روایت صحیح از بانوان ایرانی در دست زنان نویسنده
چهارشنبه 27 ارديبهشت 1402

روایت صحیح از بانوان ایرانی در دست زنان نویسنده

نشست تخصصی «واکاوی جایگاه مادر در ادبیات داستانی ایران» با حضور وجیهه سامانی، نویسنده و منتقد ادبی و نفیسه سادات موسوی، سه‌شنبه ۲۶ اردیبهشت در سالن یاس نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی،  وجیهه سامانی، نویسنده، در این نشست گفت: برای خلق تصویر درست از بانوان و مادران ایرانی، باید روایت اول و درست را نویسندگان زن از خودشان قرائت کنند. پرداخت کاراکتر زنانه و مادرانه از عهده قلمی که زنانگی و مادرانگی را تجربه و زیست کرده، قطعا قوی‌تر و باورپذیرتر است. سامانی افزود: در ادبیات قائل به قلم زنانه و مردانه نیستیم. همچنان که در موسیقی و شعر و فلسفه تفکیک جنسیتی نداریم. به قول ویرجینیاولف: "برای هرکسی که می‌نویسد، فکر کردن به جنسیت خود، مخرب است." اما به هرحال تفاوت در خلقت زن و مرد، جهان‌بینی و خصوصیات خاصی برای هر یک به وجود آورده است. مثلا زنان جزیی‌نگر و موشکافانه‌تر به موضوعات نگاه می‌کنند و عاطفی‌تر و دقیق‌تر عمل می‌کنند. از سوی دیگر مردان افق دید گسترده‌تر و بازتری دارند و قوه تجزیه و تحلیلشان قوی‌تر است و این به این معناست که به موضوعی واحد از دو زاویه دید و منظرگاه متفاوت نگاه شود. این نویسنده با اشاره به سابقه داستان مدرن گفت: داستان به معنای مدرن آن یکصد سال است که در ایران ورود پیدا کرده که تقریبا شصت سال آن در دوران قبل از انقلاب بوده است. در دهه‌های متمادی ما فقط نویسندگان مرد داشتیم و تعداد نویسندگان زن به عدد انگشت‌های یک دست هم نمی‌رسیده است. جامعه ما یک جامعه سخت و خشن مردسالارانه بوده که اکثریت زنان از حضور سازنده در اجتماع و فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی محروم بودند و گاه حتی از هویت فردی هم برخوردار نبودند و با القابی چون ضعیفه، منزل و مادر بچه‌ها خطاب می‌شدند. در چنین شرایط سخت و بسته‌ای، حتی اگر نویسنده زنی هم دست به قلم می‌شد، نوشته‌هایش چندان جدی و درخور توجه نبود و اسیر کلیشه‌های ادبیات مردانه بود. از طرفی شرایط اجتماعی سیاسی جامعه همواره در ادبیات و فرهنگ بازتاب داشته و کاراکترهای داستان آیینه تمام‌نمای وضعیت اجتماعی و نقش و جایگاه زنان در هر جامعه‌ای هستند. سامانی درباره ویژگی شخصیت‌های زن در داستان‌های پیشین بیان کرد: کاراکترهای زن در اکثر آثار این دوران، زنانی بی‌سواد، عامی، منفعل، بدون فهم و اندیشه، وابسته، فقیر و بدبخت و موجوداتی بودند که صرفا ابزار جنسیتی و جاذبه‌های سرگرم‌کننده برای مردان بودند. مثلا در رمان معروف «علویه خانم» صادق هدایت که در سال ۱۳۲۲ نوشته شده است، شخصیت اصلی اثر مادری به نام علویه خانم است که سه دختر دارد و همراه کاروانی زائر امام رضاست. تصویری که از این مادر روایت می‌شود، زنی فاسد، بددهن و فحاش، خرافاتی، قلدر و ضعیف و زبون مقابل مردان است که انحراف اخلاقی هم دارد. یکی از دخترهای او به نام عصمت السادات ۱۲ سال دارد و تا به حال صیغه سه نفر شده و یک فرزندش را هم از دست داده و حال علویه خانم هدف از سفرش را پیدا کردن شوهر جدیدی برای او عنوان می‌کند! یا در رمان معروف دیگر به نام «شوهر آهو خانم» به قلم علی محمد افغان که سال ۱۳۴۰ نوشته شده، ما دو شخصیت آهو و هما را داریم که اولی زنی سنتی و خانه‌دار، ذلیل و ضعیف و توسری‌خور و محتاج نمایش داده شده و دومی زنی است که به اصطلاح کمی متجدد است، اما خیانتکار و هرزه و دزد شوهر و خانه‌خراب‌کن که از زندگی فقط لوندی و جلب توجه کردن برای مردان را یاد گرفته است. این‌ها نمونه کوچکی از تصویر زنان و مادران ایران زمین در آثار ادبی این دوران است. تا سال ۴۸ و با ظهور «سووشون» سیمین دانشور که اولین اثر جدی به قلم یک زن بود که راوی داستان و شخصیت اصلی ماجرا که یک زن و مادر بود؛ زنی مستقل، فهیم، کنشگر، معترض، آرمان‌خواه، فعال و جریان‌ساز. سامانی درباره «سووشون» افزود: بنا به گفته منتقدان ادبی «سووشون» اولین تصویر جدی و واقعی از بانوی ایرانی را در ادبیات داستانی به نمایش کشید و این شروعی برای قلم به دست گرفتن زنان و خلق شخصیت‌های موثر و فعال زن در ادبیات داستانی شد. بعد از آن کم کم نویسندگان زن دیگر قلم به دست شدند و از ۱۱ بانوی نویسنده در سال ۵۷، به حدود سی هزار نویسنده فعال زن در زمان حال رسیده‌ایم.

