اندرزگو را سپاس بگوییم که راه را هموار کردند تا بتوانیم نخستین جایزۀ ویرایش کتاب را در طول تاریخ زبان فارسی و نشر ایران بنیان بگذاریم. امیدواریم که این جوانه در گذر زمان بپاید و ببالد.
داوران این دوره از جایزۀ ویرایش، کتابهای رسیده به دبیرخانۀ جشنواره را براساس این مؤلفهها بررسی کردهاند: درج نام ویراستار در صفحۀ حقوق، بهرهگیری از واژگان زبان فارسی یا زبانهای ایرانی، توجه و بهکارگیری دستور خط مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، رعایت اصول ویرایش صوری و زبانی مرتبط با موضوع و سبک کتاب، توجه به یکدستی در همۀ جزئیات، درستنویسی در اجزای اصلی کتاب.
در این دور، ناشرانی که نام ویراستار اثر را درج کردهاند، امتیاز ویژه گرفته و در اولویت بودهاند.
به امید آنکه در جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی، و بهطور خاص در حوزۀ تولیدات فرهنگی و در سیاستگذاریها، توجه به زبان فارسی و درستنویسی و اعتنا به زبانهای ایرانی، جایگاهی درخور و شایسته بیابد.