دوست‌داشتن کتاب شرط اساسی است
سه شنبه 14 فروردين 1403

بازنشر مصاحبۀ مجلۀ شیرازه کتاب با میترا لبافی، خبرنگار واحد مرکزی خبر

دوست‌داشتن کتاب شرط اساسی است

میترا لبافی خبرنگار حوزۀ کتاب و ادبیات تلویزیون است. او فعالیت رسانه‌ای خود را از سال 1372 در مطبوعات شروع کرد و از سال 1379 به واحد مرکزی خبر در سازمان صداوسیما پیوست. از همان زمان، معرفی کتاب و اخبار حوزۀ نشر به‌صورت تخصصی در گزارش‌های او دنبال می‌شود. برگزیده‌شدن در چند دوره از جشنوارۀ کتاب و رسانه و فعالیت‌های نوشتاری، از جمله ویژگی‌هایی است که در شرح حال او دیده می‌شود. این گفت‌وگو فرصتی برای مرور این تجربه‌ها و البته بررسی چالش‌های حوزۀ کتاب و رسانه بود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، مجله شیرازه کتاب در شماره 61و 62 با عنوان «کتاب در قاب رسانه» با میترا لبافی خبرنگار حوزۀ کتاب و ادبیات تلویزیون، در حوزۀ بررسی چالش‌های حوزۀ کتاب و رسانه به گفت‌و گو نشسته‌ است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

چند سال است که در حوزۀ رسانه و کتاب مشغول به فعالیت هستید؟

از سال 1372، با صفحۀ ادب و هنر روزنامۀ کیهان شروع کردم و بعد از آن، با نشریات و روزنامه‌هایی چون کتاب هفته، همشهری، سروش و مجلۀ زن روز همکاری‌ام را ادامه دادم. پس از آن در سال 1379، همکاری با گروه فرهنگی واحد مرکزی خبر آغاز شد و از آن زمان تا کنون، در خبرگزاری صداوسیما مشغول کار در حوزۀ کتاب هستم.

با توجه به سابقۀ شما، خبرنگار حوزۀ کتاب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

فکر می‌کنم مهم ترین شرط، دوست‌داشتن کتاب و نویسندگی است؛ چون همان طور که می‌دانید، در این حوزه نسبت به دیگر حوزه‌های خبری، جذابیت‌های عینی کمتر است؛ اما اگر آن را بشناسی، در طول زمان متوجه خواهی شد که این جذابیت‌ها مثل خود کتاب که باید خوانده شود تا فهمیده شود، عمیق‌تر و در عین حال پایدارتر است. خبرنگارانی که می‌خواهند به میدان رسانه پا بگذارند، شاید همگی به این حوزه علاقه نشان ندهند و دوست داشته باشند در بخش‌های دیگر هم فعال باشند. البته خود من هم که در این حوزه توانستم دوام بیاورم، به‌علت پویایی خبر تلویزیون در طول سالیان مختلف بوده است. به حوزه‌های دیگر هم گهگاه ورود می‌کردم تا تجربه‌های متنوعی کسب کنم؛ اما در نهایت، همۀ آن‌ها را در حوزۀ کتاب خرج کردم؛ مثل توانایی کشف و سؤال و مصاحبه‌های شهری و تدوین و پرداخت یک گزارش تلویزیونی که شاید کسب همۀ این مهارت‌ها برای گزارش خبری چندبعدی نیاز باشد.

میزان آنتنی که صداوسیما در اختیار کتاب قرار می‌دهد، چقدر است؟ این مقدار مناسب است یا نه؟

حجم زیادی ندارد و این، موضوعی است که در همه جای جهان هست؛ چون خبر فرهنگی اصولاً اولویت هیچ رسانه‌ای نیست؛ اما این یک مشکل دوجانبه است. یعنی اگر از آن سو، خبرهای حوزۀ کتاب دربرگیری زیادی داشته باشد، قطعاً به صدر اخبار راه پیدا می‌کنند. خوشبختانه در سال‌های اخیر، به‌علت رونق بازار نشر، توجه خبرها هم به این حوزه بیشتر شده است؛ اما قطعاً با آرمان ما فاصله دارد. چون به نظر می‌رسد نگاه برنامه‌سازان و مدیران حوزه‌های مختلف خبر و سیما در تلویزیون باید تغییر کند. البته تغییرات جدید در صداوسیما نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی‌ها در زمینۀ کتاب در حال دگرگونی است و این برای خبرنگاری که در این حوزه فعالیت می‌کند، نویدبخش اتفاق‌های خوب است.

