پستوی تاریک تاریخ، تک‌صدایی و انحصار!
سه شنبه 26 دي 1402

یادداشت حسام آبنوس در«راویان حقیقت»

پستوی تاریک تاریخ، تک‌صدایی و انحصار!

انتشار یک اثر، یک مرحله از مراحلی است که در زنجیرۀ نشر به آن اشاره می‌شود و بی‌شک مرحلۀ مهمی است؛ ولی اغلب از حلقۀ مهم رسیدن اثر به دست مخاطب و خوانده شدن آن غفلت می‌شود. در واقع، بسیاری بر این باورند که انتشار یک اثر پایان راه است و بقیۀ ماجرا به خود کتاب و عوامل نامشخص مربوط است. برای همین تلاشی برای رسیدن یک کتاب به دست مخاطب نمی‌کنند. ولی نباید فراموش کرد که اثر تولیدشده باید به دست مخاطب برسد تا آغاز گفت‌وگو با آن آغاز شود. اگر متنی خوانده نشود و مخاطب با آن وارد گفت‌وگو نشود، اثر به مقصودی که در ذهن نویسنده و ناشر بوده، نرسیده و موفق نبوده است. در این مقطع، اغلب این سؤال را مطرح می‌کنند که چه راهکارهایی برای اینکه مخاطبان با آثار روبه‌رو شوند و آن‌ها را بخوانند پیشنهاد می‌کنید. این سؤال محور این یادداشت است. در واقع می‌خواهم دربارۀ راهکارهایی برای استقبال مردم از آثار منتشرشده در زمینۀ تاریخ معاصر چند خط بنویسم.

قبل از اینکه به راهکار یا روشی اشاره کنم، باید نکته‌ای را توضیح بدهم. آنچه مهم است و به نظر می‌رسد در میزان استقبال مردم مؤثر باشد، نبود اعتماد به برخی روایت‌های منتشرشده از تاریخ است. به‌دلیل سیطرۀ شبکه‌های اجتماعی بر افکار عمومی، بی‌اعتمادی دامنه‌داری به روایت‌های مکتوب تاریخ، به‌ویژه دوران معاصر، ایجاد شده که برای اصلاح این ذهنیت تلاش بسیاری باید کرد. حال، اگر بخواهیم تلاش بسیار را با راهکارهای مختلف همراه کنیم، اولین راه ایجاد اعتماد با قرار دادن روایت‌های مختلف از طیف‌های متنوع فکری است. در واقع، آنچه موجب می‌شود افکار عمومی در برابر روایت‌ها گشودگی و پذیرش نداشته باشند، تک‌صدایی در ارائۀ روایت‌هاست. اولین راهکاری که در این موقعیت به ذهن می‌رسد، این است که مخاطبان را با روایت‌های مشابه جریان‌های مختلف از یک رویداد تاریخی مواجه کنیم تا ببینند تاریخ و روایت تاریخی از سوی جریان‌ها یکسان روایت شده و تفاوتش در زاویه‌دید آن‌ها در پرداختن به برخی جزئیات است که ربطی به اصل روایت واقعۀ تاریخی ندارد.

راهکار بعدی، معرفی منابع تاریخی مختلف است. منابعی که روایت‌هایشان به صحت نزدیک‌تر است، می‌توانند خواننده را با تاریخ بیشتر آشنا کنند و او را به سمت منابع بیشتر حرکت دهند. در واقع، تا زمانی که یک منبع یا منابع محدود به‌عنوان منابع موجود و اصیل تاریخی معرفی می‌شود، طبیعی است که مردم در برابر روایت‌های تاریخی پذیرش نداشته باشند و دست به انکار بزنند.

آنچه می‌توان و باید گفت، این است که اغلب راهکارهایی که به ذهن می‌آید، حول محور شکستن انحصار روایت و از بین رفتن تک‌صدایی در روایت تاریخ است. رسانه‌ها و فعالان این عرصه در صورتی که مروج تک‌صدایی نبوده و مؤسسات پژوهشی انحصار در روایت نداشته باشند، اعتماد کم‌رنگ‌شدۀ مخاطبان به روایت‌های تاریخی نیز باز می‌گردد. به همین دلیل، بازمی‌گردیم به اینکه انتشار کتاب و تولید اثر مرحلۀ مهمی است؛ ولی برای رساندن آن به‌خصوص در حوزۀ تاریخ معاصر، باید تلاش‌هایی کرد که به نظر می‌رسد از بین رفتن تک‌صدایی مهم‌ترین راهکاری است که در ایجاد استقبال می‌تواند نقش داشته باشد.

نظر بدهید