وجیهه سامانی ضمن بیان اینکه زنان نویسنده میراثدار زنانی هستند که سال‌ها در برهوت جامعه خشک و خشن مردسالارانه با تنگناها مبارزه کردند و راه را برای آیندگان هموار کردند اضافه کرد: در یک دهه اخیر بانوان نویسنده ما در نگارش آثار مستند روایی یا ناداستان‌ها و زیرشاخه‌های آن بسیار خوب و قدرتمند ظاهر شدند و توانستند چهره مادر اصیل و واقعی ایرانی را در آثار خود به تصویر بکشند. در آثاری چون زندگینامه داستانی، خاطره داستانی، خاطرات خودنوشت، مستند داستانی و... کاراکترهای زنان و مادرانی را که پیرامون ما زندگی می‌کنند و برایمان ملموس و آشنا هستند، به بهترین شکل ممکن توصیف کرده‌اند. این نویسنده درباره جایگاه مادر در فرهنگ ایرانی گفت: جایگاه مادر هم در فرهنگ ایرانی ملی ما، هم در فرهنگ اسلامی ما و هم در ادبیات کهن ما، جایگاه رفیع، والا و ارزشمندی بوده است. ما در شاهنامه زنان و مادران فهیم و اندیشمند و مبارزی چون گردآفرید، تهمینه، فرنگیس و فرانک را داریم. در صدر اسلام هم بانویی به نام نسیبه داریم که سقا بود و در جنگ احد به خاطر دفاع از پیامبر مجروح شد. او هرچند که یک زن بود، چنان در دفاع از پیامبر مردانگی نشان داد که حتی بسیاری از پیشوایان سرشناس مذاهب نیز از او جا ماندند. ما الگوهایی چون مادرمان حضرت زهرا داریم که در عین پوشیدگی و نجابت، روی منبر سخنرانی می‌کنند و اولین جانباز و شهید مدافع ولایت می‌شوند. یا حضرت زینب که بزرگ‌ترین خبرگزاری و رسانه جهان متعلق به ایشان است که تمام جهان را تا قرن‌ها بعد، از فاجعه عاشورا و آنچه بر اهل بیت رفت، آگاه می‌سازند. دبیر آخرین دوره جایزه قلم زرین ادامه داد: امروز هم باید به دنبال الگوهایی برای داستان‌ها و رمان‌هایمان باشیم که هم به ریشه‌های اصیل ایرانی اسلامی خود پایبندند، هم وظیفه اصلی زنانگی و مادرانگی خود را قربانی سایر نقش‌های اجتماعی نمی‌کنند و هم در جامعه حضور فعال دارند، بامعلومات و تحصیل‌کرده‌اند، کنش اجتماعی دارند و اهل کتاب و مطالعه و آگاه به شرایط زمانه خود هستند. زنانی که دستی به گاهواره و دستی به دنیا دارند و از دامن آن‌ها مرد به معراج می‌رود.

نظر بدهید