به‌طور میانگین، در ماه یا هفته چند کتاب از طریق بخش‌های خبری صداوسیما معرفی شده و چقدر از رویدادهای مربوط به حوزۀ کتاب منتشر می‌شود؟

با توجه به اینکه بسته‌های فرهنگی در بخش‌های مختلف خبری کار می‌شود، تقریباً هیچ خبری از حوزۀ کتاب از قلم نمی‌افتد. ارتباط‌های زنده از ویژه‌برنامه‌های حوزۀ کتاب هم در این میان دیده می‌شود که به رونق حوزۀ نشر کمک می‌کند؛ اما مهم جانمایی این خبرهاست. متأسفانه در رقابت حوزه‌های اجتماعی و سیاسی، خبرهای کتاب و اصولاً فرهنگ همیشه کنار می‌رود که این نگاه البته در حال اصلاح است.

فرایند انتخاب اثر برای معرفی در خبر صداوسیما چگونه است؟

این فرایند با نظر سردبیر و خبرنگار و تصویب در جلسه‌ها شکل می‌گیرد. به هر حال، محیط‌های خبری دوستانه است. ما از منابع مختلفی به خبرها دسترسی پیدا می‌کنیم. روابط عمومی‌های فعال، همیشه برگ برنده را در دست دارند و باعث می‌شوند ما خبرهای آن‌ها را در ظرف خود قرار دهیم و از میان موجودی‌ها به خبرها برسیم. نکتۀ بعد در خصوص خبرهای رسانه‌های دیگر است. اصولاً یک خبرنگار تلویزیون از پایگاه‌های خبری و روزنامه‌ها و مشاهدات و روابط خودش به موضوع‌ها می‌رسد. نظرات مدیران رسانه هم شرط است.

بازخوردهایی که از معرفی کتاب در بخش‌های مختلف خبری گرفته‌اید، چگونه بوده است؟

اصولاً خوب است. اهالی فرهنگ به حوزۀ کتاب علاقه‌مند هستند و همیشه با دیدن حتی یک خبر از تلویزیون، به این فکر می‌کنند که به‌نحوی گردانندگان آن برنامه یا گزارش را پیدا کنند تا خبرهایشان را به رسانۀ ملی برسانند. این شاید از مهجوربودن کتاب باشد؛ اما از تعامل خوب ناشران و تولیدکنندگان کتاب هم هست. به‌طور کلی، توقع اهالی فرهنگ آزاردهنده نیست و امیدوارم مسئولان اجرایی حوزه‌های فرهنگ و رسانه‌ها به این نجابت با درک بیشتری توجه کنند. آن‌ها نیازهای خود را مطرح نمی‌کنند و ما باید خودمان همیشه پیش‌قدم باشیم تا در گوشه و کنار دفترهای نشر و اتاق‌هایی که نویسندگان با سختی و عشق می‌نویسند، به کشف و دیده‌شدنشان کمک کنیم.

چه عواملی در کوتاهی رسانه‌ای مانند صداوسیما در معرفی کتاب مؤثر بوده است؟

من نگفتم کوتاهی شده است و اعتقادی به این موضوع ندارم. به نظرم جنس فرهنگ و کتاب است که در کشور ما و در سیاست‌های کلان جایی ندارند. مشکلات اقتصادی و چالش‌های فوری فرصتی برای برنامه‌ریزی‌های بلندمدت فرهنگی باقی نمی‌گذارد و تصمیم‌های رسانه هم تابعی از شرایط اجتماعی است.

مهم‌ترین چالش‌هایی که با ناشران و نویسندگان برای معرفی آثارشان دارید، چیست؟

من به‌صورت کلی چالشی احساس نمی‌کنم. آشنایی و اعتماد دیرینی شکل گرفته و اگر برای نمونه، کتابی را نخواهم معرفی کنم، دوستانه علت را توضیح می‌دهم. فکر می‌کنم این از شانس‌های من در حوزۀ خبرنگاری است که سال‌هاست در میان نویسندگان و اهالی فرهنگ بوده‌ام و همین، به روند کار کمک می‌کند.

نظر بدهید